سعيد حجاريان، عضو شورای مركزی جبهه مشاركت ايران اسلامی در مراسم ”روز نفی خشونت” كه به مناسبت چهارمين سالگرد ترور وی در دفتر مركزی اين حزب برگزار شد، گفت:

شايد علت ترور من پرداختن به مساله قتلهای زنجيره‌ ای بود. پس از قتل شريف، مختاری و پوينده، كانون نويسندگان، نامه‌ای برای آقای خاتمی نوشت و ضمن ابراز احساس عدم امنيت، درخواست ملاقات با وی را كرد. آقای خاتمی، پي‌گيری و رسيدگی اين نامه را به من سپردند. من نيز آنان را به دفتر خود دعوت كردم. سيمين بهبهانی، محمود دولت‌آبادی، فريبرز رئيس‌دانا، درويشان و فرشته ساری و جمعی ديگر از اعضای اين كانون در اين ديدار حضور داشتند.
زمانی اعضای كانون نويسندگان را طی سفری به ارمنستان برخی مي‌خواستند با اتوبوس به ته دره بيندازند. آن زمان مي‌گفتم امكان ندارد در جمهوری اسلامی چنين كارهايی شود، ولی پس از قتل‌های زنجيره‌ ای باور كرديم كه گروه سعيد امامی مي‌توانند چنين كارهايی بكنند. اعضای اين كانون در شرايطی به من مراجعه كرده بودند كه روزنامه‌ صبح امروز را منتشر مي‌كردم و گروههای خودسر، هر روز اين روزنامه را تهديد مي‌كردند. با وجود اين از عبدالله نوری وزير وقت كشور درخواست كردم برای آنان(اعضای كانون) محافظ بگذارد.

شخصا مي‌خواستم وضعيت آنان را پي‌گيری كنم و روزنامه‌ صبح امروز وسيله‌ای شد برای اين امر؛ هم‌چنان‌كه از بدو تاسيس تا روز توقيفش، هر روز در اين روزنامه خبری درباره قتل‌های زنجيره‌يی وجود داشت.

چنين اخباری، خاری بود در چشم كسانی كه قصد ترويج خشونت را داشتند. مضاف بر اين‌كه مقالات اكبر گنجی هم به جان آنان آتش مي‌انداخت.

همين خاطر هم روزنامه را بستند و من  را ترور كردند. البته اگرچه عبدالله نوری را ترور نكردند ولی بلای ديگری سرش آوردند.

‌١١ كتاب در مورد ترور من نوشته شده است و افراد متعددی در اين خصوص اظهارنظر كرده و تبری جسته و اين كار را مضموم خوانده‌اند. در شرايطی كه پزشكان شرافتمندی از تعطيلات نوروزی خود گذشتند و حتی دكتر قاجار و سميعی از خارج از كشور به بالين من آمدند و در شرايطی كه نلسون ماندلا ـ كه من بسيار به وی ارادت دارم و نسبت به او احساس دين مي‌كنم ـ كه از خشونت‌طلبی و جنگ داخلی در آفريقای جنوبی جلوگيری كرد، طی دو تماس تلفنی، احوال مرا از خاتمی جويا شد و حتی پيشنهاد ارسال پزشكانی به ايران را برای مداوای من داد و در شرايطی كه وزارت خارجه‌ فرانسه هم در اين موضوع بيانيه‌ای صادر كرد و پيشنهاد ارسال پزشك به ايران را نيز ارايه داد، من تعجب مي‌كنم كه چه‌طور يك آقا در داخل لام تا كام حرفی نزد و در شرايطی كه تمام مسوولان در داخل اين اقدام را محكوم مي‌كردند، او سكوت كرد.

حجاريان خاطره‌ ديگری از ترور خود را تعريف كرد و گفت: دو سال پيش به ملاقات يكی از مراجع تقليد رفتم. اين مرجع در آن ملاقات به من گفت "خدا روی عزرائيل را سياه كند". تعجب  كردم و او در پاسخ اين تعجب من گفت «وقتی ترور شدی، من فكر ‌كردم حتما ميميری. به همين خاطر دليلی نديدم  برای عيادت  به تهران بيايم ولی تو دوباره زنده شدی و آمده‌ای به قم به عيادت من. من خيلی شرمنده شدم. عزرائيل من را اين‌طور شرمنده كرد».

