ايران

پيك

                         
گفتگو با الهه كولائی نماينده مجلس
مردم از محافظه كاران عبور كرده اند و اگر از اصلاح
 طلب ها هم عبور كنند، از نظام هم عبور كرده اند.
تكرارانتخابات شوراها
يك فاجعه ملی است

 

من معتقدم اگر شرايط دگرگون نشود، مردم در هيچ انتخاباتی در آينده شركت نخواهند كرد 
 
اتفاق دردناك آنست كه اميد مردم به خارج از كشور معطوف شده است
مجلس با فيلترينگ سايت های سياسی موافق نيست. آنها كه سيستم فيلترينگ را به ما فروخته اند و آنها كه آن را وارد كرده اند، فردا قفل شكن آن را می فروشند و قاچاقی وارد كشور می كنن
د

 

تنظيم : احمد سيف الاسلام

 وقتي به موبايل خانم كولايي زنگ زدم تا قرار مصاحبه را بگذارم و خانم كولايي گفت كه فردا ساعت ده و نيم صبح مقابل درب اصلي دانشكده حقوق و علوم سياسي باشيد ، هيچ فكرش را نمي كردم كه مكان مصاحبه “پرايد هاچ بك طوسي رنگ” خانم كولايي باشد! اين قصه وقتي جالب تر است كه بدانيد مصاحبه كنندگان سه نفر ...سه پسر جوان، بودند!
« الهه کولايي هستم! نماينده تهران! » اين جمله اي بود که خانم کولايي با لحن رسمي و خيلي محکم، وقتي به کيوسک حفاظت خيابان پاستور رسيديم خطاب به مامور مربوطه گفت! مسير ما از دانشگاه تهران تا خيابان پاستور و تا شهرك غرب و مقابل مهد كودكي بود كه نوه خانم كولايي –شايان- در آنجا منتظر مادربزرگ دوم خردادي اش بود! 
فكر مي كنم اين نوع مصاحبه با اين كيفيت عجيب و جالب درتاريخ پارلمان ايران بي سابقه يا دست كم بسيار نادر باشد...خانم الهه كولايي كه با تسامح! مي توان ايشان را بانوي آهنين اصلاحات ايران ناميد...نمونه اي از يك نخبه و اليت حزبي با تمام معايب و محاسن متصور است....
وظيفه اخلاقي حكم مي كند از سعه صدر و تحمل و بزرگواري فوق العاده ايشان تشكر ويژه اي داشته باشيم.

حضور در مجلس بدون چادر

خانم كولايي! به عنوان اولين سئوال ، فكر مي كنم اگر از نوع پوشش خاص شما و حضور با اين نوع پوشش در مجلس صحبت كنيم، شروع خوبي باشد...چون براي اولين بار بود كه يك نماينده خانم بدون آن پوشش رسمي و حجاب دولتي يعني چادر به مجلس رفت، احساس خودتان در مورد چيست ؟ آيا از اين مساله خوشحال بوديد يا اصلا برايتان مهم نبود؟
كولايي:بسم الله الرحمن الرحيم، آن چيزي كه براي من مهم بود اين بود كه در يك جريان كلي كه با هدف اصلاح رفتارهاي داراي پيامدهاي نامطلوب در جامعه بود وارد اين مجموعه شديم، اين رفتار را من جزيي از اين مجموعه و جريان مي دانم در واقع با هدف نشان دادن تنوع پذيري وظرفيت ها و قابليت ها و توانايي هايي كه در دين و فرهنگ ما وجود دارد كه هم قدرت انتخاب و و آزادي و استقلال فرد را احترام مي گذارد و هم يكسري ارزشهاي بومي را حفظ مي كند، اينكه نشان بدهم اينها مانع الجمع نيست و زنها مي توانند پوشش اسلامي داشته باشند بدون اينكه مقيد به نوع خاصي از پوشش باشند و ضمنا آن پوشش خاص الزاما به معناي تامين هدف حجاب نيست . با اين اوصاف تصميم گرفتم با همان پوششي كه بسياري از زنان در جامعه ما با آن زندگي مي كنند وارد مجلس بشوم.

فكر مي كنيد اين تجربه شما موفق بود يا خير؟
كولايي:خوشبختانه تصورم اين است كه در واقع اين روش درستي بوده و موفق هم شده ام كه بايد اين سعه صدر را در جامعه به وجود بياوريم كه به حق انتخاب افراد و سليقه آنها براي حفظ ارزشها و هنجارها احترام بگذاريم و اصرار بر شكل و شيوه خاص نكنيم چرا كه فكر مي كنم درعين حالي كه چادر لباس پوشيده اي است ولي همه ما با مواردي برخورد داريم كه چادر نتوانسته است به خوبي نقش پوشش را ايفا كند.
آيا انتخاب اين نوع پوشش براي شما دردسر و تهديد و واكنش ...هم داشته ؟چون ما شنيده ايم كه سر همين سنت شكني شما در مورد پوشش، يك نامه تهديد آميزي براي شما نوشته اند و شما هم اين نامه را به مقامات عالي نظام فرستاديد و ...؟
كولايي(با لبخند!):نه چنين چيزي نبوده...اما بهرحال فشارهاي گوناگوني بوده ولي از آنجايي كه من در انجام اين مساله توكل بر خدا كردم و رضاي خدا را مورد نظر داشتم و اينكه مي خواستم ظرفيت اين نظام را نمايش بدهم آنجوري كه خدا كمك كرد اين مساله با مشكل جدي مواجه نشد، شما به همين ميزان اكتفا كنيد! اگر عمري باقي بود ماجراهاي اين مورد را مفصل خواهم نوشت! و جالب اين جاست كساني قبل از اينكه اين مساله شكل بگيرد...

يعني قبل از اينكه با مانتو به مجلس برويد؟
كولايي: بله! به من زنگ مي زدند و از من مي خواستند كه حتما اين كار را بكنم و منصرف نشوم كه برايم بسيار عجيب بود.

مثلا چه كساني؟
كولايي: چون من در زمان قبل از انقلاب در يك محيط مذهبي و يك مدرسه مذهبي درس خوانده بودم از محيط اين مدارس مذهبي زمان شاه كساني كه در واقع مرا مي شناختند وبه عنوان تربيت شده خودشان تلقي مي كردند از من مي خواستند كه با وضع فعلي به مجلس بروم...يعني تيپ هايي كه ما را مجبور مي كردند از بچگي و كلاس اول دبستان چادر سرمان كنيم از من مي خواستند به اين مسير ادامه بدم و در برابر فشارها تسليم نشوم.

- يك موضوع جالبي كه هست اين است كه خانم معصومه ابتكار هم وضعيتي شبيه شما داشتند و ايشون هم براي حضور در هيات دولت مجبور شدند كه چادري شوند...
كولايي: بله درست است! خانم ابتكار وقتي در دانشگاه تدريس مي كردند چادر سرشان نمي كردند، البته يك تفاوت مهمي بين من و ايشان بود و آن اينكه ايشان بايد از سوي رييس جمهور مورد تاييد و گزينش قرار مي گرفتند و من در جريان روندي قرار گرفتم كه از سوي مردم با حجاب اسلامي موجود و نه چادر مورد گزينش قرار گرفتم و موكلين من عكسم را در تبليغات و تراكت ها ديده بودند و به عنوان يك فرد محجبه غير چادري به من راي داده بودند و من فكر مي كنم يكي از مشكلات جدي كه امروز در جامعه مواجه هستيم از قبيل مانتوهاي كوتاه و از اين نوع ناهنجاري ها نتيجه و معلول روشهاي تحميل و اجبار و اكراهي است كه در محيط هاي مختلف اعمال شده.

شما آقاي خاتمي را به خاطر اينكه خانم ابتكار را به پوشيدن چادر مجبور كرد، سرزنش مي كنيد؟
كولايي: نه! من سرزنش نمي كنم!

پس به ايشان حق مي دهيد؟
كولايي: نه حق هم نمي دهم! فكر هم مي كنم كه ايشان به عنوان فردي كه در راس اين سيستم قرار گرفته است و برگزيده مردم است به ملاحظاتي توجه دارد كه شايد به اين ملاحظات افراد ديگري از جنس ايشان معتقد نباشد.من اين مساله را به ديدگاهها و روشهاي شخصي آقاي خاتمي نسبت مي دهم و بايد در يك مجموعه كلي به اين موضوع نگاه كرد. البته آقاي خاتمي به خصوص در مورد مسائل زنان ، فكر مي كنم بيش از حد انعطاف نشان داده اند.

فراکسيون زنان

فراكسيون زنان كه شما هم يكي از اعضاي فعال آن هستيد به نظرتان چقدر موفق بوده و اصولا اين نوع نگاه مبتني بر جنسيت و تاكيد بر زنانه بودن فراكسيون مفيد بوده و آيا اصلا اين نوع نگاه درست است؟
كولايي: من فكر مي كنم وقتي ما از توسعه صحبت مي كنيم و از مشكلات توسعه نيافتگي صحبت مي كنيم ناچارا بايد به يك سري واقعيات توجه كنيم ولو خوشايند ما نباشد.اين يك واقعيت است كه زنان ومردان در جامعه ما دچار يك ظلم و مشكلات عام هستند ولي يك واقعيت ديگري هم وجود دارد و آن ظلم مضاعفي است كه در طول تاريخ به زنان رفته است و جهان هم امروز به اين مساله واقف شده است كه در كنار مسائل مختلف توسعه روی مساله جنسيت يك حساب ديگري باز كند و موانع ناشي از جنسيت در راه شكوفا شدن توانايي ها و ظرفيت ها در نظر بگيرد. چون فكر مي كنم توسعه در يك نگاه كلي مفهومش اين است كه براي همه انسانها با توجه به آن توانايي هايي كه خداوند در وجود تك تك شان قرار داده امكان رشد و ارتقا فراهم بشود. طبعا زنها به دليل تفاوت هاي بيولوژيكي بطور طبيعي از يكسري فرصت ها محروم بوده اند. نگرش هاي غلط تاريخي هم اين محروميت را تشديد كرده تا آنجايي كه ما در قانون اساسي جمهوري اسلامي هم بطور مشخص روي مساله زنان در كنار بحث هاي عمومي وكلي در چندين جا تاكيد خاص و ويژه شده است. مثلا بحث خانواده و وظيفه دولت و رفع تبعيض و...بحث مي شود.

