اخبار

پيك

                       

 

"قرارگاه ثارالله" ستاد كودتای بيت‌رهبری- قوه‌قضائيه‌و فرماندهان‌سپاه

شكست خوردگان "فتح كربلا" 
فاتحان خوابگاه ها و شكنجه گاهها 

همزمان با انتشار نامه عباس عبدی، سايت ملی مذهبی ها نيز نامه ای را در افشای زندان ها و شكنجه گاه های قرارگاه ثارالله منتشر كرد. اين نامه تائيد كننده آن خبری است كه هفته گذشته از جانب روزنت پيك و تحت عنوان "قرارگاه ثارالله" ستاد كودتا منتشر شد. آن گروه از فرماندهان سپاه كه در سالهای پس از جنگ خود با خريد سهام در بنيادهای بزرگ مالی و تاسيس شركت های تجاری در غارت كشور سهيم شده اند، اكنون به فرمانداران نظامی حكومت تبديل شده و قوه قضائيه و بويژه دادستانی تهران را تبديل به دادگاه كودتا كرده اند. آنها كه بايد باتهام بزرگترين اشتباهات و حتی خيانت های ملی در جنگ با عراق به پای ميز محاكمه كشيده می شدند و به صدها هزار خانواده قربانيان جنگ با عراق پاسخ می دادند، نه تنها به پای ميز چنين محاكمه ملی كشانده نشدند، بلكه مدعی حكومت نيز شدند و با جمع شدن در مجمع تشخيص مصلحت و پناه گرفتن در بيت رهبری به عاملين بزرگترين جنايات پس از جنگ نيز تبديل شدند:

اين تنها بخش كوچكی از كارنامه اين فرماندهان است:

1- قتل های زنجيره ای، 2- طرح ترور عبدالله نوری 3- حمايت از سعيد امامی در قتل های دهه دوم جمهوری اسلامی و صحنه سازی كنفرانس برلين 4-  تاسيس سازمان تروريستی القاعده، 5- همسوئی با طالبان افغانستان، 6- شركت در جنگ بوسنی كه همسوئی آشكار با امريكا از آب در آمد، 7- خريدهای ميلياردی اسلحه و به جيب زدن پورسانتاژهای آن، 8- تاسيس زندان های اختصاصی،9-  ترور و حذف نظاميانی نظير سرلشكر صيادشيرازی،10-  تاسيس سه سپاه محمد، بدر و قدس و گماردن فرماندهان عمليات دو نوبت ترور رهبران كرد ايرانی در اطريش و آلمان، ترور بختيار، انفجار آرژانتين و دهها عمليات ماجراجويانه در لبنان و عربستان در راس اين واحدهای نظامی، كه اكنون به پرونده ای قطور برای دخالت نظامی مستقيم امريكا در ايران انجاميده است، 11- حضور و نفوذ عوامل مستقيم سازمان نظامی- فضائی امريكا در سپاه ( فرزند محسن رضائی) و فرار تعدادی از فرماندهان سپاه به غرب؛ پس از كشف ارتباط های آنها، 12- انتقال محرمانه ترين اطلاعات نظامی كشور به خارج و بويژه اسرائيل و امريكا، 13- حذف تمام چهره های منتقد دوران جنگ و دارندگان اطلاعات از جنايات و خيانت های روحانيونی نظير موحدی كرمانی نماينده ولی فقيه در سپاه، 14- ترور، زندان و حذف چهره های موثر در انقلاب 57 و خانه نشين ساختن توطئه آميز روحانيونی نظير آيت الله منتظری و آيت الله طاهری و آيت الله خوئينی ها كه سرنوشتی نظير احمد خمينی هنوز شامل حالشان نشده و يا زير نام مجاهدين خلق ترور نشده اند.

اينها تنها بخشی از پرونده قطوری است كه سرانجام در اين كشور بازگشائی خواهد شد و روحانی و سپاهی بايد درباره آن به ملت پاسخ بگويند. كودتای گام به گامی كه 6 سال سينه خيز جلو برده شده و اكنون می رود تا به خيز بزرگ ختم شود، چنين ريشه و پيشينه ای دارد. كسانی كه بايد پاسخگوی جنگ فرسايشی با شعار فتح كربلا باشند و در برابر يكصد ميليارد دلار خسارات ناشی از ويرانی شهرها (آماری كه رفسنجانی اعلام كرده است) به ملت پاسخ بدهند و سخنرانی های پيش از نماز جمعه و خطبه های نماز جمعه آنها در طول جنگ خود مستندترين اسناد پرونده اتهامی آنهاست، اكنون كه بجای فتح قدس و كربلا  به خوابگاه مشتی دانشجوی بی پناه شبيخون می زنند و آنها را به اسارت می برند به قرارگاه ثار الله و ستاد جنگ داخلی در اوين و عشرت آباد. تنها دانشجو را بعنوان پياده نظام اصلاحات به اسارت نمی برند، شناخته شده ترين چهره های اصلاح طلب مذهبی را نيز در كنار اصلاح طلبان غير مذهبی به اسارت برده و می برند. آن شكست فاجعه بار برای فتح كربلا و قدس كه حالا به آرزوی همكاری با امريكا و اسرائيل تبديل شد، در داخل كشور می خواهد به پيروزی خانگی تبديل شود. اين همان نكته ايست كه امثال عباس عبدی در زندان و اسارت ستاد كودتای سپاه- رهبر- قوه قضائيه با دردمندی تمام در نامه اش می نويسد و ملی مذهبی های دردمندی كه همه آرزوهای نيك و ملی خود را برباد رفته می بينند در نامه های اخير خود به آن اشاره می كنند. نه تنها آنها، كه امثال آيت الله موسوی اردبيلی (رئيس قوه قضائيه تا قبل از درگذشت آيت الله خمينی) و از جمله بازماندگان روحانی شورای انقلاب و كانديدای شورای رهبری سه و چهار نفره پس از در گذشته آيت الله خمينی نيز در آخرين ديدارش با بيم ودلهره از روی گردانی ميليونی جوان ايرانی از اسلام و باورهای مذهبی  می گويد.