در پاسخ به اين مرجع تقليد دوست گفتم عزرائيل ملكه‌ مقرب درگاه خداست. انشاءالله ‌١٠ بار ديگر هم به عيادت شما بيايم.

حجاريان سپس به سوالات حاضرين در مورد ترورش پاسخ داد.

سعيد شريعتی عضو شورای مركزی جبهه‌ مشاركت با بيان اين‌كه علت عدم شكايت حجاريان از ضاربانش را مي‌داند، از او خواست تا اين مساله را برای حاضرين توضيح دهد.
حجاريان گفت: من اعتنايی به دستگاه قضايی نكردم؛ چون اعتقادی هم به آن ندارم. اگر ذره‌ای اعتقاد به آنها داشتم كه ترتيب اثری در اين زمينه مي‌دهند حتما شكايت مي‌كردم. خودتان شاهديد كه ضارب من پس از اين ترور، در پرونده‌ ديگری در دادگاه، فاقد پرونده‌ كيفری معرفی شد. اين وضع دستگاه قضايی ماست. من به كجا شكايت كنم؟ اصلا چنين دستگاهی قابل شكايت است؟

حجاريان در پاسخ به سوال يكی از حاضرين كه توضيح بيشتری در مورد تئوری «اصلاحات مرد، زنده باد اصلاحات» كه در اردوی شاخه جوانان جبهه مشاركت در سال جاری از سوی وی مطرح شده بود، جويا شد گفت:

اصلاحات كه ترور نشده است. در مورد ترور سوال كنيد.

وی در پاسخ ديگری كه به پوشش گسترده‌ی خبری صدا و سيما از  ترور وی اشاره داشت گفت: من آن موقع خيلی عزيز شده بودم. حتی يكی از روزنامه‌های عصر در آن موقع به من مي‌گفت «سعيد عزيز». در شرايطی كه C.N.N و B.B.C دائما گزارش‌هايی از من پخش مي‌كردند و مردم در داخل خواهان خبر بودند، رسانه‌های داخلی هم مجبور بودند خبر بدهند ولی عزيز بودن من فقط يك شب طول كشيد و بعد از اين‌كه زنده ماندم، در اين رسانه به فراموشی سپرده شدم. من برای آنها خوب بودم به شرط اين‌كه مرده باشم.

در پاسخ به سوال ديگری مبنی بر اين‌كه همان ‌5-6 نفر دستگير شده را عامل ترور خود مي‌داند يا نه؟ گفت:

همواره مردم بسياری در مقابل ساختمان شورای شهر جمع مي‌شدند و عريضه مي‌دادند. هميشه هم پليس حضور داشت. در آن روز هم در حالی كه داشتم يكی از آن نامه‌ها را مي‌خواندم، از فاصله‌ يك متری آن موتور پيچيد و شليك كرد و من نديدم كه چه كسی بود.
حجاريان در پاسخ به سئوال ديگری درخصوص گزارشی در سايت اينترنتی اميرفرشاد ابراهيمی در مورد ترور وی اظهارنظر كرد: بعيد مي‌دانم اطلاعات او در اين زمينه كافی باشد.
يكی از حاضرين كه ادعا مي‌كرد با نويسنده‌ سرمقاله‌ روزنامه‌ عصری كه حجاريان را «سعيد عزيز» خوانده بود، گفت‌وگو كرده است، ادامه داد: اين نويسنده معتقد بود كه حجاريان از نيروهای خوب انقلاب است كه منحرف شده و هنوز اميد آن مي‌رود كه او برگردد. اين نويسنده هم‌چنين اظهار اميدواری كرده بود كه اين خط فكری [بازگشت حجاريان از مسير انحرافي] در ميان ديگر اصولگرايان نيز پذيرفته شود.

