|
خاطره پروانه با
گروه «ياران» همكاری می كند كه افليا
پرتو رهبری آن را برعهده
دارد. او هفته گذشته به همت
انجمن روزنامه نگاران زن، كنسرتی در
تالار وحدت اجرا
كرد. در اين اجرا او قطعاتی
مثل «ناديده رفت» از شيدا، «فروغ جاويدان»
از عماد رام،
«آوای تنهايي» از فريدون
شهبازيان، «وقت بازآيد» از مهرتا، «تمنا»از
افليا پرتو،
«چشم سياه»، «گل فراموشي» و
چند ترانه ديگر را برای زنان علاقمند به
موسيقی اجرا
كرد.
او می گويد: «بيشتر كارها و
اجراهای ما جنبه معنوی دارد تا
مادی. به همين خاطر
هر دعوت به منظور توسعه امور فرهنگی و
امور خيريه باشد را به ديده منت قبول می
كنيم. مثلا در سال 77 در تالار نياوران به
همراه گروه محك برای بچه های
سرطانی برنامه اجرا كرديم. لذت اجرای
چنين برنامه هايی بسيار زياد است.
شما هم به
بازخوانی ترانه های
قديمی علاقمند هستيد؟
من يك خواننده هستم كه 40 سال
كار
كردم و آهنگ ها مال خودم است.
پس هر چه بخوانم باز هم هست. البته از
آهنگسازان خوبی مثل حسين دهلوی،
فرامرز پايور، صبا، دادمرد و ... نيز
استفاده كرده ام. همچنين از
ترانه به جای مانده از
مادرم كه 5 صفحه از آن مانده و از روی آن
برنامه اجرا می كنم.
چرا از ترانه های قديمی
بهره گيری می كنيد؟
من دلم می خواهد با
ترانه های قديمی مردم
به ياد تهران قديم بيفتند. هر چند الان
زمانه، زمانه تكنولوژی و اينترنت است و
عاطفه و عشق آن بهای روزهای گذشته را
ندارد. بايد افرادی مثل مرحوم
درويش خان، محجوبی، رهی
معيری و ... زنده شوند تا آن ترانه های
شورانگيز عاشقانه را
دوباره بخوانند. ترانه
هايی كه برخی از آنها جنبه ملی
دارد.ااا
چقدر در
كارهايتان از اشعار كلاسيك و
معاصر استفاده كرده ايد؟
من از اشعار كلاسيك مثل
اشعار مولانا، سعدی، حافظ
و در اجرای اخير از اشعار عطار استفاده
كرده ام.ا در عين
حال از اشعار هوشنگ ابتهاج و
ديگر شعرای معاصر نيز خوانده ام.ا
برای ساختن
ترانه بايد شعر جداگانه ای
سروده شود؟
ترانه ساختن يك فن است، آهنگ
را به شاعر
می دهند تا براساس آن شعر
بسازد. اگر بسياری از ترانه های
افرادی مثل موسی خان، رهی
معيری و ... هنوز در ذهن ها مانده است به
خاطر وجه هنری اين كار است كه به قول
معروف سخنی كه از دل برآيد
لاجرم بر دل نشيند.ا
به نظر شما توجه نسل امروز
به آثار ماندگار خواننده
های قديمی چگونه است؟
استقبال اين نسل امسال مرا سر
پا
نگه داشته است؛ وگرنه
موسيقی سنتی مثل موسيقی پاپ كشور
ما (با اين كه موسيقی پاپ را
قبول دارم) لحظه ای نيست و
پشت آن دريا و دنيايی از فكر و انديشه
خوابيده است. اگر
جوانان آن طور كه بايد ترانه
های ماندگار و قديمی را نمی
شناسند به خاطر اين است كه
تبليغاتی در اين عرصه
انجام نمی شود. يا خود آن را معرفی
نكرده ايم و يا نخواسته
اند كه معرفی و شناخته شود.ا
چه عواملی باعث
ماندگاری بعضی ترانه ها
شده؟
بيشتر به اين خاطر است كه اين
ترانه ها را آهنگ سازان خوبی مثل پرويز ياحقی،
مرتضی محجوبی و خرم ساخته اند كه
خودشان تصنيف ساز هستند. به خاطر اين كار رنج
كشيده اند و كار كرده اند. برای حفظ و
ماندگاری بيشتر آنها ما بايد كتاب
هايی در مورد اين ترانه ها بنويسيم تا
نت های آنها در هنرستان ها تدريس شود.ا
مشكلات عرصه موسيقی
برای زنان بيشتر كدام است؟
در اين عرصه بحث های
زيادی وجود دارد ولی آنچه می توان
گفت اين كه هيچ گونه تبليغاتی برای
كار ما وجود
ندارد. البته بعضی روزنامه
ها خبر برنامه های ما را می نويسند.
كمبود سالن و نوازنده
كه مربوط و مختص زنان باشد مهم ترين مشكل
ماست.ا
برای بهبود شرايط
چه كارهايی می توان
كرد؟
اگر به مناسبت های مختلف
مثل شب حافظ، سعدی، مولوی و ... بتوانيم برنامه
اجرا كنيم و به تبع سالن نيز در اختيار ما
برای فعاليت ويژه
برای بانوان گذاشته شود
خيلی خوب است. اين طوری حداقل هفته
ای يك برنامه خواهيم
داشت. بايد به خواننده و
هنرمند بها دهند و از او كار بخواهند و
برنامه ها را مختص
به دهه فجر يا يكی دو تا
برنامه ديگر نكنند؛ چون با اين كارها
پيشرفتی حاصل نمی شود. ما در هنری
مثل موسيقی می توانيم با ماهواره
مقابله كنيم؛ نه اين كه با كم
كاری مخاطب را از فرهنگ
خودمان دور و به فرهنگ كشورهای ديگر
برانيم.
|