|
شورای
هماهنگی جبهه دوم خرداد، با صدور
بيانيهای پيرامون انتخابات
مجلس هفتم اعلام كرد:
انتخابات هفتمين دورهی مجلس
شورای اسلامی پس از چالشها و
مباحثات چندين ماهه، سرانجام مطابق
الگوی پيشبينيشده
جريانهای محافظهكار و
ضداصلاحات برگزار شد.
پروژهی
حذف اصلاح طلبان از دايره گزينه
مردم در انتخابات مجلس هفتم كه
متضمن ايجاد محدوديت در حق انتخاب و
كاهش مشاركت مردم بود، در دستور كار
قرار گرفت و تيغ نظارت استصوابی
بار ديگر و تيزتر از هميشه به كار
گرفته شد.
اين فرايند آنچنان خشن و عريان
تعقيب شد كه غير از جريان ضد
اصلاحات كه تشكيل مجلس دستچين شده
را تدارك ميديد، تقريبا همهی
جريانهای ديگر به نوعی
گلايهمندی و نارضايتی خود
را از فرايند و مقدمات انتخابات
ابراز داشتند.
برای
اولين بار در تاريخ 25 ساله پس از
انقلاب اسلامی و احتمالا به
عنوان استثناييترين وضعيت در
تاريخ انتخابات پارلمانی
كشورها، رييسجمهور و دولت، رييس
مجلس، اكثريت نمايندگان مجلس و
حتی وزير كشور و مسوولان رسمی
برگزاری انتخابات، روند آنرا
غيررقابتی خوانده برای اصلاح
روند مذكور به چارهانديشی
پرداختند و بعد از نااميدی از
اصلاح آن، اجرای آنرا با توجيه
حكم حكومتی كه در عرف سياسی
نامانوس است، عهدهدار شدند.
شورای
هماهنگی جبهه دوم خرداد در
مواجهه با اين وضعيت بود كه حضور و
مشاركت در چنين انتخاباتی را
حقی سلبشده يافت و رسما عدم
مشاركت در آنرا اعلام كرد. به وضوح
معلوم است كه انتخابات مجلس دستچين
شده، طبق الگوی مورد نظر محقق
گشته است:
1- ما ضمن احترام به آن تعداد از
منتخبانی كه از حوزههای
نسبتا رقابتی به مجلس راه
يافتهاند، ما بقيه راهيافتگان به
مجلس را همچون " نمايندگان
انتصابی” پارهای نظامهای
پارلمانی ميدانيم .
2-
چالشهای نظری و سياسی -
حقوقی مربوط به مفاهيم نظارت
استصوابی، احراز صلاحيت
داوطلبان آن هم در مقولات كيفی و
مفاهيم كشدار، بيطرفی
نهادهای داوری، ضرورت عدم
مداخله نهادهای نظامی -
انتظامی در فعاليتهای
سياسی و جناحی، تقويم
اجرايی انتخابات و تمايز محدوده
نظارت و اجرا، تخلفات انتخاباتی
و تبليغاتی، بيطرفی رسانههای
ملی و ... از مقولات صرفا نظری و
تحليل و خطر احتمالی آنها فراتر
رفته به آفتها و خطرات واقعی و
عملی مبدل شده اند.
3
- كاهش مشاركت مردمی و تضعيف
مشروعيت نظام يكی از اصليترين
دلنگرانيهای مدافعان
حقيقی نظام مبتنی بر مردمسالاری
دينی بوده است و اتفاقا اصليترين
مدعا و مطالبات جريانهای اصلاح
طلب نيز حول اين موضوع رقم خورده
است. انتخابات مجلس هفتم ظاهرا با
كمترين ميزان مشاركت در تاريخ
انتخابات مجالس شش دوره پس از
انقلاب مواجه شد. عدم مشاركت حدود 50
درصد مردم در كل كشور و نيز عدم
مشاركت نزديك به 70 درصد مردم در شهرهای
بزرگ و مجامع سياسی كشور،
افتخاری است كه جريانهای
تنگنظر و ضداصلاحات برای نظام
به ارمغان آوردند. در تهران مركز
ثقل سياسی و جمعيتی كشور،
جريان ضد اصلاحات حدود 12درصد
آراء واجدين شرايط را به خود اختصاص
داده است كه البته اين سقف ظرفيت و
پايگاه اجتماعی اين جريان را
نشان ميدهد و گواه آن است كه از
سال هفتاد و شش تاكنون اقبال
مردمی به اين جريان، هيچ
افزايشی پيدا نكرده است. شايد به
همين دليل هم بوده است كه آنان تنها
راه توفيق خود را اتكاء به همين سقف
آراء و از طريق حذف رقيبان از صحنه
رقابت دنبال كردهاند.
4-
نگرانی مضاعف ما آن است كه ضعف
پشتوانه مردمی اين جريان، در
نهايت به ضعف در مقابل طمعورزی
و مطامع بيگانگان بينجامد و
استقلال كه از ارزشمندترين
دستاوردهای انقلاب اسلامی
است، با خطر مواجه شود و در پس مواضع
ظاهرا راديكال و دشمنستيزانه،
نرمش و انعطافپذيری از موضع
ضعف را شاهد باشيم.
ما
بدون آنكه بخواهيم اصالت يا
حقانيتی برای طرح مدعيات دفاع
از منافع و مصالح ملت ايران از
سوی بعضی قدرتهای
جهانی قائل باشيم، روند نامطلوب انتخابات
اخير و پارهای از اقدامات در سياستهای تسليحاتی را خواه ناخواه نوعی بسترسازی
برای
طرح مدعيات دشمنان به حساب ميآوريم
و معتقديم يكی از راههای نجات
از اين تهديدات، اصلاح سياستها
و رفع موانع مشاركت مردم و تقويت
بنيادهای مشروعيت نظام است
5- نگرانی ديگر ما اين است كه
جريانهايی كه طی سالهای
گذشته، از موضع اقليت رسمی و
سياسی، همه اهرمهای قدرت
را عليه اكثريت رسمی به كار
گرفتند، اينك مغرور از پيروزی در
مسابقه بيرقيب، و با سوء استفاده
از مواضع تصرفشده جديد، فشارها و
تضييقات سياسی برخی مخالفان
را شدت بخشند و آخرين نمودهای
آزادی و حقوق مدنی مردم و
مخالفان را با خطر جدی مواجه
كنند و به اين ترتيب با توقف كامل
راهبرد اصلاحات، خطرات فروپاشی
و اضمحلال سياسی و اجتماعی و
پيامدهای ناگوار آنرا تشديد
كنند.
6- مجموعه ملاحظات فوقالذكر،
ايجاب ميكند جريانهای دلسوز
و مدافع حقوق مردم و ميراثداران
حقيقی ارزشهای معنوی و
مردمی صفوف خود را در مقابله با جريانهای تنگنظر
و متحجر و قدرتطلب، يكپارچه سازند
و عليرغم گلايهمنديهايی
كه ممكن است وجود داشته باشد،
استراتژی و راهبردهای جديد
خود را با حضور همه شخصيتها و
سرمايههای ارزشمند خود تنظيم و
به پيش ببرند.
|