ايران

پيك

                         

گزارش قتل زهرا كاظمی از سوی كميته رياست جمهوری منتشر شد
زهرا كاظمی در قرارگاه 110 اطلاعات
نيروی انتظامی شكنجه و جمجمه اش شكست

زهرا كاظمی دكترای هنر از دانشگاه سوربن پاريس داشت و خبرنگار شناخته شده ای نه تنها درجهان، بلكه در ميان محافل خبری، مطبوعاتی و حتی وزارت خارجه جمهوری اسلامی بود.

بموجب گزارش سر بسته، ملايم و بدون ذكر نام و نقش قاضی مرتضوی و بازجويان زهرا كاظمی : روز سوم تيرماه، ساعت ‌١٨:45 مسوول قرارگاه ‌١١٠ اطلاعات نيروهای انتظامی برای صحبت با كاظمی وارد بند نسوان مي‌شود. ساعت ‌٢٢ بازجويان برای بازجويی متهم وارد بند نسوان شده و پس از ‌١٠ دقيقه از آن خارج مي‌شوند. روز بعد او را با جمجمه شكسته به اوين منتقل می كنند و او هنگامی كه صدای بازجوی خود را می شنود فرياد می زدند و به وی ناسزا می گويد. قاضی پرونده 9 روز پس از مرگ مغزی زهرا كاظمی قرار وثيقه برای آزادی او صادر كرده بود!

 

 

گزارش كميته تحقيق رياست جمهوری در باره قتل زهرا كاظمی، سرانجام تسليم محمد خاتمی شده و انتشار يافت. بموجب اين گزارش:
 
 زهرا كاظمی، خبرنگار و عكاس ايرانی - مقيم كانادا - روز شنبه ‌٢١/٤/٨٢ در بيمارستان در گذشت.  طی دستوری از سوی رييس جمهوری به تاريخ ‌٢٢/٤/٨٢ كميته‌ای مركب از آقايان احمد مسجد جامعی (وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی)، حجه‌الاسلام و المسلمين موسوی لاری (وزير كشور)، حجه‌الاسلام و المسلمين يونسی (وزير اطلاعات) و حجه‌الاسلام و المسلمين شوشتری (وزير دادگستری)، مامور رفع ابهام‌ها و روشن ساختن قضيه و عوامل موثر در آن و اعلام به ايشان و افكار عمومی شدند.
اين گزارش، در برگيرنده دست‌آورد هفت جلسه متعدد هيات ويژه و كميته كارشناسی و تيم‌های پزشكی، اطلاعاتی، امنيتی و انتظامی و قضايی است و با نتيجه‌گيری، پيشنهادها و ملاحظات پايان مي‌پذيرد.
زهرا كاظمی، تبعه ايران در سال ‌١٣٢٧ در شيراز به دنيا آمد.
وی در ايران موفق به دريافت مدرك ليسانس در رشته سينما شد و ‌٢٩ سال قبل در فرانسه اقامت گزيد و از دانشگاه سوربن دكترای هنر گرفت.
 
خانم كاظمی به عنوان خبرنگار عكاس به طور آزاد فعاليت مي‌كرده و با نشرياتی مانند ركتو ورسو (Recto Verso)، گازت دوفم (Gazotto de femme) و گلوب اند ميل (Globe and Mail) چاپ كانادا و نيز موسسه عكس انگليسی كمراپرس (Camera Press) همكاری داشته است.
كاظمی در آبان ماه ‌١٣٨٠، برای نخستين بار فعاليت خبری خود را در ارتباط با ايران آغاز كرد. او در اين تاريخ با معرفی روزنامه گازت دوفم و گذرنامه ايرانی جهت عزيمت به افغانستان به اداره كل مطبوعات و رسانه‌های خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مراجعه كرد.
اين اداره كل با هماهنگی مراجع قانونی ذي‌ربط، وی را در تاريخ ‌٢٠/٩/٨٠ به مرز دوغارون معرفی كرد و برای بازگشت او از افغانستان در تاريخ ‌٢٧/٩/٨٠ اقدام نمود.
او سپس در تاريخ ‌٢١/٣/٨١ از ايران خارج ‌شد و دوباره در تاريخ ‌١/٢/٨٢ به كشور باز گشت. وی در تاريخ ‌٣/٢/٨٢ با معرفی اداره كل مطبوعات و رسانه‌های خارجی و هماهنگی قرارگاه‌های نظامی ذيربط از مرز پرويزخان عازم سليمانيه ‌شد و در تاريخ ‌٢٩/٢/٨٢ از همان مرز، اما بدون اطلاع اين اداره كل به كشور باز ‌گشت.
پس از بازگشت از عراق در تاريخ ‌٢٧/٣/٨٢ با گذرنامه ايرانی و معرفی نامه‌ای از سوی موسسه عكس انگليسی كمراپرس به اداره كل مطبوعات و رسانه‌های خارجی مراجعه ‌كرد و درخواست تهيه عكس از زندگی روزانه مردم عادی در شهر تهران، دانشجويان و چند دانشگاه تهران و نيز كوی دانشگاه مي‌نمايد. در معرفی كمراپرس، هدف از فعاليت خانم كاظمی تهيه عكس از زندگی روزانه مردم عادی در شهر تهران، قيد شده بود.
در تاريخ ‌٣١/٣/٨٢ معرفی نامه‌ای از سوی اداره كل مذكور خطاب به نيروهای انتظامی صادر مي‌شود و چهار موضوع درخواست شده فوق‌الذكر در آن قيد مي‌گردد.
در اين معرفي‌نامه كه رونوشت آن برای معاونت ذيربط در ناجا ارسال مي‌شود، از نيروهای انتظامی درخواست مي‌گردد تا همكاري‌های لازم را طبق «ضوابط و مقررات» با نامبرده از تاريخ ‌٣١/٣/٨٢ تا ‌٧/٤/٨٢ به عمل آورند. اين معرفي‌نامه در تاريخ ‌٢/٤/٨٢ از سوی اداره كل مطبوعات و رسانه‌های خارجی به خانم كاظمی تحويل مي‌شود و عصر همان روز مشاراليها برای تهيه عكس و گزارش از خانواده‌های زندانيان ناآرامي‌های اخير تهران در برابر زندان اوين حضور مي‌يابد و در ساعت ‌١٧:40 از سوی دادستانی بازداشت مي‌شود.
خانم كاظمی در اين اقدام، برخلاف مجوز اعطا شده به وی عمل كرده و همچنين از محلی عكس گرفته كه با علامت «عكسبرداری ممنوع» مشخص بوده است.
اين خبرنگار ايرانی از زمان بازداشت(ساعت ‌١٧:40 مورخ ‌٢/٤/٨٢) تا ساعت ‌٢٠ دقيقه بامداد مورخ ‌٦/٤/٨٢ كه به بيمارستان بقيه‌الله‌الاعظم منتقل شده، به ترتيب در اختيار دادستانی، اطلاعات ناجا و وزارت اطلاعات بوده است.
وی ساعت ‌١٠:30 مورخ ‌٦/٤/٨٢ در بيمارستان بقيه‌الله‌الاعظم به اغمای كامل و دائم مي‌رود و در ساعت ‌١٦:30 مورخ ‌١٩/٤/٨٢ در بيمارستان دارفانی را وداع مي‌گويد.
 
 از نيروی انتظامی خواسته شد تا يكی از معاونين خود را برای پيگيری اطلاعاتی و پليسی به كميته معرفی نمايد. به علاوه مقرر شد هر يك از دستگاه‌هايی كه در مقطعی از دوران بازداشت خانم كاظمی، مسووليت نگهداری وی را بر عهده داشته‌اند، گزارش مستقلی را از نحوه بازجويی و نگهداری مشاراليها تهيه و تا روز چهارشنبه ‌٢٥/٤/٨٢ به كميته ارائه نمايند.
ساعت ‌٢٠:30 مورخ ‌٢٣/٤/٨٢ جلسه كميته كارشناسی در دفتر وزير ارشاد برگزار شد و در آن دكتر پزشكيان، وزير بهداشت، نتيجه مشاهدات و بررسي‌های تخصصی خود را همراه با نتايج گزارش سه گروه تخصصی مستقل شامل متخصصان جراحی مغز و اعصاب، گوش و حلق و بينی و نيز چهار تن از كارشناسان رسمی پزشكی قانونی، به اطلاع اعضا رسانيد. بر اساس گزارش وی مرگ خانم كاظمی بر اثر ضربه به جمجمه و خونريزی حاصل از آن به وقوع پيوسته و اين ضربه موجب ايجاد شكستگی خطی در جمجمه شده است.
در اين جلسه مقرر شد برای تكميل بررسي‌های تخصصی پزشكی، پرونده‌های پزشكی متوفی در محل زندان اوين و بيمارستان بقيه‌الله‌الاعظم - محلی كه وی در آن بستری شده و سپس فوت كرده است - زير نظر دكتر پزشكيان مورد مطالعه قرار گيرد. در اين نشست تصميم گرفته شد كه به منظور بررسي‌های بيشتر، دفن جسد به تاخير افتد و خبر آن نيز به اطلاع افكار عمومی برسد.
ساعت ‌١٤ مورخ ‌٢٤/٤/٨٢ كميته كارشناسی با حضور دكتر پزشكيان در دفتر وزير ارشاد برگزار شد. نتايج بررسي‌های پزشكی قانونی داير بر شكستگی خطی جمجمه در قسمت چپ سر و سالم بودن ساير اندام‌های متوفی قرائت شد. در اين گزارش تصريح شده است علت فوت شكستگی جمجمه و خونريزی مغزی به خاطر برخورد جسم سخت به سر يا برخورد سر به جسم سخت مي‌باشد و علائمی دال بر ضرب و جرح در آن ديده نمي‌شود."

 

در بخش ديگری از اين گزارش، اشاره به عدم همكاری دادستانی تهران با اين كميته شده و تصريح می شود:

"ساعت ‌١٩ روز چهارشنبه ‌٢٥/٤/٨٢ آقايان وزرا با حضور كارشناسان، گزارش‌های مستند و مكتوب نيروی انتظامی و وزارت اطلاعات را بررسی كردند. اما گزارش مكتوب دادستانی آماده تحويل نبود، به اين جهت مقرر شد گزارش مذكور توسط وزير دادگستری فورا تهيه و ارسال شود. ضربديدگی جمجمه به احتمال قوی در محدوده زمانی پنجم تيرماه و حداكثر تا ‌٢٤ ساعت قبل از آن برآورد شده است."

در باره مكان بازجوئی از زهرا كاظمی در اين گزارش از جمله آمده است:
‌‌

" ساعت ‌١٤:30 مورخ ‌٣/٤/٨٢ جهت ادامه‌ تحقيقات و به منظور گردآوری سوابق كيفری و تحقيق درباره‌ وضعيت زهرا كاظمی، وی تحويل اطلاعات نيروی انتظامی مي‌شود.
او در مورخ ‌٣/٤/٨٢ با اخذ دستور قضايی به بند نسوان قرارگاه‌١١٠ (وابسته به اطلاعات نيروی انتظامی) تحويل مي‌شود.
ساعت ‌١٨:45 مسوول قرارگاه ‌١١٠ برای صحبت با خانم كاظمی وارد بند نسوان مي‌شود.
ساعت ‌٢٢ بازجويان برای بازجويی متهم وارد بند نسوان شده و پس از ‌١٠ دقيقه از آن خارج مي‌شوند.
‌ساعت ‌١٦:30 مورخ ‌٤/٤/٨٢( يك روز پس از بازجوئی در بند نسوان) متهم به همراه راهنمايانش جهت تحويل به زندان اوين از قرارگاه خارج مي‌شود.
مشاراليها هنگامی كه در اوين صدای بازجو را كه به استقبال او آمده بود مي‌شنود، شروع به فرياد زدن و فحاشی عليه او مي‌كند. (گزارش توضيح نمی دهد كه اين بازجو، سعيد مرتضوی بوده يا نه)

 

مرحله‌ی سوم (‌٤ ساعت در اختيار دادسرا

 ساعت ‌١٧:20 مورخ ‌٤/٤/٨٢ متهم در اختيار دادسرا قرار می گيرد. نماينده‌ وزارت اطلاعات وی را تحويل گرفته و به بند ‌٢٤٠ منتقل می كند و او تا ساعت ‌٢١:30 در آنجا مي‌ماند.

 



از ساعت ‌٢١:45 تا ‌٢٢:15 در همان تاريخ به مدت ‌٣٠ دقيقه به طور شفاهی با وی گفت و گو شده و بازجويی از وی به روز بعد موكول مي‌شود. سپس متهم برای استراحت به بند بازمی گردد.
‌ساعت ‌٢٢:30 در همان تاريخ لغايت ‌١٠ صبح روز بعد (‌٥/٤/٨٢) در بند بوده است.
‌ساعت ‌١٠ تا ‌١٤ مورخ ‌٥/٤/٨٢ اولين مرحله‌ی بازجويی انجام شده. مشاراليها از پاسخ به پرسش‌های مامورين طفره رفته و اظهار مي‌دارد اين پرسش‌ها هيچ ارتباطی با حرفه‌ وی ندارد.
‌ساعت ‌١٤ به به بند بازگردانده مي‌شود و تا ساعت ‌١٥:30 در آن‌جا مي‌ماند.
‌ساعت ‌١٥:30 مرحله‌ دوم بازجويی شروع مي‌شود و تا ساعت ‌١٦:30 ادامه مي‌يابد.
‌ساعت ‌١٦ :30 پزشك وزارت اطلاعات وی را معاينه مي‌كند. در گزارش وی آمده است: بيمار حال عمومی خوبی داشته، به سوالات درمانی به خوبی پاسخ مي‌داده و فقط كمی احساس بي‌حالی و ضعف داشته است. پزشك به وی توصيه می كند ضمن پرهيز از اعتصاب غذا، دارو مصرف كند.
‌ساعت ‌١٧ تا ‌١٩ در بازگشت به اطاق بازجويی و ادامه‌ بازجويی از متهم، بازجويان احساس مي‌كنند كه وی حال عادی ندارد. در اين هنگام توسط پرستار به او آب قند داده مي‌شود و او آن را مي‌آشامد و سپس به بند بازگردانده مي‌شود.
ساعت ‌٢٠:40 از طرف محافظين به سرپرست بند اعلام مي‌شود كه متهم بي‌حال است. از بهداری (پرستار بند امنيتی) به بند مراجعه مي‌كند و خانم كاظمی مي‌گويد «بي‌حال هستم آمپول تقويتی مرا تزريق كنيد».
او از بي‌حالی و تهوع و سردرد شكايت دارد و در همين هنگام درحال پاك كردن بينی خود متوجه خون تازه در آن مي‌شود. پس از چند لحظه استفراغ مي‌كند كه خون روشن در آن مشاهده مي‌گردد. در اين‌جا تصميم مي‌گيرند وی را با ويلچر به بهداری اوين انتقال دهند.
 
ساعت ‌٢٣:30 مورخ ‌٥/٤/٨٢ بهداری اوين تصميم مي‌گيرد بيمار را كه حالش به وخامت گذارده، به بيمارستان بقيه‌الله‌ الاعظم منتقل كنند. در اين ساعت بيمار با همراهی ‌٣ نفر مراقب به وسيله‌ی آمبولانس بهداری اوين به بيمارستان بقيه‌الله‌ الاعظم منتقل مي‌گردد.
 
خانم زهرا كاظمی در ‌٢٠ دقيقه بامداد مورخ ‌٦/٤/٨٢ به همراه سه نفر ديگر به بيمارستان بقيه‌الله‌الاعظم وارد مي‌شود. در معرفي‌نامه، علت مراجعه با ذكر جزئيات پزشكی «ناراحتی گوارشي» ذكر شده است.
‌اقدامات پزشكی در مورد بيمار بر اساس تشخيص مبتنی بر ناراحتي‌های گوارشی به اجرا درمي‌آيد كه گزارش آن موجود است.  در ساعت ‌١٣:30 روز ‌٦/٤/٨٢ بيمار با مرگ مغزی به بخش مراقبت‌های ويژه منتقل و درمان‌های مغز و اعصاب برای او آغاز مي‌شود.
در ساعت ‌١٧:30 مورخ ‌١٩/٤/٨٢ بيمار فوت مي‌كند.
 