 

ملی مذهبی ها پس از نامه اخير عبدی  می نويسند:

سال 1379 نيروهای ملی _ مذهبی بازداشتگاه مخوف و مخفی، بند 59 عشرت اباد منتسب به سپاه پاسداران بود كه سلول های 5/1در2 متر ان نفس می بريد.

اين شرايط موجب بيماری مهندس عزت الله سحابی و انتقال او به بيمارستان شد و ساير آزادشدگان نيز كم و بيش از شكنجه های روحی و روانی و شرايط بسيار غير انسانی آن بازداشتگاه رنج بردند.

نامه دسته جمعی از سوی بازداشت شدگان ملی - مذهبی به روسای سه قوه، رنجنامه ای بود تا بلكه پايانی باشد بر اقدامات غير  قانونی عوامل اين فاجعه. اميد آن بود كه روسای نظام با آگاهی از آنچه برسر فعالان و نامداران سياسی ايران در سلول های انفرادی بازداشتگاه سپاه، مانع از تكرار چنين فجايعی شود. اما افسوس كه پس از آن، عبدی در سلول های انفرادی سخن گفت و نوشت ...

اكنو، بار ديگر ملی - مذهبی ها و نگاه امنيتی و بازداشت گاه های پنهان و قرار گاه ثارالله سپاه و سلول های انفرادی و بی اطلاعی وزارت اطلاعات ! و بی خبری و بی اطلاعی خانواده ها و وكلا و همان داستان سال 1379.

نا گفته پيداست كه چنين بر خوردی، برخورد قضايی نبوده بلكه بر خورد امنيتی و حذفی است.

سئوال اينجاست كه چرا روسای سه گانه كه مستندات كافی از عملكرد دستگاه و تشكيلات خود سر در اختيار دارند و بنا به نامه های متناوب فعالان ملی - مذهبی مبنی بر اظهار نگرانی شان از وضعيت همراهان خود، نه بر اساس شايعه و داستانسرايی، بلكه بر اساس آنچه كه لحظه به لحظه آن را با جان رنج كشيده خود در سلول های در بسته تجربه كردند و صادقانه به مسئولان نگاشتند تا بدانند و نگذارند كه باز تكرار گردد، سكوت پيشه كرده اند؟

آيا در نزد افكار عمومی سكوت در مقابل چنين اقداماتی مشاركت در انجام چنين فجايعی نيست؟ حتی سخنگوی دولت به صراحت می گويد:" ضابتان قضايی ، وزارت اطلاعات و نيروی انتظامی اند، اما دستگاه های ديگر به بازداشت ملی مذهبی ها اقدام كرده اند".

 

آيت الله موسوی اردبيلی:

پس از اين حوادث، با دين گريزی جوانان چه كنيم؟

 

 

آيت‌الله‌ موسوی اردبيلی در ديدار اعضای شورای مركزی انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه تبريز به مناسبت سالروز حادثه 20 تير اين دانشگاه گفت: ما از اين قضايا اطلاع داريم، اما اين اتفاقات يك سياست است كه ممكن است در هر جايی كه دانشجو و دانشگاه باشد، اتفاق بيفتد. ما هم نگراني‌هايی كه شما داريد، داريم، متأسفانه برخی از مطالب و اعمالی به دين منسوب شده كه سبب فرار قشر جوان مي‌شود، به ويژه اگر اين رفتار از سوی كسانی باشد كه به دين و علم منسوب باشند. از آينده نگرانيم  و اگر روزی دانشجويان و دانشگاه‌ها را از دست بدهيم چه اتفاقی مي‌افتد؟

 فردی در ديدار با حضرت امام گفت كه عده‌ای روحانيت را قبول ندارند، امام فرمودند: " روحانيت را قبول دارند، بلكه برخی اشخاص را قبول ندارند." بعضی از اعمال ما مطابق دستورات اسلام نيست، برخی اشتباه‌ها را انجام مي‌دهيم و نمي‌دانيم كه اشتباه است و اين نبايد سبب گريز از مذهب شود.

 
 
                   بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی