|
الاهرام : من اكنون در دفتر
شما در مجلس شورای اسلامی با
شما گفتوگو می كنم. فكر ميكنيد
من پس از اين مصاحبه چه زمانی ميتوانم
دوباره با شما در اينجا مصاحبه كنم؟!
پاسخ به اين سؤال نياز به يك
توضيح دارد: بعد از اينكه
سيدمحمدخاتمی در انتخابات رياست
جمهوری سال 1376 پيروز شد صحبتكردن
در خصوص تأثيرگذاری احزاب
سياسی با برنامههای
سياسی در ايران ممكن شد. از آن
زمان به بعد، 20 حزب در ايران از جمله
"جبهه مشاركت ايران اسلامی”
مشغول به فعاليت شدند كه تمام اين
احزاب در انتخابات شركت كردند.
ما نقش سياسی احزاب با
يكديگر فرق ميكند. حزب ما در
انتخابات و در فعاليتهای
سياسی شركت كرد. ما 250 دفتر
حزبی در كل ايران داريم و حاميان
ما از تمام اقشار جامعه هستند. تمام
اين عوامل باعث می شود كه محافظهكاران
نتوانند حزب ما را حذف كنند. كار
حزبی در كشوری مثل كشور ما كه
دموكراسی در آن همچنان ضعيف است،
بسيار مشكل است. هر چند ما اهداف
سياسی خود را بهرغم وجود تمام
موانع ادامه ميدهيم و از روشها
و تاكتيكهای جديدی
استفاده خواهيم كرد، اما سخت است تا
به وضعيتی مشابه آنچه در
كشورهای غربی حاكم است برسيم.
برای ما بسيار مهم است كه حزب
تاثيرگذاری در انتخابات آينده
رياست جمهوری باشيم. اگرچه ما
انتخابات مجلس شورای اسلامی
را از دست داديم اما من معتقدم كه ما
ميتوانيم قدرت را تا چهار و يا
دستكم هشت سال ديگر، دوباره به
دست آوريم.
الاهرام:
انتخابات مجلس شورای اسلامی،
بيانگر وجود شكاف در جبهه اصلاحطلب
بود؛ شكاف بين جناح راديكال جبهه
اصلاحطلبی كه شما رهبری آن
را بر عهده داريد و و جناح محافظهكار
جبهه اصلاحطلبی كه به
رهبری برادرتان فعاليت ميكند.
نظر شما در اين خصوص چيست؟
ـ برای پاسخ به اين سؤال بايد به
نتيجه انتخابات هفتمين دوره مجلس
شورای اسلامی نگاه كنيم؛ توجه
كنيد كه اصلاحطلبان راديكال به
دليل موقعيتشان در اين انتخابات
و به دليل اينكه از حضور در منازعه
انتخابات منع شدند، اقبال عمومی
و همدردی مردم را كسب كردند.
اصلاحطلبان ميانهرو فكر ميكردند
احتمال آشتی بين محافظهكاران
و اصلاحطلبان وجود دارد؛ اين
مسأله باعث شد كه نهتنها
انتخابات را از دست بدهند بلكه مردم
را هم از دست دادند.
به آمار پايين رأيدهندگان
در شهرهايی مانند تهران،
نگاهی بياندازيد. اين نتيجه،
رأی منفی بود؛ محافظهكاران
20 تا 25 درصد آرا را كسب كردند و اين
بدان معنی است كه 75 تا 80 درصد
مردم از محافظهكاران خوششان
نميآيد و آرا و نظرات اين جناح
را قبول ندارند؛ اصلاحطلبانِ
ميانهرو با شركت در انتخابات
تحت نام محافظهكار و توافق بر
منع حضور داوطلبان اصلاحطلب در
انتخابات خيلی چيزها را از دست
دادند ولی ما بهرغم از دستدادن
انتخابات، در موقعيت خوبی هستيم
و نتايج انتخابات نشان ميدهد كه
مردم ايران نه محافظهكاران و نه
اصلاحطلبان ميانهرو را نميخواهند
و بهرغم آنچه اتفاق افتاده ما
همچنان جريان سياسی محبوب،
هستيم.
الاهرام: آيا فكر ميكنيد
كه شكاف ايجاد شده بين اصلاحطلبان
ميانهرو با اصلاحطلبان
راديكال قابل ترميم است؟
ـ انتخابات اخير، نشاندهنده
شكاف بين جريانهای مختلف و
حتی بين جريانهای اصلاحطلب
بود. من فكر ميكنم پاسخ به سؤال
شما در صورتی مثبت است كه بخش
ميانهرو جناح اصلاحطلب
بتواند در خصوص موقعيت خود تأمل كند
و ارزيابی دقيقی در خصوص
اصلاح نظام سياسی داشته باشد و
شكست نظريات خود را در انتخابات
اخير بپذيرد اما اگر جناح ميانهرو
جبهه اصلاحطلبی همچنان
بخواهد به عقايد و تاكتيكهای
قديمی خود پايبند باشد، ترميم
شكاف ايجادشده بين ما و آنها سختتر
ميشود.
الاهرام: حاميان حزب شما
عموماً متعلق به طبقه متوسط جامعه
هستند؛ شما در چهار سال گذشته چه
كاری برای آنها انجام داديد؟
ـ بياييد واقعگرا باشيم؛
هيچ دولتی نميتواند مشكلات
ايران را در عرض چهار سال حل كند
ولی ما زيربنای اقتصادی
ايران را بهوضوح تغيير داديم؛
به فرايند خصوصيسازی جهت
داديم؛ ساختار نظام مالياتی را
عوض كرديم و درآمد دولت را افزايش
داديم؛ صادرات به ميزان بالايی
افزايش داشته است؛ رشد اقتصادی
سالانه افزايشی هشتدرصدی
داشته است و اين دستاورد بزرگی
برای ماست؛ همچنين سرمايهگذاری
خارجی بهطور مداوم افزايش
داشت و به جز اينها ما توانستيم 800
هزار فرصت شغلی جديد ايجاد كنيم.
با اين حال، حجم عظيم معضلات
اجتماعی در ايران، اين
دستاوردها را كمرنگ كرده است؛
ايران به سهميليون فرصت شغلی
ديگر نياز دارد و هيچ دولتی نميتواند
اين مشكل را ظرف چهار سال حل كند.
خواهيم ديد كه دولت محافظهكار
جديد هم قادر نخواهد بود مشكلات
اجتماعی و اقتصادی را حل كند.
دولت محافظهكاری كه روی
كار ميآيد نهتنها نخواهد
توانست مشكلات سياستخارجی را
حل كند، بلكه در مدت كوتاهی،
كشور را به بحرانهای واقعی
دچار خواهند كرد.
الاهرام: آينده سياستخارجی
ايران را چه در بعد منطقهای و
چه در بعد بينالمللی چگونه
پيشبينی ميكنيد؟
ـ
مسأله اصلی ما در سياستخارجی،
عاديسازی روابط با همه
كشورها به جز اسرائيل است؛ ما
خواهان ثبات و امنيت در خاورميانه
هستيم و نميخواهيم در روند صلح
كنونی نقش منفی داشته باشيم
اما در اين زمينه با موانع
بسياری كه محافظهكاران بر سر
راه ما ايجاد كردند، مواجه شديم و
به همين دليل هم نتوانستيم روابط
ديپلماتيك تمام عياری را با مصر
پايهگذاری كنيم. البته در حال
حاضر روابط دو كشور و دولتهای
آنها بسيار خوب است. اتفاقاً نحوه
نگرش مصريها به ايران هم محصول
سياست ما بود و اين موضوع بسيار
مهمی است.
اگر محافظهكاران به
سركوب مردم ادامه دهند سياستخارجی
ما هم موفق نخواهد شد زيرا هيچ
كشوری نميخواهد با دولتی
رابطه داشته باشد كه مردم خود را
سركوب ميكند، بنابراين حقوقبشر
و دموكراسی اجزای جداييناپذير
سياستخارجی ما هستند.
موفقيتی كه ما در طول چهار سال
گذشته به آن دست يافتهايم از
سوی محافظهكاران مورد تهديد
قرار گرفته و علاوه بر اين محافظهكاران
دشمنان آزاديهای اجتماعی
نيز هستند.
الاهرام: چرا؟
ـ چون فكر ميكنند
آزادی اجتماعی مخالف اسلام
است؛ آنها مخالف موسيقی، تئاتر و
سينما هستند. بر همين اساس، قابلپيشبينی
است كه آنها حتی اندكی از اينگونه
آزاديها را به شهروندان نخواهند
داد. محافظهكاران در سركوب
جامعه و مخالفان خود اتفاقنظر
دارند و همچنين از عاديسازی
روابط با دنيا هم ناتوان هستند.
اگر آنها بخواهند آزاديهای
اجتماعی را رواج و روابط را با
ديگر كشورها را ارتقا دهند ما از
اين كار آنها استقبال ميكنيم
چرا كه فرقی نميكند چهكسی
اين كار را انجام دهد ما يا آنها؛
اگر آنها چنين كاری را انجام
دهند ما به آنها كمك خواهيم كرد.
الاهرام: در سال 1979 گروهی
از دانشجويان به رهبری شما و
همفكرانتان، سفارت آمريكا در
تهران را اشغال كردند و كارمندان آن
را به گروگان گرفتند. اكنون پس از
گذشت ربع قرن از اين واقعه، آن را
چگونه ارزيابی ميكنيد؟
ـ اينگونه مسائل در زمان
ما مشكلی برای انقلاب بودند و
نبايد درباره آنها با
استانداردهای 2004 قضاوت كرد. ما
بايد به آن زمان برگرديم و اشغال
سفارت را به نحو صحيحی
ارزيابی كنيم: ايرانيها از
انقلاب حمايت كردند. مطابق
رفراندوم قانون اساسی جمهوری
اسلامی، 98 درصد آنها چنين كردند.
ايران دچار ناآرامی در مناطق
گوناگون كشور بود: در بلوچستان،
تركمنستان و كردستان، توطئههای
خارجی عليه انقلاب در اوج خود
بودند و كشور در خطر بود. چه كسی
پشت اين مشكلات و ناآرامی ها بود
البته شاه و ارتش مدافع شاه بودند
ولی تلاشهای پس از كودتا
نشان داد كه چه كسی حامی
اصلی شاه بود؟ " آمريكا"
توطئهچينی ميكرد تا
انقلاب را سركوب كند. برای ما
غيرممكن بود ساكت بمانيم. اشغال
سفارت، پاسخی به توطئههای
خصمانه آمريكا بر ضد انقلاب بود.
دانشجويان انقلابی كه سفارت را
اشغال كردند تنها می خواستند
گروگانها را برای چهار روز
نگه دارند نه 444 روز؛ پس از گذشت
چهار روز از اشغال سفارت اين، دولت
انقلابی بود كه گروگانگيری
را ادامه داد و روند مذاكراتی را
در پيش گرفت كه منجر به آزادی
گروگانها شد.
الاهرام: يعنی عقيده شما
اين است كه دولت، دانشجويان را
تشويق كرد تا دست به چنين كاری
بزنند؟
ـ
نه؛ منظور من اين نيست. من ميگويم
"زمانبندی آزادسازی
گروگانها" و "تخليه سفارت"
مربوط به دولت بود. بهطوركلی،
گروگانگيری و اشغال سفارت
آمريكا، مسائلی هستند كه در
اوضاع و احوال سال 1979 كاملاً قابل
توجيه هستند.
الاهرام
: رهبران دانشجويی آن زمان كه اين
عمليات را انجام دادند همين رهبران
فعلی جريان اصلاحطلب هستند
از جمله خود شما، معصومه ابتكار،
معاون رئيسجمهور، محسن
ميردامادی، رئيس كميسيون امنيتملی
و سياستخارجی در مجلس
شورای اسلامی و ابراهيم
اصغرزاده، دبيركل حزب همبستگی
ايران اسلامی. آيا اين يك تصادف
است؟
ـ انقلاب ايران يك انقلاب
مردمی بود و هيچكس نميتواند
آن را انكار كند. اكثريت قاطع
ايرانيان از اشغال سفارت حمايت
كردند. همچنين اوضاع داخلی ايران
بعد از اين اقدام، كاملاً تغيير كرد
و تمام عملياتهای نظامی بر
ضد انقلاب، خاتمه يافت.
اكنون ما در وضعيت مشابهی
بهسر ميبريم. رهبران
دانشجويی در آن زمان تصميم
درستی گرفتند همانگونه كه
اكنون با حمايت از اصلاحات سياسی
و حاميان آن در ايران كار درستی
انجام ميدهند. آنها به معنای
صحيح كلمه انقلابی هستند و اين
هيچ تعارضی با گذشته آنان ندارد
چرا كه اصلاحات هم يك فرايند
انقلابی است.
الاهرام: در پايان دوست
داريد چه پيامی برای مردم
منطقه داشته باشيد؟
ـ "دموكراسی”
خواسته اصلی مردم ماست.
آزادی نيز اهرم بازوی
دموكراسی است و روابط بين
كشورهای منطقه بايد بر اين اساس
تغيير كند. مصر، در جريان
مدرنيزاسيون و توسعه قافلهسالار
كشورهای عربی و مسلمان بوده
است و هنوز هم اينچنين است. اين
كشور قادر به تعميق دموكراسی در
منطقه ماست و مردم منطقه اعم از
گروههای جامعهمدنی،
احزاب و دولتها بايد با يكديگر
در ارتباط باشند تا به تبادل
تجربيات بپردازند و از يكديگر ياد
بگيرند. اين به نفع منطقه است. از
نظر ما مردم مصر يك ملت پيشرو در
منطقه ما هستند و ما نقش تاريخی
آنها را انكار نميكنيم و چشمبهراه
همكاری آنها به نفع منطقهای
هستيم كه استحقاق برتر بودن را
دارد.
توضيحات
خبرگزاری
ايلنا كه متن اين مصاحبه را منتشر
كرده است، بعنوان ضميمه اين
توضيحات را سپس انتشار داده است
سيدمحمدرضا
خاتمی درباره مصاحبهاش با
روزنامه الاهرام مصر توضيحات
داد.
نايبرييس
مجلس شورای اسلامی و دبير كل
جبهه مشاركت ايران اسلامی
درباره مصاحبهاش
با
الاهرام مصر كه به نقل از وی
آورده است «مصر مجری اصلاحات
سياسی در منطقه است»
تصريح
كرد: در آن مصاحبه گفتهام
كشورهايی كه دارای تمدن و
حركتهای آزاديخواهانه
هستند
ميتوانند و بايد نقش پيشتاز در
حركت اصلاحات در دنيای اسلام
داشته
باشند.
وی
افزود: مصر به عنوان يكی از
پيشتازترين كشورهای عربی ميتواند
اين نقش
خود را
در ميان كشورها عربی به طور
بارزتری ايفا كند و هيچ كشوری
نميتواند جای مصر
را در
اين زمينه بگيرد
|