|
روز گذشته در حاشيه نماز جمعه
تهران، با سازماندهی و
پشتيبانی گردانندگان جناح راست
و جبهه ضداصلاحات چندصد
نفراعضای حراست ادارات، بسيج و
چماقدارهای وابسته به بازار
تهران كه ضمنا جداگانه بابت
تظاهرات و برهم زدن ميتينگ و
سخنرانيها حقوق ميگيرند برضد
امضاكنندگان نامه سرگشاده به
رهبرتظاهرات كردند.
اين تظاهرات در شرايطی
صورت گرفت كه شورای امنيت ملی
هر گونه نشر و بحث در مورد اين نامه
را ممنوع اعلام كرده است، تا
جايی كه حتی نمايندگان مجلس
نيز از بحث پيرامون آن منع شده اند.
بنابراين اگر نگرانی جبهه
ضداصلاحات طرح اين نامه و بزرگ شدن
آن در اذهان عمومی بود در
اينصورت بايد مانع از برپايی
چنين تظاهراتی ميشد چه رسد به
آنكه خود سازمان دهنده آن باشند.
آنچه خشم جبهه ضداصلاحات را
نسبت به اين نامه و امضاكنندگان آن
برانگيخته، تا آن حد كه مانع انتشار
آن شده اند نوشته شدن اين نامه نيست
بلكه سرگشاده
بودن آن است. جلوگيری از انتشار
آن در روزنامه ها هم فقط به اين دليل
نيست كه مردم از مضمون و محتوای
مطالب و انتقادات و هشدارهائی
آگاه ميشوند كه نمايندگان مجلس
خطاب به رهبر و در واقع جناح انتصابی
جمهوری اسلامی مطرح كرده اند،
زيرا مردم ايران گوششان از اين
حرفها پر است و خودشان تندتر و
گزنده تر از اين را در كوچه و بازار
و صف و محل كار و نانوايی و اداره
و كارخانه و غيره هر روز با صدای
بلند تكرار ميكنند.
آنچه جبهه ضداصلاحات نمی
خواهد مردم بفهمند، درست همان
چيزيست كه مردم می خواهند
بفهمند؛ يعنی اينكه كداميك
از نمايندگان اين نامه را امضا كرده
اند و كدامشان امضاء نكرده اند.
مخالفان اصلاحات می خواهند
كسی نام امضاكنندگان را نداند
زيرا بصورت طبيعی نام آنانی
در خاطر مردم می ماند كه امضاء
نكرده اند.
تمام ترس و بگيروببند و
جلوگيری از انتشار نامه از همين
قسمت و نشان دهنده آنست كه مخالفان
اصلاحات به فردای خود هم اعتماد
ندارد. آنان نمیخواهند مردم نه در
شهرهای بزرگ و نه بويژه در
شهرهای كوچكتر كه
نمايندگان خود را مستقيما ميشناسند
بفهمند كه آيا نمايندهشان اين
نامه را امضا كرده يا نه تا
تكليفشان با او در آينده روشن شود.
مسئله
يك روی ديگر هم دارد.
آيت الله جنتی دبير
شورای نگهبان و امثال رضا زوارهای
حقوقدان و حقوق بگير اين شورا صريحا
گفتهاند از اينكه صلاحيت عده
ای از نمايندگان اصلاحطلب مجلس
كنونی را تاييد كردهاند
استغفار می كنند و وعده دادهاند
و تهديد كرده اند كه در انتخابات
بعدی همه آنان را رد صلاحيت ميكنند
تا به حساب خود نمايندگان منتخب
مردم را بترسانند.
در اين شرايط 135 نماينده مجلس
با گذاشتن نام خود برپای اين
نامه، در واقع و در يك جمله ميگويند
كه شورای نگهبان، طبق تعبير آيتالله
خمينی، "هيچ غلطی نميتواند
بكند". همين، هم برای
امضاكنندگان اين نامه و هم برای
شورای نگهبان و مافيای
ضداصلاحات كافيست. چاپ شدن يا نشدن
نامه ديگر مسئلهای فرعی است.
اين جسارت نمايندگان از يكسو و آن
نگرانی امضا نكنندگان نامه از
سوی ديگر، درواقع بيآيندگی
جبهه ضداصلاحات را نشان می دهد.
يعنی همان عاملی كه مافيای
قدرت و ثروت را چنين پريشان كرده
است. با ترتيب دادن تظاهرات
نمايشی نميتوان اين واقعيت را از
مردم پنهان كرد.
|