|
مراسم
سالگرد درگذشت دكتر محمد مصدق، بر
سر مزار وی، در روستای
احمدآباد برگزار شد.
دراين
مراسم كه در آن جمعی
از
فعالان سياسی،
مليون و نيروهای
ملی مذهبی، دانشجويان و
خانواده و بستگان دكتر مصدق،
از جمله «ابراهيم
يزدي»
دبيركل نهضت آزادی ايران،
«بهروز برومند»، «عزتالله سحابي»
سخنگوی منتخب ائتلاف نيروهای
ملی - مذهبی،
«خسرو سيف»
جانشين شادروان فروهر در حزب ملت
ايران، «محمدبستهنگار»
از بنيانگذاران ائتلاف نيروهای
ملی - مذهبی، دکتر ملکی اولین رئیس دانشگاه تهران
بعد از انقلاب که 6 سال زندانی لاجوردی در اوین شد، پیمان عارف
دانشجوئی که زیر شکنجه ناچارش ساختند علیه فاطمه حقیقت جو اعتراف
امنیتی- تلویزیونی کند و
«حسين شاهحسيني» از
جمله ياران نزديك و بازمانده آيت
الله طالقانی و مصدق حضور
داشتند. درابتدا
نواريكی
از
سخنرانی های
به يادگار مانده مصدق پخش شد.
سپس
«محمود
مصدق» نوه دكتر محمد
مصدق
به
حاضران خوش آمد گفت و پس از آن شاه
حسينی بعنوان شخصيتی كه
پيشكسوت سياسی و سنی مليون و
ملی – مذهبی ها شناخته شده
است گفت:
سرگذشت
ميهنمان، ايران شوربخت، داستان
دشمنيها، كينهتوزيها و توطئهچينيهای
بيامان است، با اين همه ايرانيان
بهرغم سرخوردگيهای پياپی،
در
راه
دموكراسی می
كوشند.
روزگار،
قدرت و ثروت را به هيچ ملتی تقديم
نميكند. جهان پهنه رقابتهای
بزرگ است و نقش هر واحد ملی در آن
بر اساس ميزان شركت مردم در سرنوشت
خود تعيين ميشود، با همه
تواناييهای همگانی در خدمت
يك سياست راهبرد روشن بينانه، با
نظم، كار و آموزش، غنی كردن هر
روزه فرهنگ ملی با دستآوردهای
دانش بشری همراه با فروتنی در
برابر تجربههای پيروزمند، با
پرهيز از فساد، با اعتماد به آينده در
سازمانی آگاه.
«شاه حسيني»
همچنين گفت:
با توجه به واقعيتها و
تنگناهای فرآيند سياسی
اجتماعی و اقتصادی كه
گريبانگير ايران است تنها راه حل
خردگرايانه شركت نخبگان گروههای
اجتماعی و برگزيدگان راستين ملت
در سيستمهای كلان تصميمگيری
و در يك فضای سياسی باز است،
در اين صورت است كه هر بحرانی به
گونهای ريشهای رفع ميگردد.
در زمانهای كه موضوعات
اجتماعی به طور قابل لمس در
افكار عمومی مطرح است، بايد راه
حلهايی پيشنهاد شود كه اكثريت
جامعه خود را در آن سهيم ببيند. در
اين راه نه در انتظار كمكهای
جانبی و بيگانه باشيم و
نه
نيروی ملی را ناچيز بپنداريم،
بلكه هيچ ابزاری جز همت و غيرت
ملی و همبستگی برای
آزادی و آبادی ايران كاری
نيست.
برای
گشودن فضای سياسی، به دور از
هر گونه خشونت دو شرط لازم است:
اول
-
مديريتی
بر اساس خرد جمعی كه توانايی
حل مشكلات پيچيده و پرفراز و نشيب
را داشته باشد
دوم
-
استراتژی
پيشبينی شده روشن.
در
همين مراسم
شعری از «شفيعی كدكني» با
مضمون مرگ مصدق قرائت شد
و پس از آن «عليرضا رجايي» نماينده
منتخب مردم تهران برای مجلس ششم
كه شورای نگهبان آراء او را باطل
اعلام كرد و حداد عادل را بجای
وی به مجلس فرستاد طی
سخنانی
راه
مصدق را
«ادامه پروژه مشروطيت» دانست
و گفت:
قايل
بودن به حق تعيين سرنوشت توسط مردم
و حق قانونگذاری از طريق
انتخابات آزاد و همچنين تأسيس
دولت مشروطه
و مقيد هدفی بود كه وی آنها
را دنبال ميكرد.
اين پروژهی دو گروه و نيروی
مخالف داشت:
اول
-
دربارسلطنتی
به عنوان
نماينده اشراف سنتی و كلاسيك
ايران،
دوم
- دستگاه
ايدئولوژيكی (مذهبيون
طرفدار سلطنت مطلقه) كه
در مجاورت آن بود.
من
معتقدم
كه دكتر مصدق تا حد زيادی توانست
در برابر آنها و استبداد داخلی
به پيروزی برسد و شعار « آزادی
انتخابات» هم همين دو گروه را مد
نظر داشت.
«پاينده باد مصدق»، «جاويد ايران»،
« رفراندوم، رفراندوم اين است شعار
مردم»، «درود بر مصدق، سلام بر
فروهر»، «زندانی سياسی آزاد
بايد گردد» و همچنين «مصدق آزاده،
راهت ادامه دارد» و سرود « ای
ايران» و «يار دبستانی من»
از شعارها و سرودهای اين مراسم
بود.
درجريان
اين مراسم
انتظامات «روستای احمدآباد»
توسط تعدادی از مأموران نيروی
انتظامی تامين
شد.
|