- نگفتيد كه فراكسيون زنان را موفق مي دانيد يا خير؟
كولايي: فراكسيون زنان با توجه به اينكه مردم و به خصوص زنان نماينده اي را از بين زنان انتخاب مي كنند انتظار دارند در كنار همه وظايف نمايندگي يك نگاه خاصي را هم به زنان داشته باشند. بنابراين ما فكر كرديم كه در مجلس براساس اين مساله يك نگاه خاص به زنان داشته باشيم و به همين خاطر فراكسيون زنان را تشكيل داديم كه خوشبختانه تجربه خوبي هم بوده.

- من جايي شنيده ام كه شما براي دوره بعد تصميم به كانديداتوري مجلس نداريد، اين را تاييد مي كنيد ؟
كولايي: شما بهتر از من مي دانيد كه ما در جامعه اي زندگي مي كنيم كه در واقع برنامه ريزي و ايجاد يك روند قابل پيش بيني دقيق براي آينده اگر نگويم غير ممكن ، بسيار مشكل است، به خصوص در عرصه سياست . لذا ترجيح مي دهم نظري در اين مورد ندهم چون من بنا به تمايل شخصي خودم وارد اين عرصه نشدم. بنابراين اگر ميخواستم بنا به تمايل شخصي خودم عمل كنم همين يك بار تجربه در عمل سياسي را مكفي مي دانم، ولي چون مصالح جمع را درنظر داشته ام لذا نمي توانم الان قضاوت صريحي داشته باشم و بستگي به شرايطي دارد كه در آينده پيش خواهد آمد.

- خانم كولايي! يك نكته جالب كه الان به نظرم رسيد اين است كه تعداد زنان نماينده در مجلس پنجم نسبت به مجلس ششم بيشتر بود و اساسا تيپ و شخصيت سياسي – اجتماعي زنان آن دوره هم با دوره فعلي متفاوت بود، مثلا ما شاهد حضور خانم فائزه هاشمي در مجلس پنجم بوديم با آن سروصداهايي كه شد و تحركات اجتماعي آن زنان و در مجلس ششم هم مثلا زناني مثل شما به مجلس آمدند كه تاكيدشان بيشتر روي مسائل سياسي و حزبي بود، به نظر شما اين دونوع مختلف حضور زنان در مجلس پنجم و ششم كدام موفق تر بود؟
كولايي: شما مي توانيد حدس بزنيد كه من مجلس ششم را موفق تر مي دانم و فراكسيون زنان را در مجلس ششم به نسبت جمع خانم ها در دوره هاي قبلي موفق تر مي دانم. البته اين را بايد تاكيد كنم كه اين نظرم به هيچ وجه به معناي زير سئوال بردن زحماتي كه در مجالس قبلي خانم هاي نماينده متحمل شده اند، نيست و ما خيلي تاكيد داشتيم كه با اين خانم ها هم تعاملات و مشاوره هايي داشته باشيم كه البته خيلي موفق نبوديم، به دليل حجم كاري بالايي كه در مجلس داشتيم. ولي همانطور كه گفتم فكر مي كنم مجلس ششم با توجه به همه فضاسازي هايي كه بر عليه آن شد، نسبت به همه دوره هاي گذشته كه من حتي جرات دارم آن را به قبل از انقلاب هم تسري بدهم يكي از مجالسي كه تلاش كرده كه از بخش مهمي از ظرفيت هاي خودش براي تحقق نظر مردم استفاده كند مجلس ششم بوده است.البته اين مفهومش ناديده گرفتن ناكارآمدي ها نيست.

- در ادامه همين بحث، ما شاهد هستيم از شروع روند سياسي شدن مردم كه از سال 75 شروع شد، يعني همزمان با انتخابات مجلس پنجم، اقبال به زنان خيلي زياد شد، يعني نماينده دوم تهران يك زن شد و همانطور كه در سئوال قبلي هم عرض كردم، بيشترين تعداد زنان نماينده در دوره پنجم بود، اما با گذشت زمان و سياسي تر شدن جامعه و بازتر شدن فضا و ...شاهد بوديم كه اين اقبال به زنان كمتر شد ، آيا اين روند و رابطه را قبول داريد؟
كولايي: من اين نوع حوادث و علائم را نشانگرفقدان يك روند انباشتي از تجارب و ارزيابي اين تجارب در جامعه خودمان مي دانم.متاسفانه جامعه ما به دليل توسعه نيافتگي دچار نوسانات شديدي هست كه اين نوسانات شديد هزينه هاي زيادي را بر ما تحميل مي كند و امكان يك سير متعادل و پيش بيني شده و قابل كنترل در جامعه را از ما مي گيرد، فكر مي كنم يك بحث پيچيده و عميقي را در مورد ماهيت و جنس جامعه ما و رفتار شناسي ما كه غالبا احساسي و نه عقلايي و منطقي است، داشته باشيم، اين روند احساسي و غير عقلايي باعث مي شود كه جامعه در يك حركت پاندولي مرتب تجربيات مختلفي را تست كند و اين تست كردن ها و به اصطلاح آزمون و خطا كردن ها باعث مي شود كه ما نتوانيم از مجموع تجربيات گذشته استفاده كنيم و مشكلات را برطرف كنيم و اصلاح كنيم كه اين مانع بزرگي براي توسعه و پيشرفت جامعه است و يكي از بزرگترين تهديد هايي است كه جامعه ما با آن مواجه است.اين كه از مردان نااميد بشوند و به سوي زنان بروند، چون زنان هم مولود همين جامعه هستند، اما بهرحال به دليل خصوصيت هايي كه اقليت ها از آن برخوردار هستند...

- البته الان خانمها در اقليت نيستند!
كولايي: بله! منظورم اقليت كيفي بود نه اقليت كمي، مثلا از نظر سهم از قدرت و مديريت جامعه زنان كاملا در اقليت هستند. بنابراين اقليت ها هميشه در پي تغيير و تحول و اصلاح هستند و چه بسا اين خصوصيت باعث شود كه توسعه نيافتگي در اين گروها هم متبلور باشد لذا من فكرمي كنم بايد عميق تر و ريشه اي تر به مسائل نگاه كنيم و اين وظيفه نخبگان جامعه است ، چه نخبگان سياسي و چه نخبگان فرهنگي و علمي و ...و بايد نخبگان نقش شان را به درستي ايفا كنند من جوابم به اين سئوال را اينطور تمام مي كنم كه آن سهمي كه به مردم واگذار شده حداقل ظرف يكصدسال گذشته ، بخوبي در وجه عام و عمومي اش پرداخته شده است از مردم گله اي نيست ولي سهمي كه نخبگان برعهده گرفتند همواره با ضعف و كاستي مواجه بوده است كه جامعه در حال گذار را نشناخته اند و نخبگان ما نتوانسته اند آن روند ملت سازي و كاهش تعارضات فرهنگي بين اقشار و طيف هاي مختلف را انجام دهند كه نتيجه اش همين است كه ما مي بينيم كه هرچندسال يك بار، يك انتخاب جديد، يك رويكرد جديد ولي با يك فاصله زماني ياس و نااميدي به سراغمان مي آيد.

عملکرد مجلس ششم و شوراي نگهبان

- خانم كولايي! فكر مي كنيد با توجه به اين شرايط اگر در دوره بعد كانديد بشويد، رد صلاحيت بشويد يا مي توانيد دوباره از فيلتر شوراي نگهبان عبور كنيد؟ چون در خبرها داشتيم كه يك ليست سياه تهيه شده كه فقط 35 نفر از نمايندگان فعلي صلاحيت شان در دوره بعد تاييد مي شود!
كولايي: ببينيد! همه شواهد و علائم حاكي از آن است كه جرياني كه ما منسوب به آن هستيم براي رقابت مجدد امكان حضور پيدا نخواهند كرد. يعني در واقع به نظرم مي رسد كل ما را در بربگيرد. يعني با چارچوب نظارت استصوابي نمي توانيم به حضور و رقابت در دوره بعد اميدوار باشيم. با توجه به سخنان چهره هاي شاخص شوراي نگهبان كه حتي آقايان تا حد استغفار بخاطر تاييد صلاحيت ما پيش رفتند! نكته دوم كه بسيار هم خطرناك مي باشد اين است كه مردم انتظاراتي كه از اين مجلس داشتند برآورده نشده به دلايل مختلف بيروني و دروني، يعني اين مجلس طبيعتا تلاش هاي زيادي كرده اما وجه قانونگذاري مجلس ششم به دليل رويكرد خاص شوراي نگهبان عقيم مانده است يعني انتظارات مردم كه مي بايست از طريق وظيفه نهادينه كردن اصلاحات از طريق مجلس و قانونگذاري تحقق پيدا بكند با رفتارهاي حيرت انگيز شوراي نگهبان تحقق پيدا نكرد و بنابراين مردم راي خودشان را فاقد اثر ببينند و بگويند كه مجلسي ما انتخاب كرديم كاري نكرد و ...اين مفهوم اش نااميد كردن مردم است و در وجه ديگر انتقادات جدي هم به مجلس در بعد نظارتي وارد است كه خود اينها باعث مي شود كه مردم در يك ارزيابي كلي از مجلس ششم كه اكثريت آن از اصلاح طلبان بودند بايد اول اين سئوال را جواب بدهند كه اين مجلس بالاخره چكار كرده...بنابراين اشكالات دروني مجلس و موانع بيروني طبعا مردم را براي ورود به انتخابات مجلس هفتم با ترديد مواجه مي كند، ما بايد بشدت نگران تكرار حادثه نهم اسفند و انتخابات شوراها باشيم كه سهم مشاركت چه خواهد شد؟ با توجه به حوادث منطقه و با توجه به تشديد مقابله آمريكا با جمهوري اسلامي و برنامه ريزي براي براندازي نظام كه در آمريكا در دستور كار قرار گرفته است و حاكميت محافظه كاران جديدي كه بشدت برعليه جمهوري اسلامي فعاليت مي كنند، اين نگراني ها را بشدت افزايش مي دهد، بنابراين نااميدي مردم از اصلاح طلبان باعث قوت جناح محافظه كار در ايران نخواهد شد ، مردم از محافظه كاران عبور كرده اند و اگر از اصلاح طلبان هم عبور كنند از نظام عبور كرده اند ، تصور شخصي من اين است كه مردم بر اساس نااميد شدن از نفوذ مجلس و تحقق وعده ها بخاطر دلايل مختلف در انتخابات بعدي مشاركت نخواهند كرد و كاهش مشاركت يعني كاهش اقتدار جمهوري اسلامي.

- در صحبتهايتان به عملكرد حيرت انگيز شوراي نگهبان اشاره كرديد، آيا به نظر شما اين رفتار واقعا حيرت انگيز بود؟ نمي شد اين رفتارها و مقابله ها را با توجه به پيشينه و بافت و تركيب اعضاي شوراي نگهبان پيش بيني كرد؟
كولايي: بهرحال عمل سياسي مجموعه اي از ريسك ها و برآوردها است.هيچ وقت نمي شود پيش بيني قابل محاسبه و دقيقي از مسائل كرد، بخاطر ماهيت جامعه انساني، در مورد شوراي نگهبان بر اساس همين قانون انتخابات فعلي كه ما مي خواهيم اصلاحش بكنيم اكثريت مجلس از اصلاح طلبان تشكيل شد با توجه به روندي كه در انتخابات بهمن 79 با آن مواجه بوديم و مي دانيد كه سرانجام با مداخله مقام رهبري اين مجلس تشكيل شد، ما اين ها را مي دانستيم ، ما وقتي وارد مجلس شديم مي دانستيم كه اين مقاومت ها وجود دارد، حدس مي زديم! اما نه در اين حد، نه به اين شكل...بسياري از رديه هاي شوراي نگهبان واقعا عجيب است..

- مثلا؟
كولايي: مثلا استناد به مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي، استناد به مصوبات كميته امداد، حتي استناد به آيين نامه هاي داخلي سازمان زندانها ، حتي در مورد صداوسيما ، شوراي نگهبان در يك مقطعي به نظر كارشناس مورد نظر خودش استناد كرد، يعني استنادات و رويه هاي عجيب كه در طول همه اين سالها واقعا نبوده، البته اين تعارضات بين مجلس و شوراي نگهبان وجود داشته حتي در زمان حضرت امام گاهي با عتاب و خطاب امام به شوراي نگهبان مساله حل شده است. به نظر مي آيد اينجا ما يك مشكل قانوني در متن قانون اساسي داريم كه اين بحث را بايد در جاي خودش دنبال كرد كه آيا قانون اساسي در تنظيم روابط مجلس و شوراي نگهبان و اينكه لوايح به مجمع تشخيص مصلحت برود و مجمع تا هروقت كه دلش خواست اين لوايح و طرح ها را مسكوت بگذارد و پاسخ ندهد و...اينها اشكالاتي هست كه در قانون اساسي وجود دارد و مي تواند كشور را با بحران مواجه كند و با بحران هم مواجه كرده است.

- خانم كولايي! ببخشيد كه حرفتان را قطع مي كنم! فكر نمي كنيد اين ضعف و ناكارايي مجلس ششم به خاطر اين باشد كه مجلس حزبي است، يعني كوچكترين عمل سياسي نمايندگان اكثريت بايد با هماهنگي حزب مربوطه شان، يعني جبهه مشاركت باشد؟ اين خود يك آسيب و نقص براي مجلس ششم نبود؟
كولايي : سئوال جالبي است! اتفاقا من فكر مي كنم يكي از نقاط مثبت و قوت مجلس ششم همين حزبي بودن و حزبي عمل كردن آن باشد، نظام پارلماني بدون پشتوانه حزبي اصلا معني ندارد، ما يا نظام پارلماني را قبول داريم كه اين نظام پارلماني به قول حضرت امام به عنوان راس نظام و بالاترين دستگاه تصميم گيري و عصاره فضائل ملت باشند يا يك مجلس فرمايشي و نمايشي مي خواهيم!

- يعني به نظر شما فرمايشي بودن مجلس الزاما در تناقض با حزبي بودن مجلس است؟
-كولايي: بله همين طور است! يك نماينده وقتي وارد مجلس مي شود با انبوه وظايف مواجه مي شود ، اظهار نظر هاي مختلف در مورد مسائل سياسي –اجتماعي –فرهنگي يا خارجي و ....خود شما مي دانيد كه همه چيز را همگان دانند! امكان ندارد كه يك فرد از همه اين چيزها سردربياورد. بنابراين ما نيازمند يك زمينه حزبي هستيم كه براي همه مسائل جامعه پاسخ علمي و دقيق داشته باشد كه نماينده بتواند با پشوانه اين كارهاي مطالعاتي و منظم اقدام كند و اظهار نظر كند. ولي شما تصور كنيد كه مثلا از يك شهر دورافتاده يا حتي شهر بزرگ يك فردي مي آيد مجلس، در بهترين حالت يك فرد در چند مورد مي تواند تخصص و نظر داشته باشد؟ من اگر خيلي وارد باشم مي توانم در يك مورد فقط به تخصص برسم...

- حتما روسيه؟!!
-كولايي: خوب بله! (با خنده!) بحث ها به قدري تخصصي شده است كه يكپارچگي يك علم زير سئوال رفته است. در چنين شرايطي ما نيازمند به احزاب هستيم كه تصميمات در جاي ديگر چكش بخورد و اين كاري است كه در تمام پارلمانهاي دنيا انجام مي شود و فراكسيون هاي سياسي هستند كه فعال هستند يعني كار منسجم و منظم انجام مي دهند و اين يعني دقيقا انتقال مفهوم جامعه مدني به داخل پارلمان نه آن جامعه توده اي كه نمايندگان بتوانند در همه امور اظهار نظر شخصي كنند كه اين اظهار نظرهاي شخصي نمي تواند اظهار نظر تخصصي باشد ولي يك جامعه مدني يعني نهادهاي اجتماعي و صنفي در آن تقويت شده اند و اين يكي از نقاط قوت مجلس ششم است ، به خصوص فراكسيون مشاركت كه فعال ترين فراكسيون مجلس بوده است البته فراكسيون هاي ديگري هم بوده اند ولي چون من خودم در فراكسيون مشاركت هستم و آن تقسيم بندي تخصصي كارها را شاهد هستم اين را گفتم.
خانم كولايي! يك سئوال كيهاني!! هم بكنيم بد نيست! شما به عنوان نماينده چقدر حقوق مي گيريد؟ 
كولايي: من از دانشگاه حقوق مي گيرم، من حدود چهارصدهزارتومان حقوق مي گيرم چون من دانشيار پايه 16 دانشگاه تهران هستم و حقوقم را از دانشگاه مي گيرم، متاسفانه فضاسازي اي كه در مجلس ششم شد دريافتي ها را از وظايف جدا كردند ، چيزي كه من در مجلس مي بينم به خصوص نمايند هاي شهرستانها و انتظارات و مراجعات و مشكلات مردم واقعا دردناك است، مثلا مشاركت نمايندها در امور خيريه واقعا مورد غفلت واقع شده است ومن فكر مي كنم اگر مقايسه كنيد اين حجم انتظارات را و آن وظايف نمايندگان را كه مثلا يك نماينده بايد در دو منطقه مختلف از حوزه انتخابيه اش ، رفت و آمد و دفتر و منشي و حتي هزينه تلفن و ...داشته باشد متاسفانه به اين نوع مسائل كمتر توجه شده است و فقط جمع اين عدد دريافتي كه مثلا نماينده ها يك ميليون تومان دريافتي دارند بدون توجه به آن مخارج و هزينه هاي جانبي كه عرض كردم ، بي انصافي است و اين همان نگاهي است كه اول گفتم يعني پروژه ضايع كردن اصلاح طلبان و بي آبرو كردن اصلاح طلبان غافل از اينكه مردم با اين كارها به سوي محافظه كاران باز نخواهند گشت، مردم به سوي خارج نظام توجه خواهند يافت كه متاسفانه اين اتفاق دردناكي است كه افتاده و البته به كل سيستم برمي گردد و بسياري مشاغل حكومتي و دولتي هيچ دريافتي و پرداختي هيچ رابطه اي وجود ندارد از نگاه محدود و سطحي و خفيف سياسي نشات مي گيرد كه انشاءالله مورد بازنگري قرار دهيم.


رياست کروبی
- خانم كولايي!به نظر شما سياست گذاري آقاي كروبي در مجلس ششم چگونه بوده است؟ چون يك تعبيري گفته مي شود كه مثلا اصلاح طلبي براي آقاي كروبي با منصب رياست مجلس محقق شده! يعني از آن تيپ اصلاح طلبان فرمايشي يا دولتي و ...و مساله بعد اينكه انتخاب آقاي كروبي چقدر به انتخاب خود نمايندگان ارتباط داشت و چقدر تحميلي و ناشي از توافقات غيررسمي و غالبا غير دموكراتيك! بود؟
كولايي: نه من اصلا تلقي تحميلي نسبت به انتخاب آقاي كروبي به رياست مجلس ندارم، انتخاب ايشان كاملا بر اساس يك نگاه جامعه شناختي نسبت به اقتضائات جامعه ايران روندهاي سياسي ، نيازها و زيربناها و روانشناسي رهبران در جامعه صورت گرفت و ايشان نشان داد حضورش در مجلس به تداوم فعاليت مجلس ششم كمك كرده ، من فكر مي كنم اگر ما شاهد حضور آقاي كروبي نبوديم شاهد روند حذف نمايندگان به شكل بسيار جدي تر و خطرناك تري مي بوديم، من معتقدم حضور آقاي كروبي براي مجلس توانسته يك موقعيت خوبي را دراين سيستم به وجود آورد كه در صورت عدم حضور ايشان امكان استفاده از فرصتهايي كه فراهم شد ، نبود...اين همان است كه عرض كردم در مورد نقش نخبگان در اصلاحات...

- فكر نمي كنيد آن روشهاي ريش سفيدانه آقاي كروبي! خيلي با آن ادعاهاي مدني و مدرن جبهه مشاركت و...جور در نمي آيد؟
كولايي: من تصور مي كنم ما بيش از هرچيز براي پيشبرد اصلاحات به تقويت زيربناها نياز داريم، كاري كه متاسفانه انجام نداده ايم.
يعني ما يكسري روابطي را حاكم بر جامعه داريم كه بايد راههاي تغيير آن را به شيوه هاي صحيح مورد بررسي قرار بدهيم و شيوه هاي برخورد چماقي و چكشي پاسخگو نيست. ما كمتر به مهندسي سياسي پرداخته ايم. ما بايد ظرفيت هاي اصلاحات را در جامعه را با دقت تحليل و پيدا كنيم.ظرفيت تغيير و تحول و اصلاح در سيستم موجود چه ميزان است؟ اين را بايد ارزيابي كنيم...من فكر مي كنم وجود آقاي كروبي در مجلس ششم باعث شد كه ما بتوانيم ظرفيت هاي زيادي را براي اصلاحات به كار بگيريم، تلقي من اين است.انتخاب آقاي كروبي يكي از درست ترين انتخاب هايي بود كه براي پيشبرد اصلاحات انجام شد و يادتان هم نرود و بايد يادمان نرود اين است كه نبايد تحليل هايمان سياه و سفيدي باشد!
مجلس ششم و ارتباط با رهبری


يكي از مسائلي كه مجلس ششم بطور خاص با آن مواجه است، مساله رابطه با مقام رهبري است كه در دوره هاي قبلي كمتر با آن مواجه بوده ايم و مثلا همين نامه اخيري كه با امضاي 135 نماينده خطاب به رهبري نگاشته شد ...
كولايي: تصور من اين است كه بايد بين نمايندگان مردم و رهبري امكان رابطه مستقيم و مستمر و متقابل فراهم مي شد كه متاسفانه اينطور نشد.

اين خلاء رابطه با اين نامه نگاري ها پر شد؟
-كولايي: نه! پر نشد. نامه نگاري شيوه مناسبي براي ارتباط نيست منتها چون شيوه هاي ديگري وجود نداشت ما مجبور شديم از اين روش استفاده كنيم ما به دفعاتي كه خدمت ايشان مي رسيديم من به دوستان گفتم كه ما هم بايد بتوانيم خواسته ها و ديدگاههاي مردم را به ايشان مستقيم بگويم و در ديدارها با رهبري ما فقط شنونده نباشيم كه متاسفانه اين جور نشد.

يعني مي خواهيد بگوييد كه تا بحال بين مجلس ششم و مقام رهبري ديالوگ مستقيم و واقعي برقرار نشده ؟
-كولايي: به شكلي كه كمك بكند به انتقال ديدگاههاي مردم از طريق نمايندگان فراهم نشد و علت اينكه نماينده ها نامه نوشتند به همين خاطر بود و من فكر مي كنم حتما بايد براي جبران اين خلاء فكري كرد.



فيلترينگ سايتها 

يك سئوال خاص كه براي ما به عنوان كساني كه يك سايت مستقل داريم موضوعيت دارد. فيلترينگ سايت ها توسط شركت مخابرات است. صحبتي است كه اينجا مطرح است. موضع اصلاح طلب ها است كه ظاهرا مخالف هستند ولي شركت مخابرات در قصه بستن سايت هاي سياسي بر اساس مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي عمل مي كند ، مصوبه اي كه پاييز سال گذشته تصويب شد و نمايندگان هم همان وقت گفتند كه اين مصوبه قانوني نيست ولي شركت مخابرات كه وابسته به دولت اصلاح طلب آقاي خاتمي است الان دارد بر اساس همان مصوبه سايت ها را مي بندد.شما به عنوان نماينده مجلس نمي خواهيد جلوي اين كار را بگيريد؟مثلا از وزير سئوال كنيد و ...؟
كولايي: اتفاقا مجلس در اين مورد خيلي فعال عمل كرده است.معمولا پيگيري ها اينطوري است كه ارتباطات غيررسمي باشد. يعني سئوال رسمي و از تريبون مطرح نشود.

خوب آيا اين درست است ؟
كولايي: بهرحال اين رويه اي بوده كه مدتها جريان داشته و هدف هم حل مساله است و ما نمي خواهيم مساله را تبليغاتي بكنيم و سروصدا بپا كنيم، شما شك نكنيد وقتي سئوال علني مطرح مي شود يعني همه اين راهها رفته شده ولي جواب نداده ...ما در اين مورد در مجلس بسيار فعال بوديم ...جلسات متعدد در كميسون هاي مختلف و مربوط با حضور مسئولان مربوطه برگزار شده و هدف هم اين است كه ما در عصر انفجار اطلاعات كه البته بايد با مسامحه اين واژه را بكار برد، قرار نيست همه اطلاعات بدون فيلتر و صافي جريان پيدا كند و همه كشورها فيلترهاي خاص خودشان را با توجه به ارزشهاي بومي و فرهنگي خودشان دارا هستند.

پس شما با اصل فيلترينگ موافقيد؟
كولايي: بله...منتها مساله نحوه و روش اين فيلترينگ است كه نبايد قدرت حاكم اين فيلترها را در جهت بستن فضاي اطلاعات سالم مورد بهره برداري قرار بدهد...من فكر نمي كنم بستن سايت هاي غيراخلاقي و سايت هايي كه با مباني ارزشي ما در تضاد است مورد بحث باشد، البته اين مباني ارزشي و رفتاري كه مورد نظر ما است خيلي كش دار است. اين كه بخواهيم اعمال سليقه شخصي و جناحي بكنيم غلط است و غيراصولي، تعريف اين مصاديق بسيار مهم است...يك مرزبندي ظريف است. وقتي در جامعه ما مسائلي مثل روپوش خانمها دچار اين مسائل مي شود حتما اين خطر وجود دارد كه در فيلترينگ سايت ها هم اعمال سليقه بشود.مثلا بستن سايت زنان به عنوان سايتي كه مسائل غيرارزشي را تبليغ مي كند اصلا قابل قبول نيست. ما همه با اشاعه مسائل غيراخلاقي مخالفيم اما راهش چيست؟ آيا اساسا اين نوع فيلترينگ با بدل و ضدش مواجه نخواهد شد؟ آيا موسسات و شركتهايي كه اين سيستم فيلترينگ را به ما مي فروشند بعدا قفل شكن هاي اين سيستم را بطور قاچاقي در داخل وارد نخواهد كرد؟ مساله وجوه مختلفي دارد كه بايد به آن دقت كرد.نگراني ما اين است كه صورت مساله پاك بشود. بحث نوع اجراي اين سياست است كه اختلاف نظر اصلي در مورد اجراي اين سياست ها است.آگاهي دادن و ارائه انتخابهاي مناسب را ترويج كنيم نه اجبار و ...

- مساله اي كه وجود دارد اين است كه اجراي اين فيلترينگ براساس مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي است كه به نظر كارشناسان اساسا غير قانوني است.چرا مجلس خودش قانون در اين مورد وضع نمي كند؟
كولايي: چرايش را كه شما بهتر مي دانيد! چون مي رود شوراي نگهبان و آنجا رد مي شود! در قانون اساسي جمهوري اسلامي انحصار قانونگذاري در مجلس است و لاغير ولي عملا اين اتفاق دارد مي افتد و مراكز ديگري هم براي خودشان قانونگذاري مي كنند. خوب اينها مشكلات ما هم هست ولي در حد توان داريم اين لابي ها را با دولت انجام مي دهيم و چون اين موضوع در كميسون تخصصي خودش يعني كميسون فرهنگي و صنايع، مطرح است و چون من خيلي از جزئيات آن اطلاع ندارم نمي توانم توضيح بيشتري بدهم اما سعي بر اين هست كه جلوي اعمال سليقه شخصي در فيلترينگ گرفته بشود.

آيا مجلس در مورد فيلترينگ كوتاه مي آيد يا نه؟
ولايي: من از جانب فراكسيون مشاركت و انشاءالله دوم خرداد! عرض مي كنم كه آن چيزي كه مردم انتظار دارند را با شيوه هاي مناسب و نتيجه بخش دنبال مي كند و اتفاقا يكي از بحث هايي كه در فراكسيون مشاركت داشتيم اين است كه ما بايد در برخورد با دستگاههاي دولتي هرگونه ملاحظه اي را كنار بگذاريم، دولت اصلاحات وظيفه اش برآورده كردن انتظارات مردم است

استعفا و خروج از حاکميت


فكر نمي كنيد براي خروج از حاكميت و بحث استعفاء و ...يك مقدار دير شده باشد؟ مجلس در يك مقاطع خيلي بهتري مي توانست با استعفاء و اين گونه ابزارهاي اعتراضي به اهداف خودش نزديك بشود مثلا در مورد داستان برخورد با مطبوعات ولي الان كه ماههاي آخر مجلس ششم است، به نظر مي رسد براي اين كارها خيلي دير شده باشد! شما اينطور فكر نمي كنيد؟
كولايي: بحث خروج از حاكميت همانطور كه مي دانيد تابستان پارسال مطرح شد كه به طبع مقاومت هايي كه در برابر اجراي برنامه اصلاحات بود مطرح شد و به عنوان يك راهكار تهديد آميز مطرح شد، طبعا يكسري از نماينده ها اعتقاد داشتند كه ظرفيتي براي ادامه تلاش و اصلاحات باقي نمانده...

شما جزو اين دسته هستيد؟
كولايي: نه...من جزو گروه دومي هستم كه اعتقاد دارند كه بهرحال ظرفيت اصلاحي هنور وجود دارد و هنوز مي توانيم در همين يكسال كارهاي زيادي بكنيم. البته اين بحث همچنان ادامه دارد و ممكن است به يك جمع بندي كلي هم برسد. ما هدفمان قهرمان شدن نيست...ما بخاطر به نتيجه رسيدن ، آمده ايم و مانده ايم! ما براي اميدوار كردن مردم به اصلاح نظام تا آخرين لحظه تلاش مي كنيم شايد به جايي برسيم كه ما را اخراج بكنند ولي چرا خودمان خارج شويم؟ 


خانم كولايي! خيلي متشكر از اينكه صميمانه ما را پذيرفتيد.


  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی