|
پيرامون
طرح امريكا برای خاورميانه
بزرگ، بتدريج رايزنی ها از ميان
سران كشورهای اسلامی بيرون
آمده و به ديدارها و مشورت های
مهم در اروپا انجاميده است. شايد
سفر رسمی حسنی مبارك به
فرانسه مهم ترين ديدار و مذاكره در
اين باره باشد، اما سفر غير علنی
و نيمه محرمانه مهدی كروبی
رئيس مجلس ششم و علی اكبر ناطق
نوری رئيس مجلس پنجم (اولی
دبيركل مجمع روحانيون و دومی
دبيركل روحانيت مبارز) به پاريس نيز
كمتر از سفر حسنی مبارك به
فرانسه نيست.
به
اين ترتيب و با دو اظهار نظری كه
در روزهای اخير دو نظريه پرداز
مهم امريكا "كسينجر" و "برژينسكی”
در اين باره كرده اند و فعل و
انفعالاتی كه در جهان در جريان
است، طرح خاورميانه بزرگ امريكا
می رود تا بسيار جدی تر از يك
طرح و اظهار نظر مورد توجه قرار
گيرد.
به
همين دليل ابتدا بايد ديد اين طرح
چيست و عواقب و عوارض آن برای
ايران چه خواهد بود.
خاورميانه
بزرگ در طرح جديد امريكا
عبارتست از كشورهای عربی به
علاوه، پاكستان، افغانستان،
ايران، تركيه و اسراييل.
همسوئی اسرائيل با خاورميانه در
اولويت قرار دارد.
آزادی،
گسترش دانش و حضور زنان در امور
جامعه در خاورميانه ای كه نقشه
جغرافيائی آن در بالا ذكر شد،
همچنين جلوگيری از محروميت
افراد از حقوق سياسی و
اقتصادی در خاورميانه در اين
طرح گنجانده شده است. امريكا
مدعی است كه عدم توجه به همين
نكات موجب افزايش افراطيگری
اسلامی، تروريسم، جنايت بينالمللی
ومهاجرت شده است.
ناظران
معتقدند طرح امريكا برای
خاورميانه از زمان حمله
نظامی به افغانستان شروع شد،
گرچه سرنگونی رژيم طالبان
نقطه آغازين اين طرح محسوب
ميشود ولی اشغال نظامی عراق
را بايد مهمترين نقطه عطف
برای آغاز اين طرح به حساب آورد.
امريكا
بر اين تصور است كه سرنگونی رژيم
صدام حسين، گرايش كشورهای
منطقه به سوی دموكراسی را
تقويت كرده است. كاخ سفيد
برای تقويت آنچه خود آن را
دموكراسی و حكومت قانونی
اعلام كرده، راهكارهای زير
را برگزيده است:
1 حمايت از انتخابات آزاد
براساس
اين طرح، در فاصله سالهای
2004 تا 2006 ميلادی كشورهای
ايران، الجزاير، افغانستان،
بحرين، مغرب، قطر، عربستان،
تونس، تركيه و يمن شاهد
برگزاری انتخابات بوده يا
خواهند بود. در اين رابطه
كشورهای عرب حوزه جنوبی
خليجفارس و شمار ديگری از
كشورها به امريكا تعهد دادهاند،
انتخاباتی آزاد را در
كشورهايشان برگزار كنند. ( در
همين بخش است كه مسئله فرمايشی
بودن انتخابات اخير مجلس هفتم، عدم
شركت 50 درصد واجدان حق رای و قبضه
مجلس با 15 در صد رای بعنوان
بزرگترين بهانه امريكا و ضعف
داخلی كشور برای فراهم
سازی زمينه دخالت خارجی در
امور داخلی كشور مطرح است.)
2-آموزشهای پارلماني
مسئولان
امريكايی از طريق موسسههای
پژوهشی و آموزشی امريكايی
و بينالمللی سعی دارند سطح
آگاهيهای اعضای پارلمانهای
منطقه را در مورد نقش قوه
مقننه در اصلاحات افزايش دهند.
3- سازمانهای آموزش امور
مديريتی و رهبری زنان
دولت
امريكا 200
ميليون دلار برای تقويت نقش
زنان در مجالس كشورهای عربی
اختصاص داده است. در طرح
پيشنهادی امريكا به هشت
كشور صنعتی جهان، حضور گسترده
سياسی و مدنی زنان در
كشورهای خاورميانه بزرگ به
عنوان يكی از مهمترين شاخصهای
اصلاحات در اين كشورها عنوان
شده است. در اين رابطه يك
كنفرانس آموزشی تاكنون در قطر
برگزار شده است.(ناظران
سياسی در امريكا، مصاحبه های
وسيع و پياپی رسانه های
تصويری اين كشور با همسر آخرين
شاه ايران و مطرح شدن او بعنوان
چهره ای دمكرات و دور از خشونت
حكومتی را در همين راستا مورد
توجه قرار داده اند. اين مصاحبه ها
پس از انتشار كتاب خاطرات وی كه
گفته می شود حتی در ايران نيز
تلاش می شود منتشر شود صورت
گرفته است. در آخرين مصاحبه ای كه
وی در امريكا انجام داده می
پذيرد كه شوهرش روش های
ديكتاتوری را اعمال می كرده و
نقش ساواك نقش درستی نبوده است!)
4- تقويت ديپلماسی ارتباط با
توده ها
امريكا در طرح خاورميانه بزرگ خود
مدعی است كه سعی دارد علاوه
بر تدوين طرحهايی برای
تشويق اصلاحات قانونی و
قضايی كه در سطوح ملی و بينالمللی
اجرا ميشود، فعاليتهای خود
را تا پايينترين سطوح هرم
جامعه يعنی مردم عادی
گسترش داده و سطح آگاهيهای
مردم را از قوانين و حقوق خود
بالا ببرد.
5- تقويت رسانههای گروهی
مستقل
سياستگذاران
امريكا با توجه به نسبت پايين
سرانه مطبوعات در كشورهای
عربی (53 روزنامه برای هر
هزار نفر) و مقايسه آن با
كشورهای پيشرفته (285 روزنامه
برای هر هزار نفر) و كيفيت نازل
اكثر مطبوعات عربی بخصوص كه
اكثر قريب به اتفاق آنها در
مالكيت رژيمهای سياسی
منطقه بوده يا در قبضه آنان
است، و نيز با توجه به برنامههای
با كيفيت پايين راديو و
تلويزيونهای منطقه كه عموما
جانبدارانه نيز هست، موجب
رويگردانی مردم از رسانههای
ملی خود شده است. از اينرو
امريكا سعی دارد با ايجاد رسانههای
جديد همچون شبكه ماهوارهيی
«الحره»
اين خلا را به نفع خود پر كند.
6- تقويت جامعه مدني
كارشناسان
امريكايی بر اين عقيدهاند كه
امريكا برای تحقق موارد زير از
هفت كشور صنعتی انتظار كمك
دارد:
1-
كشورهای منطقه به ايجاد
فضای حركت برای تاسيس
سازمانهای مدنی غيردولتی
تشويق شوند. ايجاد ساختارهای
دانشجويی مهمترين آن است.
2-
كشورهای بزرگ جهان از فعاليت
سازمانهای مدافع
دموكراسی، حقوق بشر، رسانههای
اصلاحطلب و سازمان مدافع
حقوق زنان حمايت و پشتيبانی
كنند.
در
اين زمينه امريكا اجرای
اصلاحات در ساختار آموزش و
پرورش، فرهنگ و آموزش عالی
كشورهای منطقه را در راس
برنامههای خود قرارداده است.
جهاد بايد از برنامههای
درسی دانشآموزان حذف شود. ( به اين ترتيب آموزش و فرهنگ امريكائی
می رود تا جهانی شده و به كليه
كشورهای جهان تحميل شود.)
7- تقويت طرحهای اقتصادی در
كنار طرحهای سياسی و آموزشي
امريكا
با تشكيل سازمانهای همكاری
منطقه ای دو جانبه و چند
جانبه حضور اقتصادی خود را در
منطقه گسترش خواهد داد. علاوه
بر طرح مشاركت امريكايی
مديترانه ای، واشنگتن تلاشهای
خود را برای تشكيل منطقه آزاد تجاری امريكايی
خاورميانه
آغاز كرده و براساس برنامههای
از پيش طراحی شده، قرار است
اين منطقه تا سال
2013 ميلادی
تشكيل شود.
|