ايران

پيك

                         
"آتن گيت" از زبان صادق زيبا كلام،
پيشكار محسن رضائی در مذاكرات محرمانه آتن
ما گفتيم-امريكائی ها گفتند
حيف كه امريكائی ها ديگرنگفتند!

 

1- تيمسار رضائی پس از بازگشت از آتن شرح ديدارها و مذاكرات خود را به استحضار مقامات عاليه رساند تا رهنمود بگيرد!
2
- گفتيم: جمهوری اسلامی حاضر به همه نوع همكاری با امريكاست، به شرط آنكه بفرمائيد ما (آنها كه محسن رضائی را به ماموريت فرستاده بودند) كجای كاريم!

 

پس از زندانی كردن عباس عبدی به جرم اعلام آن نظرسنجی كه بموجب آن 75 در صد مردم ايران خواهان مناسبات عادی ديپلماتيك با امريكا هستند، دو تيم از سوی جمهوری اسلامی، پيش و پس از حمله نظامی امريكا به عراق، طرف مذاكره امريكائی بودند. نخست تيمی به سرپرستی جواد ظريف، نماينده ايران در سازمان ملل متحد و ديگری تيمی به سرپرسی محسن رضائی فرمانده پيشين سپاه پاسداران و دبيرمجمع تشخيص مصلحت. اولی در ژنو و دومی در آتن. سرپرست تيم امريكائی مذاكره كننده در ژنو زلمان خليل زاد مشاور كاخ سفيد در امور افغانستان، ايران و عراق بود و تيم دوم را "فلينت لورت" كارمند سابق وزارت خارجه امريكا و تحليل گر سازمان سيا برعهده داشت. شايد دولت خاتمی در جريان بخش هائی از مذاكرات تيم اول به سرپرستی جواد ظريف بود اما نمی توانست در جريان مذاكرات تيم دوم باشد، چرا كه اولی كار و وظيفه اش مذاكره با امريكائی ها بر سر مسئله عراق و افغانستان بود، اما تيم دوم مستقل از دولت و تحت نظر مجمع تشخيص مصلحت به ماموريت اعزام شده بود. از جريان مذاكرات تيم دوم اعضای خيلی ارزشی مجمع تشخيص نمی توانستند بی خبر باشند، هرچند ابتكار عمل را بدست هاشمی رفسنجانی سپرده بودند؛ اما بی شك دفتر رهبری در جريان جزئيات مذاكرات هر دو تيم بود. شعارهای نماز جمعه و سخنرانی های رسمی رهبر همچنان حاكی از استكبار ستيزی و بدتركيب ستيزی بود و بسيجی ها و حزب الهی های ساده دلی كه هنوز چشم و گوششان خوب باز نشده دل به اين استكبار و بدتركيب ستيزی خوش بود.

امريكا يكباره هر چه را در طشت ژنو و آتن دوشيده شده بود با يك لگد برگرداند و گفت كه ديگر هيچ مذاكره ای را قبول ندارد. كسی چه می داند، شايد گوش های اطلاعاتی امريكا وانگليس در سطوح مختلف حاكميت و بخش های بيرونی حاكميت خبر رسانده بودند كه هر نوع مذاكره با جريانات وابسته به جناح راست جمهوری اسلامی به نفوذی كه امريكا در سالهای اخير و بر اثر نا اميد شدن مردم از امكان اصلاح جمهوری اسلامی پيدا كرده لطمه می زند و امكانات امريكا و انگليس در ايران آينده بشدت لطمه می زند. ايرانی كه هنوز چند آلترناتيو داخلی برای حكومت دارد: تركيب مليون و ملی مذهبی ها، تركيبی از طرفداران رفرم در داخل حاكميت و اصلاح طلبان خارج از حاكميت و حتی در ميان بخش هائی از نيروهای نظامی جمهوری اسلامی كه از جناح راست دلشان خون است و امكان پيوند آنها با بخش هائی از حاكميت و بدست گرفتن ابتكار حكومتی وجود دارد.

بهرحال، مذاكرات نيمه كاره رها شد و نه تنها وزير دفاع امريكا، مشاور ارشد امنيت ملی امريكا (رايس) و مقامات كاخ سفيد، بلكه شخص زلمای خليل زاد نيز قطع اين مذاكرات را اعلام داشتند و مطبوعات امريكا پيرامون آن گزارش های مختلفی را منتشر ساختند. آن بخش ديگر مذاكرات، يعنی مذاكرات محرمانه آتن نيز خيلی زود توسط امريكائی ها فاش شد، چرا كه كاخ سفيد ادامه آن را هم لغو كرده بود. نام "فلنيت لورت" ديپلمات امريكائی كه در سازمان سيا نيز ماموريت تحليلی داشته از اين لحظه به بعد بر سر زبان ها افتاد. او طرف مذاكره با محسن رضائی بود.

پس از اين افشاگری ها، وزارت خارجه جمهوری اسلامی نيز با لكنت زبان مذاكرات ژنو را پذيرفت و در باره مذاكرات آتن نيز محسن رضائی بعنوان مبتكر خط سوم در جمهوری اسلامی و صادق زيباكلام كه تاكنون كسی نمی دانست پيشكار مخصوص محسن رضائی است زبان گشودند. عبدی در گوشه سلول انفرادی زندان اوين زيرفشارشكنجه برای پرونده سازی عليه جبهه مشاركت و مجاهدين انقلاب اسلامی باقی ماند و نمايندگان وابسته به مشاركت و مجاهدين انقلاب اسلامی در مجلس زير فشار جنگ روانی مرتضی نبوی، كاظم انبارلوئی و امير محبيان( تحليل گران بنياد رسالت و وابسته به موتلفه اسلامی و حجتيه) باقی ماندند. شريعتمداری در كيهان نيز برحريق نفت دروغ و افترا پاشيد. مجلس و عبدی و مشاركت و مجاهدين انقلاب اسلامی شدند امريكائی و مذاكره كنندگان زيرميزی با امريكا شدند استكبار ستيز!

اظهارات و اعترافات صادق زيبا كلام را درباره مذاكرات آتن بايد از اين نقطه آغاز كرد، گرچه فاجعه را بايد از سال 1361 پی گرفت كه بزرگترين خيانت ها به انقلاب پايه گذاری شد و در سال 1367 و 1369 به اوج اعدام ها و تصفيه نيروهای انقلابی ختم شد.

صادق زيبا كلام كه در 10 سال گذشته پرچمدار مقابله و مبارزه با تئوری "توطئه" در جمهوری اسلامی بوده و با اين تئوری كوشش داشته بسياری از حقايق گذشته را زير چتر فراموشی و استهزا برده و آينده را توجيه كند، در مصاحبه با راديو فردا در پراگ پيرامون مذاكرات آتن اطلاعات زير را فاش ساخته است. گفتگو را پی بگيريد:

ما راضی، آنها راضی و مردم دور از بازی

تيم شركت كننده در آتن عبارت بوده اند از صادق زيبا كلام، حسين بشيريه، سليمی، نوشيروان احتشامی از دانشگاه دارام انگلستان، و جليل روشندل از دانشگاه كاليفرنيای آمريكا و سرانجام و در راس آنها محسن رضايی فرمانده كل سابق سپاه پاسداران در دوران جنگ و دبيركنونی مجمع تشخيص مصلحت. از اينكه از اين جمع چندتن در جريان مذاكرات بوده‌اند اطلاعي منتشر نشده است.

اما به اين جمع دو تن از كاركنان سفارت جمهوری اسلامی در آتن نيز اضافه شده بودند. اينها اطلاعاتی است كه تاكنون صادق زيبا كلام كه نقش سخنگو و توضيح دهنده اين مذاكرات افشاء شده را برعهده گرفته به زبان آورده است.

محسن رضائی می گويد چون مقالات تحقيقاتی اش جايزه برده بود به آتن رفت كه اين مقالات را ارائه بدهد و صادق زيبا كلام می گويد آنچه اتفاق افتاد يك  ملاقات تصادفی بود، اما "فلينت لورت" تحليل گر سابق سازمان سيا و كارشناس ارشد سابق خاورميانه در وزارت امور خارجه امريكا اين ملاقات را نه اتفاقی می داند و نه ساده و به همين دليل نيز نتيجه گفتگوها را مستقيما به وزارت خارجه و كاخ سفيد ارائه داد. جورج بوش او را به همين دليل به حضور پذيرفت و اطلاعاتش را گرفت!

صادق زيبا كلام به راديو "فردا" در باره اين مذاكرات گفته است:

"ما "فلينت" را نمی شناختيم و صحبت هايی كه می شد عمدتا حول اين محور بود كه چگونه می شود گامهايی را برداشت در جهت رفع اين ديوار بی اعتمادی بين ايران و آمريكا. " به اين ترتيب معلوم نيست با كسی كه او را نمی شناخته اند چرا بر سر ديوار بی اعتمادی بين ايران و امريكا گفتگو كرده اند!

زيبا كلام در بخش ديگری از مصاحبه خود، در باره صحبت های تيمسار رضائي( لقبی كه خود وی به رضائی در مصاحبه با راديو فردا داده) گفت:

"ايشان معتقد بودند كه تنها راه ثبات برای عراق و منطقه خليج فارس، تنش زدايی و تشنج زدايی ميان ايران و آمريكا است و مادام كه آمريكاييها قصد براندازی نظام جمهوری اسلامی را دارند، هيچ وقت مسائل حوزه خليج فارس و مساله اعراب و مساله افغانستان، هيچ كدام از اين مسائل حل نخواهد شد. آمريكايی ها در مجموع می گفتند كه ما هرگز خواهان ساقط كردن نظام جمهوری اسلامی نبوديم و اين بيشتر تصور خود ايرانيها بوده از ابتدای انقلاب كه همواره آمريكا را به چشم دشمن ديدند. اتفاقا" آنها هم با آقای محسن رضايی هم عقيده بودند كه در نهايت آنچه كه ثبات واقعی را در منطقه خليج فارس ايجاد می كند، تفاهمی هست كه به گونه اجتناب ناپذيری بايد بين ايران و آمريكا به وجود بيايد."

اينكه آدم های ناشناس مورد مذاكره و گفتگو اين نظرات را از كجا آورده و مطرح می كردند و تكليف كودتای طبس و يا حمله عراق به ايران و ترورها و انفجارها چه می شود، البته نكاتی است كه ظاهرا نه به آقای رضائی فرمانده سابق سپاه پاسداران مربوط است و نه به سخنگوی كنونی وی "صادق زيبا كلام"!

صادق زيبا كلام كه از طراحان تئوری پوچی "توطئه" درايران است و چند كتاب هم در اين رابطه در ايران منتشر كرده، در بخش ديگری از مصاحبه خود می گويد:

آنچيزی كه در مجموع می شود گفت اين است كه ايران حاضر است همه جور با آمريكا، حتی با سازمان ملل همكاری بكند. منتهی همه ما معتقد بوديم - از جمله آقای محسن رضايی- كه اگر آمريكاييها واقعا يك مرتبه و برای هميشه حاضر بشوند كه يك ايران نيرومند را به رسميت بشناسند، ما ايرانيها هيچ دليلی نمی بينيم كه چرا خصومت و چرا تنش بين ما و آمريكاييها وجود داشته باشد؟

ظاهرا امريكائی های ناشناس در آتن بايد نقش ايران نيرومند از سوی امريكا را می پذيرفتند و طبعا اين نقش نيرومند هم نمی تواند جز در خدمت امريكا باشد، مگر امريكائی ها جنون داشته باشند كه نقش نيرومندی در مخالفت با امريكا برای ايران قائل شوند!

صادق زيبا كلام در بخش ديگری از مصاحبه خود فاش می سازد كه رضائی وعده همه نوع همكاری به امريكائی ها داده است. نكته جالب آنست كه بعد از همه اين وعده ها امريكا و بويژه وزير دفاع اين كشور مذاكرات با طرف ايران- همين گروه و گروه ژنو- را قطع كرده و گفته اند امريكا ديگر روی اين نيروها در ايران حساب نمی كنند زيرا پايگاهی در ميان مردم ندارند!

" آمريكايی ها اين بحث را مطرح كردند كه آيا ايران می تواند در مورد عراق با ما همكاری بكند؟ می تواند در مورد عراق كمك بكند؟ يعنی جوری نباشد كه در نهايت يك درگيری و يك رويارويی بين مسلمانان عراق و به خصوص شيعيان و آمريكاييها به وجود بيايد.

ما گفتيم به هيچ وجه خواهان چنين برخوردی نيستيم چرا كه منطقه را بی ثبات می كند. اما اگر آمريكاييها خواهان همكاری ايران هستند، نمی شود كه از يك سو شما خواهان نابودی نظام جمهوری اسلامی باشيد، ما را تهديد بكنيد، از سوی ديگر خواهان اين باشيد كه شما با در مورد ثبات و امنيت و آينده عراق همكاری بكنيم. ما به عنوان شريك حاضر هستيم با شما همكاری بكنيم اما اين مستلزم اين است كه واقعا ما بدانيم در كجا قرار داريم. "

ساده تر از اين نمی توان اعتراف كرد كه از امريكائی های ناشناس تقاضای حمايت از مذاكره كنندگان ايرانی شده تا بدانند در كجا قرار دارند تا بعنوان شريك با امريكا همه نوع همكاری را بكنند.

