حسين شريعتمداری مدير مسئول روزنامه كيهان روز گذشته برای سومين روز متوالی با تمسخر دستگاه قضايی و به اصطلاح شكايت قاضی مرتضوی سخنان توهين آميز خود را خطاب به نمايندگان مجلس تكرار كرد. شريعتمداری بدينسان يكبار ديگر آشكار كرد كه اوضاع به نقطه ای رسيده كه امثال او ديگر حاضر نيستند آن نقشی را كه در تقسيم كار جناح راست به آنها سپرده شده ادامه دهند.

همزمان انصار حزب الله در برخی شهرهای ايران وارد ميدان شد و با ايجاد اغتشاش و درگيری و چماق كشی به مقابله با نمايندگان مجلس پرداخت. اين همه در شرايطی است كه يك سلسله از سران جناح راست در هر كجا می نشينند سخن از ضرورت حذف افراطی ها می رانند و در واقع می خواهند به خيال خود سرنوشت چماقداران انصار حزب الله را با رهبران جبهه مشاركت يا سازمان مجاهدين اانقلاب اسلامی تاخت بزنند.

به همين دليل، حركت روزهای اخير انصار يا شريعتمداری بيش از آنكه جنبه تهاجمی داشته باشد برای دفاع از خود و جلوگيری از حذف است. اين در واقع سپری است كه رو به داخل و همقطاران سابق بلند شده ولی شمشير آن به روی اصلاح طلبان نشانه رفته است.

 اما، همانطور كه پيك در شماره روز گذشته خود به اشاره نوشته بود اين حركت انصار و اين جنون شريعتمداری بي‌ارتباط با " كسالت" آيت الله جنتی پدر خوانده حزب الله ايران و حامی اصلی حسين شريعتمداری نيست، كسالتی كه عده ای ترجيح می دهند آنقدر طولانی شود كه به بركناری آبرومندانه وی از شورای نگهبان ختم شود.

بدينسان، يك روی ديگر همه آنچه امروز در تهران و شهرستانها، در روزنامه كيهان يا در فرودگاه مشهد می گذرد در انتهای خود به ضعيف شدن موقعيت آيت الله  جنتی در شورای نگهبان و تقويت احتمال بركناری وی مربوط می شود.

از چند روز پيش كه مضمون نامه محمد خاتمی خطاب به مهدی كروبی انتشار يافت، گمانه‌زني‌ها در اين عرصه نيز شدت گرفت. خاتمی در نامه خود تاكيد كرد كه شورای نگهبان يگانه مفسر قانون اساسی و مرجع تشخيص انطباق قوانين با شرع است. از نظر طيفی در جناح راست اين سخنان خاتمی در رابطه با شورای نگهبان موجود و تركيب كنونی آن نيست. او از شورای نگهبان ديگری سخن می گويد. بنابراين خاتمی بايد تضمين‌هايی درباره تغيير تركيب شورای نگهبان بدست آورده باشد، آن هم از جايی فراتر از علی خامنه ای، يعنی وی بايد با روحانيون بزرگ به تفاهمی دست يافته باشد. حتی اگر چنين نباشد نامه خاتمی يعنی گذاشتن اخرين شانس دربرابر روحانيت كه با وادار كردن شورای نگهبان به عقب نشينی و تغيير تركيب اعضا، آن را به نهادی فراجناحی و مورد قبول و احترام تبديل كند. سخنان ديروز طه هاشمی در مورد به رفراندم گذاشتن تصميمات شورای نگهبان نشان می دهد كه در خود شورای نگهبان هم چند دستگی حاكم است و طيف وسيعی از جمله در حوزه نيز برای تغيير اعضای آن فشار می آورند.

اين وضع را اطلاعاتی كه در باره نقش جنتی در ترورهای داخلی و خارجی اين روزها منتشر شده بغرنج تر و در عين حال اجتناب ناپذير تر كرده است. بويژه آنكه گفته می شود آيت الله جنتی بعنوان دبير شواری عالی تبليغات اسلامی در جمهوری اسلامی مستقيما با القاعده در ارتباط بوده است و اسناد اين ارتباط از زمان شركت واحدهائی از سپاه پاسداران در جنگ بوزنين تا حوادث افغانستان و ترورهائی كه در منطقه روی داده اكنون در اختيار سازمان های حكومتی- امنيتی امريكاست. بی شك او برای خود تشكيلاتی در اين عرصه داشته كه امثال حسين شريعتمداری در آن فعال بوده اند. ماجرای انتقال كشتی اسلحه به ساحل لبنان كه علی لاريجانی، آقا محمدی قائم مقام او در سيمای جمهوری اسلامی و حسين شريعتمداری  در آن دست داشتند تنها يك نمونه كوچك و افشاء شده است!

در اين شرايط همه آنانی كه احساس می كنند در اين تحول حذف خواهند شد با اين پيام به ميدان آمده اند كه بجای بركناري جنتي يا تغيير شورای نگهبان و هماهنگ كردن آن با مجلس، اين مجلس است كه بايد سركوب و با شورای نگهبان هماهنگ شود و می خواهند نشان دهند كه اگر از آنان حمايت شود توان آن را دارند كه مجلس را سرجای خود بنشانند. ضمن اينكه تهديد مي‌كنند كه حذف آنان بي‌سروصدا و بي‌هزينه نخواهد بود و نيرويی را از دست مافيای حكومتی خواهد گرفت كه بدون آن در موقعيتی بسيار ضعيف تر از امروز قرار خواهد داشت.