‌١ - بنا به گزارش پزشكی قانونی علت فوت خانم كاظمی «شكستگی جمجمه، خونريزی مغزی و عوارض آن در اثر اصابت جسم سخت به سر و يا برخورد سر به جسم سخت » است.
‌٢ - بنا به گزارش مورخ ‌٢٥/٤/٨٢ سازمان پزشكی قانونی كه نظر نهايی كميسيون پزشكی متشكل از وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكی، رييس سازمان پزشكی قانونی و ‌١٣ نفر از پزشكان متخصص رشته‌های مختلف را منعكس ساخته، زمان ضرب‌ديدگی در محدوده‌ پنجم تيرماه ‌٨٢ و حداكثر تا ‌٢٤ ساعت قبل از آن برآورده شده است.
‌٣-  به منظور بررسی دقيق‌تر و حصول اطمينان بيشتر به دعوت آقای دكتر پزشكيان وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشكی مجددا كميسيون پزشكی متشكل از ايشان و هفت نفر از آقايان پزشكان متخصص رشته‌های جراحی مغز و اعصاب، راديولوژی و پزشكی قانونی موضوع را مورد بررسی قرار داد و در صورت‌جلسه مورخ ‌٢٧/٤/٨٢ اعلام داشت كه بر اساس مندرجات پرونده بالينی بيمارستان بقيه‌الله‌الاعظم، ضربه به سر در فاصله‌ی زمانی حداكثر تا ‌٣٦ ساعت قبل از ورود و بستری شدن در اين بيمارستان (‌٢٠ دقيقه بامداد ‌٦/٤/٨٢) وارد آمده و به احتمال قوی همراه با بيهوشی اوليه نيز بوده است.

 نتيجه‌گيری:

با توجه به گزارش‌های پزشكی در مورد زمان ضرب‌ديدگی جمجمه زهرا كاظمی، دو فرضيه قابل طرح است:
الف: زمان ضرب‌ديدگی جمجمه پنجم تيرماه و حداكثر ‌٢٤ ساعت قبل از آن( ششم) بوده است.
ب: زمان ضرب‌ديدگی جمجمه، پنجم تيرماه و حداكثر ‌١٢ ساعت قبل از آن بوده است.
بدين ترتيب ضروری است تمامی كسانی كه در محدوده‌های زمانی فوق با نامبرده در ارتباط بوده‌اند شناسايی شوند و مورد تحقيق قرار گيرند.
-
پيشنهادها:
 
الف: ارجاع پرونده به قوه‌ی قضاييه و تعيين بازپرس ويژه و مستقل به منظور شناسايی مسوول يا مسوولان اصلی حادثه؛
ب: اطلاع‌رسانی سريع به افكار عمومي؛
ج: تدوين و به كارگيری شيوه‌های مناسب برای ارتقای كيفيت نگه‌داری متهمان به‌ويژه خبرنگاران در مدت بازداشت؛
-
ملاحظات:
‌١-  خانم كاظمی از ابتدای بازداشت تا آخر، از خوردن غذا امتناع مي‌ورزيده و فقط آب مي‌آشاميده است.
‌٢-  وی در مراحل مختلف بازداشت، به سوالات، پاسخ‌های نامربوط مي‌داده و از ارايه‌ هرگونه پاسخ شفاف طفره مي‌رفته است.
‌٣- در تاريخ ‌١٥/٤/٨٢ از سوی قاضی پرونده با قيد وثيقه‌ پنج ميليون تومانی آزاد مي‌شود و در محل همين بيمارستان در اختيار خانواده‌اش قرار مي‌گيرد.
‌٤ - رفتارهای غيرطبيعی، جسورانه و پرخاشگرانه‌ او در مدت بازداشت از سوی هر سه نهاد ذي‌ربط تاييد شده است.
‌٥-  هنگامی كه در اختيار ناجا بوده است، جز اظهار ناراحتی به خاطر برخوردهای تنبيهی ماموران مراقب او در شب اول اقامت در بازداشتگاه، ناراحتی ديگری گزارش نشده است.
 
علی يونسی، وزير اطلاعات
عبدالواحد موسوی لاری، وزير كشور
اسماعيل شوشتری، وزير دادگستري
احمد مسجدجامعی، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي
مسعود پزشكيان، وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشكي

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی