|
مجلس
هفتم طبق گفتههای سخنگويان
واقعياش كه حرف دل خود را ميزنند
به معنای پايان اصلاحات است و
همانطور كه برخی تندروهای
جريان محافظهكار مطرح كردند،
اصلاحات پرانتزش بسته شد.
مجلس هفتم به دو جنبش اساسی كشور
يعنی جنبش جوانان و جنبش زنان
بی توجهی كامل خواهد كرد و
حتی در تضاد با آن برخواهد آمد.
مجلس
هفتم در بحثهای توسعه
فرهنگی و اقتصادی به بنبست
خواهد رسيد و به ويژه در بحث
فرهنگی مجبور ميشوند به
شرايط پيش از دوم خرداد برگردند.
حتی آقای هاشمی
رفسنجانی هم در انتخابات رياست
جمهوری آينده رای نخواهد آورد.
تنها
كار باقيمانده آقای خاتمی اين
است كه مانع اقدامهای
افراطی ديگران شوند. به گفته خود
آقايخاتمي؛ ايشان در اين
سالهای اخيرپرچمدار اصلاحات
نبودند. معتقدم؛ رئيس جمهوری
بودند كه اختيار لازم را نداشتند و
حتی نتوانستند طبق سوگندی كه
ياد كردند، از قانون اساسی دفاع
و يك انتخابات آزاد و رقابتی را
در كشور برگزار كنند.
اختيارات
آقای خاتمی در مجلس هفتم،
محدود خواهد شد. الان بدنه
اجتماعی و جريان پيشرو و
پيگير اصلاح طلب از رئيس جمهور
فاصله گرفته و آقای خاتمی فقط
ميتواند تا حدی از قانون و
اجرای آن پاسداری كند، ولی
آن هم در حدی نيست كه با قرائت
خود از قانون اساسی دفاع كند،
بلكه مجبور است با قرائتی كه
محافظهكاران از قانون اساسی
دارند، راضی شود و آن را حفظ كند.
با تحولات
صورت گرفته اخير در كشور جنبش
اصلاحات به اين نتيجه رسيده كه نميتوان
از درون ساختار سياسی، كاری
را انجام داد و بايد به درون بدنه
اجتماعی رفت و اصلاحات را از
بيرون حاكميت سازمان داد.
|