|
بهمن
كشاورز، رئيس كانون وكلای ايران
گزارش هيات ويژه رئيس جمهور
درباره قتل زهرا كاظمی خبرنگار
ايرانی- كانادائی را كه اخيرا
انتشار يافت، مورد بررسی
حقوقی قرار داده و نكات مهمی
از اين گزارش را بعنوان ابهام
هائی كه بايد برای آنها پاسخ
يافت استخراج كرده است. دراين
بررسی دقيق و نسبتا مشروح، مهم
ترين بندهای مورد توجه بهمن
كشاورز همان بندهائی است كه
مربوط به شب تجاوز به زهرا كاظمی
و شكسته شدن جمجمه وی در سلول
انفرادی است. تاكنون اين دقيق
ترين سندی است كه درباره شب نخست
بازجوئی از دكتر زهرا كاظمی و
آن 10 دقيقه ای كه گفته می شود
تجاوز توام با شكنجه نسبت به وی
صورت گرفته در داخل كشور منتشر شده
است. نظر به اهميت مسئله شكنجه،
تجاوز و قتل زهرا كاظمی در زندان
نيروی انتظامی در شب های
اعتراضات دانشجوئی در تهران و
همچنين مقام و موقعيت حقوقی كه
بهمن كشاورز دارد، نخست آن اصول مهم
و مورد نظر ما كه مويد انتشار خبر
اختصاصی تجاوز به زهرا كاظمی
در زندان نيروی انتظامی را
برگزيده و در ادامه می آوريم.
چنانچه مايل به مطالعه اصل اين
گزارش تحقيقی نيز باشيد، می
توانيد متن كامل آن را كه جداگانه در همين شماره پيك منتشر شده را نيز بخوانيد. سرگذشت
زهرا كاظمی، سرگذشته بی پايان
زندانيان زن و جوان و دانشجو،
سياسی و مذهبی و يا غير
مذهبی در جمهوری اسلامی
است و به همين دليل تا روشن شدن تمام
جزئيات اين رويداد نبايد از پای
نشست. حتی دانشجويانی كه در
جريان تظاهرات اخير دانشجوئی
دستگير شده اند، در دادنامه ای
كه به خارج از
زندان رسانده اند با صراحت گفته اند
كه آنها را تهديد به تجاوز جنسی
كرده اند تا روحيه ومقاومت آنها را
برای اعتراف به دروغ بشكنند. ما
اطلاعات دردانگيزی در باره اين
شيوه شكنجه و اعتراف گيری از
دانشجويان در سال 78 در اختيار داريم
كه هنوز انتشار آن را به صلاح نمی
دانيم. به همين دليل زهرا كاظمی
تنها يك نمونه است و اين نمونه را تا
پايان بايد دنبال كرد.
بهمن
كشاورز در بررسی حقوق خود تاكيد
می كند:
"
در ساعت ١٨:45 مسئول مقر ١١٠
برای صحبت با متوفا وارد بند
نسوان شده، مدت توقف اين مسئول روشن
نيست. گفته
شده در ساعت ٢٢ بازجويان
برای بازجويی متهم وارد بند
نسوان شده و پس از ده دقيقه از آن
خارج شدهاند.
مشخص
نيست كه در زمان ورود بازجويان،
مسئول مقر در آن جا بوده يا خير؟ علت مراجعه در اين ساعت برای
بازجويی چه بوده؟ اگر ضرورت
مهمی اين بازجويی شبانه را
ايجاب ميكرده، چرا فقط ده دقيقه طول كشيده است؟
در اين ده دقيقه چه روی داده كه
ضرورت بازجويی شبانه را منتفی كرده است؟
آيا در
مدت توقف متهم در مقر ١١٠
و با توجه به حجم اقدامات انجام
شده، « گردآوری سوابق كيفری »،
« تحقيق دربارهی وضعيت
مشاراليها » تحقق يافته است؟ از
گزارش چنين فهميده ميشود كه
بازجويان متوفا (كه مشخص نيست چند
نفر بودهاند) فقط ده دقيقه در مقر
١١٠ با وی تماس داشتهاند.
چرا وقتی متوفا در بازگشت به
دادسرا (زندان اوين) صدای
بازجوی خود را ميشنود شروع به
فرياد و فحاشی ميكند؟
در
آن ده دقيقه چه اتفاقی افتاده بود
كه هم باعث شده صدای بازجو در
حافظه متوفا باقی بماند و هم
برای اولين و آخرين بار - حسب
گزارش ـ به فحاشی و فرياد وادارش
كند؟
مرحلهی سوم ادامه بازداشت
متوفاه كه تا ٤ ساعت طول كشيده
از ساعت ١٧:30 روز ٤/٤/٨٢
آغاز شده و تا ساعت ٢١:30 همان
روز ادامه يافته است؛ گزارش در مورد
آنچه كه در اين چهار ساعت گذشته،
ساكت است و بررسی آن را به گزارش
وقعه ـ يعنی دفتر افسر نگهبان ـ
موكول كرده است. اين قسمت عليرغم
كوتاهياش بسيار حساس است، زيرا:
از ساعت ١٨:20 روز ٤/٤/٨٢
مدت زمانی است كه با توجه به شق ٣
از گزارش، ضربه منتهی به
شكستگی در همين محدوده وارد
شده است.
اين
بر مقامات قضايی است كه نظريهی
نهايی پزشكی را بر وقايع
خارجی منطبق كنند."
بهمن
كشاورز در پايان مقاله حقوقی خود
پيرامون گزارش هيات تحقيق رياست
جمهوری می نويسد: مطابق گزارش
هيات تحقيق رياست جمهوری:
« متوفا هنگامی كه در اختيار
ناجا بوده است، جز اظهار ناراحتی
به خاطر برخوردهای
تنبيهی مأموران مراقب
او در شب اول اقامت در بازداشتگاه
ناراحتی ديگری گزارش نشده است.»
منظور
از اين « برخوردهای تنبيهی
مأموران مراقب در شب اول اقامت ... »
چيست؟
شب اول اقامت همان شبی است كه
گفته شده: « ساعت ٢٢
بازجويان برای بازجويی متهم
وارد بند نسوان شده و پس از ١٠
دقيقه از آن خارج شدهاند و به
دنبال اين ماجرا در ساعت ١٦:30
روز ٤/٤/١٣٨٢
وقتی متوفاه در موقع مراجعت به
اوين صدای بازجو را شنيده، شروع
به فرياد و فحاشی كرده است. "
|