هنر و انديشه

پيك

                         

از توطئه نابودی فيلم وتاتر كشورغافل نشويد

                                                                  ف - زادفر 

 

 

مايلم با اشاره به گزارش«پـيـك نـت» در مورد توطئه بكارگيری اجباری برخی روزنامه نگاران در ستاد "ميدان فاطمی” به عرض برسانم كه دامنه اين توطئه بسيار وسيع تر از آن است كه تصور می رود.

به اعتقاد من اين توطئه را بهتر است طرح «شستشوی مغزی ملت» بناميم. اين توطئه نه تنها سايت های اينترنتی را هدف قرار داده، بلكه ديگر رسانه ها و پل های ارتباطی مردم با روشنفكران را نيز می كوشد در بر بگيرد.

گذشته از صدا و سيما كه تكليف روشنی دارند، می توان از سينما و تئاتر سالهای اخير نيز نام برد كه اين آخری تا امروز از معدود عرصه هائی بود كه پيوسته روشنفكران مترقی كشورمان برآن سلطه داشتند.

سينما و تلويزيون با توجه به وسعت برد و نوع مخاطبانشان مدت مديدی است مورد توجه مافيای ثروت و تزوير است اما بتدريج به سراغ تاتر كشور نيز رفته اند.

من می خواهی نگاهی به فيلم ها و سريال هايی كه در سال های اخير و عمدتا در سيمای جمهوری اسلامی و بتدريج در سينماهای شهر اجرا می شوند بياندازم. آنها را می توان به دو بخش دسته بندی كرد:

1- فيلمبنامه های مبتذل و باصطلاح سرگرم كننده، كه صحنه های مشمئزكننده نزديك به پورنو در زيرحجاب دارند و ديالوگ های مستهجن آنها از نه فقط از سقوط اخلاقی، بلكه سقوط فارسی در كشورمان خبر می دهد. اين ديالوگ ها اغلب مبتذل و بقول معروف روحوضی اند. مخاطبان اين فيلم ها قشرهای متوسطِ  و تازه بدوران رسيدگان و بويژه جوانان اين اقشار هستند، كه مافيای هنری وابسته به شورای تبليغات اسلامی و تشكل های امنيتی آشكار و مخفی بر آنها نظارت كامل دارند و سفارش دهنده آنها نيز هستند.

فيلم های روشنفكرنمايانه، حتی از كارگردان های مطرح و با حضور هنرپيشه های شناخته شده كشور، اما با هدف به لجن كشيدن مدرنيسم، روشنفكران، روشنفكری و فعاليت های اجتماعی آنان. اين فيلم ها با سروصدا و تبليغات زياد به روی صحنه برده می شوند. در اين فيلم ها عمدتاً تلاش می شود تا ايده های مترقی و شرافتمندانه و انسانی ياوه های ابلهانه ای تبليغ شوند كه دوران آنها به پايان رسيده است. روشنفكران و مبارزان اجتماعی دراين نوع فيلم ها در حد مشتی جاه طلبانِ بلندپرواز تنزل داده می شوند. جاه طلبانی كه برای نيل به آرزوهای دور و دراز خود حتی از هديه كردن همسر خود نيز دريغ نمی كنند.

با توجه به قيمت بالای بليط اين فيلم ها، اكثر مخاطبان آنها را روشنفكران مرفه طبقه متوسط تشكيل می دهند كه از شعور اجتماعی كمی بالاتر از حد روحوضی برخوردار هستند.

در سينمای پركار و پرتوليد امروز ايران، ظاهرا شاهد نمايش فيلم هايی با مضامين اجتماعی هستيم كه به معضلات روز اجتماعی از قبيل مشكلات جوانان، اعتياد، فحشا، ... می پردازند. اما خوب كه می نگريد، می بينيد كه در طول دو ساعتی كه « سرِ تماشاچيان را گرم كرده اند»، به هيچ وجه به ريشه های مشكلات نپرداخته بلكه فقط سعی دارند با القای برداشت های غيرعلمی به مخاطب، خاك به چشم مردم بپاشند. مفهوم انتقاد از رژيم در اين فيلم ها معمولاً به رد و بدل شدن چند ديالوگ كوتاه طعنه آميز كه همواره جنبه طنزآميزشان قوی تر از وجه انتقادی آنها می باشد خلاصه می شود و اثر آنها فقط لبخندی است بر لبان تماشاگران.

در اين شيوه تبليغات هدايت شده كه بتدريج در تاترهای شهر نيز رسوخ داده شده، كوبيدن مدرنيسم و تجليل و تكريم سنّت گرايی هدف اصلی است. در اين فيلم ها شخصيت های مدرن و حتی انسان هايی كه « مـدنـي» و « شهروند آزاد » محسوب می شوند، آدم های بی ايمان، ناپاك، دروغگو، بزدل و نابكارهستند. زنی كه كار می كند و مسئوليتی اجتماعی بر دوش دارد اصولاً فاسد است، نه تنها خودش، بلكه تمام كس و كارش نيز فاسدند – فيلم های هديـه تـهرانی از آن جمله اند- از طرف ديگر، اما، زن خانه نشين، با سواد اندك كه نمونه زن های «آشپزخانه و توليد فرزند» است, به تماشاگر بعنوان مظهر پاكی و صداقت و ... معرفی می شود.

فيلم های دسته دوم، مثلا فيلم های سياسی هستند. در اين فيلم ها كه معمولاً پر زرق و برق و گران ساخته می شوند، از بازی هنرپيشه های قديمی و مشهور استفاده می شود. در اين فيلم ها، در كنار نشان دادن ساخت قدرت به شكل پديده ای مبهم و اسرار آميز كه سر در آوردن از آن مشكل و چه بسا ناممكن است، سعی می شود از طريق هر چه پيچيده تر كردن روابط، اين برداشت به تماشاگر تلقين شود كه آنچه بعنوان سياست و عملكردهای سياسی ديده می شود، با وجود اينكه سراپا غلط بنظر می رسد ( و واقعاً هم اين طور هست و خود زندگی غلط بودن آن را بطور روزانه به ما اثبات می كند) بر اساس حكمت و دورانديشی خارق العاده ايست كه تماشاگر شايد پس از سال ها و بلكه ده ها سال بتواند آن را درك كند و چنين القا می گردد كه اگر روزی سررشته كار سياست از كف پركفايت آقايان خارج شود، بدست كسانی خواهد افتاد خام ذهن و ساده لوح كه برای بازی در شطرنج سياست بسيار ناشی هستند. پس وضع موجود بهترين وضعيت ممكن می باشد!

ديالوگ های پرطمطراق ( مشابه آن زبانی كه فقط در جاهايی مثل دفاتر ثبت اسناد و اداره سجّل احوال شنيده و نوشته می شود) قسمتی از چاشنی لازم برای بلعيدن اين غـذای نامطبوع است، همان طور كه بازی چهره های آشنا و قديمی سينما خود بخود اشتهای تماشای فيلم را در بسياری از ببنندگان جلب می كند.

من معتقدم كه بررسی علمی و جامع آثار و تبعات اجتماعي- سياسی محصولات هنرهای نمايشی و رسانه های الكترونيكی در ايران امروز، كه صحنه كشمكش بزرگی در آينده خواهد بود. بويژه كه آن را آلوده به مسائل امنيتی نيز كرده اند. ستاد ميدان فاطمی، از نظر من ابتدای كار است. صبح دولت هنوز ندميده!

 

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی