ايران

پيك

                         

يك معجزه ديگر

شورش مردم دماوند

عليه تقلب انتخاباتي

 

 

يكی ديگر از معجزات انتخابات مجلس هفتم كه تا حالا در چندين شهر سنی و شيعه ايران با شورش مردم روبرو شده، در شهر دماوند اتفاق افتاده است.(آيت الله مشگينی در جلسه مجلس خبرگان انتخابات مجلس هفتم را يك معجزه ارزيابی كرد!) محل معجزه نه از تهران زياد دوراست و نه از قم محل سكونت آيت الله مشگينی. رئيس مجلس خبرگان و امام جمعه قم كه انتخابات مجلس هفتم را معجزه اعلام كرده است.

يكی از افراد محلی، نامه ای درباره انتخابات اين شهر برای ما فرستاده است. نامه را به خط لاتين نوشته و ما آن را به خط فارسی برگردانده ايم. با اندكی دستكاری در جمله بندی ها آن را منتشر می كنيم تا در دفتر معجزات انتخابات مجلس هفتم ثبت شود>

 

« دردماوند دوره قبل نماينده مجلس رسولی نژاد بود كه فيروزكوهی است و دو دوره قبيل از آن هم نماينده بود و هيج كاری در منطقه دماوند، فيروزكوه و رودهن انجام نداده بود و تنها به پركردن جيب خود و اطرافيان مشغول بود. در انتخاب قبلی كار به دور دوم كشيد. كلی خرج كرد و به مردم پول و مواد غدائی مثل برنج وروغن داد تا به او رای بدهند ولی در دو دوم هم با اينكه چند هزار مردم را با پول خريد و از شمال آورد تا به نفع او رای بدهند به نتيجه نرسيد  و دكتر خانزادی توانست مجددا در دور دوم رای بيارود و رفت به مجلس ششم. دو سال فرصت داشت تا كاری برای منطقه بكند كه انصافا در اين دو سال خيلی زحمت هم كشيد. باندازه 10 سال كار كرد. بيشتركارها هم زيربنائی بود، مثل آوردن 3 دانشگاه پيام نور، آزاد و علم صنعت به دماوند، كه دانشگاه علم و صنغت كلنگش به زمين زده شد. چند پروژه توليدی هم دردماوند شروع شد مثل آب معدنی و  نوشابه چشمه علی كه كارخانه ت.و.پ.س در دماوند آن را توليد می كند. با مشاركت "ت و پ س" فرانسه. كارخانه شير پاستوريزه هم از ديگر پروژه ها بود.

امسال در انتخابات رسولی نژاد ابتدا با كمك شورای نگهبان اول دكتر را از دورخارج كرد. يعنی او  رد صلاحيت شد. پس از مدتی كشاكش و از ترس واكنش مردم محلی سرانجام صلاحيت او را دوباره تائيد كردند تا اين كه انتخابات شروع شد. دردماوند هم مثل همه جای ديگر ايران تقلب كردند. عده زيادی را ار تهران و شمال برای رای دادن آوردند تا به نفع رسولی نژاد كه وابسته به جناح راستی هاست رای بدهند. باز هم وقتی كه رای ها را شمردند دكتر برنده شد. صورتجلسه شد و همه امضا كردند و رفتند ولی دو ساعت بعد دو تا صندوق آوردند و گفتند بايد شمرده شود. دراين صندوق فقط روی برگ ها اسم رسولی نژاد نوشته شده بود و به اين ترتيب ميزان آراء به سود رسولی نژاد برگشت.. مردم كلی اعتراض كردند ولی فايده نداشت مثل بقيه جاهای ديگر.

درست همان شب كه صندوق سازی كردند بيمارستان سوم شعبان را كه اغلب تجهيزاتش ، سيم كشی ، لوله كشی و حتی زمينش وقف است و مردم پولش را داده اند را شبانه غارت كردند و تمام تجهيزات و پرسنال و مريض ها را بردند يك بيمارستان نيمه ساخت كه تقريبا بيرون شهر و كلی سگ ولگرد در اطراف آن پرسه می زنند. اين بيمارستان را تامين اجتماعی ساخته و بعلت بدهی داده اند به وزارت بهداشت  و آنها هم چندين ماه بود كه می خواستند اين انتقال را انجام دهند ولی هم مردم و هم دكتر خانزادی مخالف بودند.

مردم از آن تقلب در انتخابات و اين انتقال بيمارستان خيلی ناراحت شدند. به آنها قول دادند كه بيمارستان را برگردانند. گذشت تا 14 اسفند كه مردم ديدند اينطوری فايده ندارد و همه جوره سرشان كلاه گذاشته می شود و زور می گويند. همان روز چند نفر به اتفاق رئيس بيمارستان رفته بودند تا بقييه خرده ريزها را هم از بيمارستان منتقل كنند كه مردم سر رسيدند و نگذاشتند. بيشتر زن ها بودند. نصيری كه رئيس بيمارستان بود از مردم كتك خورد و متواری شد. مردم دست به تظاهرات زدند و ماموران گاز اشك آور شليك كردند. تظاهرات تا شب ادامه يافت. از آن طرف اطلاعاتی ها آمده بودند و فيلمبرداری می كردند تا بعدا تسويه حساب كنند. مردم ريختند دوربين آنها را گرفتند. تا شب همه سران شامل شورای شهر، امام جمعه، دادستان و معتمدان مردم صحبت كردند و دست آخر قول دادند كه تا شنبه ساعت 10 شب همه چيز به حال قبل برگردد و مسببين پيگيری بشوند. شنبه كه گذشته هم خبری نشد. مردم هم به تلافی آن تقلب در انتخابات و اين انتقال بيمارستان و بدقولی در برگرداندن آن به سر جايش ريختند توی خيابان و تمام مغازه ها را تعطيل كردند و رفتند جلوی فرمانداری اعتراض. شعار دادند و لاستيك آتش زدند. زن و مرد و بچه و پيرها همه بودند كه يكباره گارد ويژه وارد صحنه شد و ريختد سر مردم. باتوم ها فقط حواله سر مردم می شد. حدود 10 نفر زخمی شدند كه توی آنها پيرمرد و زن هم بودند.  مردم با چندتا ميل و چوب به جان گاردی ها افتادند. افراد گارد فرار كردند.

مردم دوباره جمع شدند و چندتا شيشه فرمانداری را شكستند. خيلی شلوغ شده بود. نيروی انتظامی هم بود ولی كاری به مردم نداشت. اين دفعه دكتر خانزادی (نماينده فعلی مجلس) امام جمعه شورای تامين و معاون و نماينده تام الاختيار استاندار هم آمدند. بعد از كلی صحبت يك قطعنامه صادر شد كه همه آن را امضا كردند و قرار شد تا 48 ساعت بعد تمام تجهيزات سرقت شده بر گردانده شود و بيمارستان شروع به كار مجدد كند. بهانه مسئولين برای تخليه بيمارستان در آن شب مقاوم نبودن ساختمان در مقابل زلزله بود( نماينده استاندار و دكتر خانزادی می گفتند ما اينجا چندين مدرسه و جاهای ديگر داريم كه بدون زلزله هم دارند خراب می شوند، چرا برای آنها كاری نمی كنيد). مردم اصلا می خواهند در همين  بيمارستان كه به قول شما امن نيست مداوا شوند اگر هم خراب شد عيبی ندارد. مردم كه از اول شعار مرگ بر فرماندار، مرگ بر نصيري( رئيس بيمارستان) و فرماندار استعفا استعفا را داده بودند اين بار هم قبول كردند و متفرق شدند. بايد گفت كه انصافا زنها خيلی مايه گذاشتند. بهرحال همه منتظرند ببينند كه كار تمام می شود يا نه. خدا كند تمام شود. واقعا می ترسيم كه درگيری شديد رخ بدهد. .

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی