همزمان با انتشار اخبار مربوط به مذاكرات محرمانه ميان جمهوری اسلامی و امريكا، دور جديدی از يورش به آزادی های فردی و مطبوعاتی مردم در ايران شروع شد. نخستين گزارش ها و نشانه ها از اين مذاكرات محرمانه حكايت ازامتيازهای گسترده ای دارد كه جناح ارزشی جمهوری اسلامی برای گشايش باب گفتگو با امريكا به كاخ سفيد داده است.

فيلترگذاری روی سايت های خبری، در ادامه دستگيری ها، احضارها و تائيد حكم های جابرانه محاكم قضائی نشانه هايی است از بيم و هراس از افشای توافق ها و مذاكرات محرمانه با امريكا و امتيازهائی كه داده شده و ملت ايران از آن بی اطلاع است.

خلع سلاح دوباره مجاهدين خلق در عراق و بازگشت آيت الله حكيم به عراق( پس از وقفه ای طولانی) كه بی شك با اجازه امريكا و تضمين انگلستان صورت گرفت، بخش های آشكار نتايج اين مذاكرات است. همانگونه كه مصاحبه وزير خارجه جمهوری اسلامی "كمال خرازی” در استراسبورگ و اعلام آمادگی جمهوری اسلامی برای مذاكرات علنی و عادی سازی مناسبات با امريكا بخش ديگر اين تفاهم است. سكوت مطلق ارزشمداران (جبهه ضد اصلاحات) در برابر اظهارات اخير كمال خرازی نشان دهنده نقش اول اين جريان در اين مذاكرات و تفاهم هاست. آنگونه كه از شواهد امر بر می آيد جناح راست متكی به اين مذاكرات، تفاهم ها و دلگرمی های انگليسی- امريكائی عزم خود را برای يورشی وسيع به مجلس، مطبوعات، دولت، احزاب، جنبش دانشجوئی و سايت های اينترنتی مطرح در داخل كشور جزم كرده است.

انتصاب مسئول توقيف مطبوعات در قوه قضائيه "مرتضوی” به عنوان دادستان عمومی و انقلاب مركز و سپردن دادگاه تجديد نظر به رئيس مسئله دار دادگستری تهران نيز نشان می دهد، مذاكره كنندگان با امريكا كه موفق شدند راه بازگشت آيت الله حكيم به عراق را هموار كنند، در قوه قضائيه ايران با دلگرمی بيشتری نقشه يورش را تنظيم كرده اند. بستن سايت های اينترنتی و مسدود ساختن كانال های ارتباطی مردم با يكديگر و بی خبرنگهداشتن مردم در ايران از اخبار و واكنش های جهانی بخش های ديگری از اين طرح است.

روزنامه های كيهان و رسالت، با آگاهی از همين ارتباط ها و حدس و گمان پيرامون تائيد امريكا و انگليس از يورش جديد، طی سرمقاله هائی نوشتند:  امريكا در موضع ضعف است و اكنون وقت حمله است!

بی شك اين حمله، حمله به ارتش امريكا نيست، بلكه حمله به مردم و اصلاح طلبان است!

سلطنت طلبان

تحرك سلطنت طلبان درامريكا و دور جديدی از يورش به جنبش اصلاحات و تعميق بازهم بيشتر نااميدی مردم نسبت به امكان اصلاحات كه عملا ياری رساندن به جايگزينی و مقبوليت سلطنت طلبان است، عملا در خدمت سياست دراز مدت امريكا برای بستن دفتر انقلاب 57، حذف بقايای نيروهای ملی، آرمان گرای مذهبی و هر نوع آلترناتيو ملی در داخل كشور و تمركز روی آلترناتيو سلطنت طلب در خارج از كشور است.

ظاهرا خط پرقدرتی در راس حاكميت ايران اين استراتژی امريكا را در ايران پيش برده و بنابر خواست امريكا و انگليس دفتر انقلاب 57 و خمينيسم را می بندد!

بدين ترتيب و برخلاف ظاهر تصميمات اخير برای يورش به جنبش مردم، بستن سايت های اينترنتی و روزنت های سياسی- خبری و دستگيری های جديدی كه شايعات آن وجود دارد، پيش از آنكه رويكردی در جهت حفظ جمهوری اسلامی و حاكميت يكپارچه داشته باشد، درجهت فروپاشی حاكميت به سود سلطنت طلب هاست، كه بسيار دقيق و محاسبه شده پيش برده می شود!