حجاريان در پاسخ به او گفت: اتفاقا يكی از آقايان پس از آن‌كه به هوش آمدم به من گفت كه در زمانی كه در اغما بوده‌ام، بر بالين من حاضر شده و يك حمد برای سلامتی من در گوشم خوانده و گفته است «سعيد جان تو توبه كن، خدا تو را برمي‌گرداند».

«نمي‌دانم. شايد در اغما بوده‌ام، حواسم نبوده و توبه كرده‌ام كه به زندگی بازگردانده شده‌ام».

در حاشيه:

* سعيد حجاريان در ابتدای سخنراني‌اش با بيان اين‌كه ‌٤ سال متمادی است كه به مناسبت سالروز ترور او چنين مراسمی برگزار مي‌شود، گفت: از شما مي‌خواهم كه ديگر اين كار را ادامه ندهيد و برای مناسبت‌های ديگر، همچون مرگ زهرا كاظمی سالگرد بگيريد؛ چرا كه بازتوانی من بهتر از اين نخواهد شد، مگر اين‌كه در علم پزشكی جهشی روی دهد.

* حجاريان ضمن تشكر از سخنرانان قبل اين مراسم گفت: دوستان در سخنراني‌هايشان مبالغه كرده‌اند و از من خورشيد ساخته‌اند. من خودم هم نمي‌دانستم كه اين‌قدر آدم مهمی هستم.

* حجاريان در ابتدای سخنراني‌اش با بيان اين‌كه قصد ارايه‌ تحليل از مسايل سياسی را ندارد، به حاضرين گفت: «قصد دارم برايتان خاطره تعريف كنم؛ خاطراتی از زمان ترور، حضورم در بيمارستان، اغما و پس از آن. از كدام بخش مي‌خواهيد برايتان خاطره تعريف كنم؟»
حاضرين گفتند: از زمانی كه در اغما بوديد!

حجاريان با اشاره به كتاب "كمدی الهی” اثر دانته گفت: «اغما به منزله‌ حضور در عالم برزخ است كه در آن صورت مثالی افراد مشخص است. من نمي‌توانم آن را برايتان تعريف كنم؛ چون برخی از آدم‌ها در آن‌جا به شكل حيواناتی ديده مي‌شدند مثل قورباغه و مارمولك و من تعجب مي‌كردم كه آنها چرا اين شكلی شده‌اند و چون نمي‌توانم از آنها اسم ببرم نمي‌توانم خاطراتم از دوران اغما را برايتان تعريف كنم».

* حجاريان گفت: زمانی آقای خاتمی مي‌گفت كه امام خمينی (ره) چشم برزخی دارد و همه را به شكل مثالی مي‌بيند. آقای دعايی در پاسخ به او گفته بود پس پنجه‌ات را زير عبايت كن تا امام نبيند. خاتمی به او گفته بود امام حداكثر ما را به شكل خرگوش مي‌بيند كه پنجه‌ بزرگی ندارد. وای به حال آنان كه شكل كفتار و شغالند.

* بر اساس اين گزارش، حجاريان در پاسخ به جمع حاضر كه نام شخصی كه مي‌گفت پس از ترور او سكوت كرد را جويا شدند، گفت: من نمي‌گويم كه او كيست. خودتان برويد و روزنامه‌های آن زمان را بخوانيد.

* محمد نعيمي‌پور در پايان سخنان حجاريان، از سخنرانی سر باز زد و گفت: «شهادت مي‌دهم سعيد با سخاوت هرچه تمام‌تر از روزی كه وارد عرصه شده است، كار كرده و حتی با اين وضعيت هم ادامه مي‌دهد و هرآن‌چه را كه تجربه كرده در اختيار همه قرار مي‌دهد؛ در حالی كه اگر من چنين حال و روزی داشتم ادامه نمي‌دادم».

* نسخه‌هايی از روزنامه‌های توقيف شده‌ مشاركت، صبح امروز، فتح، آفتاب امروز و بهار، بر ديوار سالن اين مراسم نصب شده بود.