|
پيرامون
مذاكرات جديد اسرائيل و فلسطينی
ها و طرح صلحی كه جورج بوش مبتكر
آن شده است، پرفسور "جف هالپر"
عضو كميته مخالف شهرك سازی در
مناطق فلسطيني
مصاحبه
ای با روزنامه "Neus Deuschland" كرده است كه در
شماره 28
ماه مه اين روزنامه منتشر شده است.
بخش هائی از اين مصاحبه را می
خوانيد:
-
رسانه های خبری گزارش می
دهند كه كابينه اسرائيل برای
اولين بار با تشكيل يك دولت
فلسطينی موافقت كرده است. اين
واقعيت است؟
-
موافقت كابينه براساس طرحی است
كه بوسيله امريكا، اسرائيل، سازمان
ملل و روسيه تحت نام " نقشه راه"
تهيه و تنظيم شده است. البته، اين
طرح در بر گيرنده يك دولت مستقل
خودمختار فلسطينی نيست. اسرائيل
بدليل اينكه 5ر3 ميليون فلسطينی
در مناطق اشغالی زندگی می
كنند به يك دولت فلسطينی نيازمند
است و اين را وزير امور خارجه "سيلوان
شالون" خوب می داند. حال قضيه
از اين قرار است: اگر او به آنها
تابعيت دولتی اسرائيل را بدهد
ديگر اسرائيل يك دولت يهودی نيست
و اگر ندهد دولت اسرائيل يك دولت
آپارتايد است. آنها در صددند كه
مانند سيستم آپارتايد عمل كنند.
يعنی حق تاسيس يك دولت كوچك
فلسطينی را بدهند كه بتوانند آن
را مانند يك جزيره كوچك در اسرائيل
كنترل كنند. آنها چنين چيزی را مد
نظر دارند.
-
آيا بحران اقتصادی آنها را مجبور
به پذيرش اين طرح كرده است؟
-
اسرائيل به علت سياست اشغالگرانه
خود و دلائل ديگر، دچار بحران
اقتصادی همه جانبه است. اما در
عين حال دولت از يك تنه اقتصادی
قوی هم برخوردار است و آن بخش
توليد سلاح است كه درعين حال
بزرگترين بخش توليدی اسرائيل هم
محسوب می شود، كه بزرگترين
خريدار آن هم امريكاست. تا زمانی
كه امريكا سفارش توليد سلاح به
اسرائيل می دهد اسرائيل می
تواند اقتصاد خود را سرپا نگهدارد.
فراموش نكنيد كه اسرائيل يكی از
كشورهای مهم صادر كننده اسلحه
جهان و در عين حال توليد كننده مدرن
ترين سلاح ها برای امريكاست.
-
آيا اين طرح شانس جديدی برای
حل مناقشات خاور نزديك است؟
-
اين اولين سند بين المللی است كه
از پايان اشغال نظامی و تشكيل يك
دولت فلسطينی سخن می گويد،
اما اجرای آن وابسته به آنست كه
ما سياست اشغالگرانه را چگونه
تعريف كنيم. اگر برداشت درستی از
آن بكنيم بايد اسرائيل مناطقی را
كه از سال 1967 اشغال كرده تخليه كند.
آنگاه تشكيل دولت مستقل امكان پذير
می شود اما اگر اين بدان مفهوم
باشد كه فلسطينی ها زندگی در
اردوگاه ها را بپذيرند در حالی
كه اسرائيل از پايان اشغال نظامی
سخن می گويد، اين طرح به اهداف
خود نمی رسد. اگر مذاكرات بخواهد
براساس تناسب قوا و قدرت سياسی
به پيش برده شود اسرائيل می
تواند موضع خود را به فلسطينی ها
تحميل كند. بنابراين بايد
نيروهای ترقيخواه اسرائيلی،
فلسطينی و حتی بين المللی
ناظر روند مذاكرات باشند.
-
شما تظاهرات زيادی را برای
روشن كردن سياست اشغالگرانه در
اسرائيل برگزار می كنيد. آيا در
آگاهی سياسی مردم تغييراتی
مشاهده می كنيد؟
-
خير. مردم اسرائيل اصلا نمی
خواهند در اين باره چيزی بدانند.
روشنفكران شايد بخواهند چيزهائی
بدانند، اما آنها هم هرگز به اهميت
مسئله پی نمی برند. سياست دولت
اسرائيل اينست كه به مردم بگويد ما
قربانی هستيم و آنها تروريست؛ و
اين آنها هستند كه روند صلح را
متوقف می كنند و نه ما. مردم و
حتی روشنفكران هر حرف ديگری
را كه مخالف اين تز باشد گوش نمی
كنند.
-
عمليات انتحاری به نفع حكومت عمل
می كند؟
-
قطعا چنين است. زيرا اصلا موثر
نيست؛ اما بايد درك كنيم كه
فلسطينی ها نيز در يك موقعيت
دشوار قرار دارند. اكثر آنها مخالف
عمليات انتحاری هستند، اما از
سوی ديگر نيز می دانند كه اگر
مقاومتی وجود نداشته باشد،
سياست های اشغالگرانه ادامه
خواهد يافت. از طرف ديگر عمليات
انتحاری به تقويت موضع شارون
می انجامد. بنابراين فقط محافل
بين المللی هستند كه می
توانند ضامن يك دولت فلسطينی
مستقل باشند و بقای آن را تضمين
كنند. ضمن آنكه بخاطر داشته باشيد
كه سياست دولت امريكا – هلند و
آلمان هميشه جانبداری از دولت
های اسرائيل بوده است.
|