صادق زيبا كلام در ادامه و از قول همان مقاماتی كه مدعی است اصلا نمی دانسته چه كاره بوده اند و چه نقشی در دستگاه دولتی امريكا دارند می گويد:

  " آمريكايی ها نه تنها مساله نطنز را مطرح كردند، بلكه مساله حمايت ايران از حزب الله لبنان، حماس و جهاد اسلامی را مطرح كردند، مساله موشكهای دوربرد ايران را مطرح كردند، مساله اينكه آيا واقعا ايران سلاحهای بيولوژيك و شيميايی دارد يا ندارد را مطرح كردند. آمريكاييها خيلی صريح و علنی می گفتند كه ما فی الواقع اين مشكلات و نگرانيها را در مورد ايران اسلامی داريم.

ما معتقد بوديم كه همه اينها چيزهايی هست كه بايد نشست در بالاترين سطح، خيلی شفاف، خيلی علنی و رسمی و ميان مقامات ايرانی و آمريكايی در موردش مذاكرده كرد."

شايد همه هوش و زكاوت نزد آقای زيبا كلام خلاصه نشده باشد و ديگران هم بهره ای از آن برده باشند. اگر اين فرض را قبول كنيم، آنوقت از ايشان بايد پرسيد آن امريكائی های ناشناس با كدام پشتوانه حكومتی پيرامون گرهی ترين مسائل فی مابين ايران و امريكا نظرات خود را با فرمانده سابق سپاه پاسداران و دبيرمجمع تشخيص مصلحت در ميان گذاشته اند؟

صادق زيبا كلام و محسن رضائی تاكنون مدعی شده بودند كه رضائی برای ارائه مقالاتش به كنفرانس آتن رفته بود، اما زيبا كلام در بخش ديگری ای مصاحبه خود با راديو فردا و در باره قرار ومدارهای بعدی  علنا اعتراف می كند كه عالی ترين مقامات جمهوری اسلامی در جريان سفر جايزه ای رضائی- كه چند سالی است همراه صادق زيبا كلام مبتكر خط سوم در جمهوری اسلامی شده-  در آتن بوده اند!  او می گويد:

" ما قرار مدار خاصی برای ادامه گفتگوها نگذاشتيم. اين بستگی به اين دارد كه تيمسار رضايی وقتی برگشتند ايران، قطعا به افراد مافوق خودشان گزارش خواهند داد. البته شركت ايشان در كنفرانس آتن با علم و اطلاع مقامات ارشد جمهوری اسلامی ايران بود. قطعا ايشان گزارش خواهند داد، قطعا نقطه نظرهايی كه در مجموع آمريكاييها مطرح كردند را، به استحضار مقامات ارشد جمهوری اسلامی ايران می رسانند. حالا بايستی ببينيم كه آنها چه می گويند، ايا آنها استقبال می كنند يا اين كه نه، می گويند ديگر از اين كنفرانسها شما شركت نكنيد. كس ديگری هم شركت نكند. ممكن هم هست عكسش باشد، آنها بگويند كه نه، اگر واقعا آمريكايی ها برای اولين بار رسيده باشند به اين نقطه كه خيلی جدی حاضر باشند جمهوری اسلامی ايران را به رسميت بشناسند و سودای براندازی نظام را نداشته باشند، می شود نشست و در مورد مشكلات و مسائلی كه بين دو كشور هست، صحبت كرد و مذاكره كرد."

به اين ترتيب؛ ارشد ترين مقامات جمهوری اسلامی درجريان ريز مذاكرات نيز قرار گرفته اند، همانگونه كه مذاكره كنندگان ناشناس امريكائی در كاخ سفيد ريز مذاكرات را تحويل جورج بوش دادند.( بموجب خبر روزنامه واشنگتن پست كه پيك نيز منتشر كرد، فلنيت لورت مستقيما اين گزارش را به جورج بوش داده است)

بوش و رامسفلد وزن و اعتباری برای رضائی و هيات همراهش قائل نشدند، حتی وقتی هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه تهران خطاب به امريكائی ها گفت: خوب به حرف های من گوش كنيد و آن را تحليل كنيد، كه البته بخشی از اين حرف ها همانهائی بود كه در نماز جمعه تهران گفت و بخش ديگری همان چيزهائی بوده كه زيبا كلام در مصاحبه با راديو فردا گفت.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی