|
انفجار
انتحاری در عربستان سعودی كه
تعداد كشته شدگان آن بنا به
ادعای آمريكايها تاكنون از مرز
90 تن گذشته، بزرگترين نگرانی
سياسی را در منطقه ايجاد كرده
است. قرعه بنام كدام كشور اصابت
خواهد كرد: ايران و يا عربستان؟
اين مهم
ترين پرسشی است كه از همان
ابتدای انتشار خبر اين انفجار
اذهان را به خود مشغول داشت. اگر
انگشت اتهام به سوی ايران دراز
شود، بسياری از خواب وخيال
های جناح راست جمهوری
اسلامی و بويژه تئوری
پردازانی نظير حسين
شريعتمداری نقش برآب خواهد شد.
تئوری پردازانی كه خود متهم
به دست داشتن در بسياری از
عمليات تروريستي( از جمله انتقال
اسلحه حامل مهمات به لبنان) اند.
آنها در روزهای اخير اين
تئوری را بهم بافته بودند كه
امريكا در عراق گرفتار آمده و اكنون
زمان دادن كمترين امتياز به امريكا
و يورش به اصلاح طلبان است تا يگانه
دولت قابل مذاكره در ايران ما باشيم!
اگر
انگشت اتهام به سوی عربستان دراز
شود، آنوقت بايد منتظر حوادث
مهمی در اين كشور بود، كه تقسيم
اين كشور به چند كشور كوچكتر در راس
اين تجزيه قرار دارد.
با اين
تفسير حادثه انفجار عربستان
سعودی را بايد پيش زمينه حوادث
آينده در منطقه ديد و فراتر از يك
انفجار.
آمريكا
خيلی قبل تر از اعلام خروج
نيروهايش از عربستان، اين كشور را
نا امن اعلام كرده بود و اين يعنی
كه امريكا در انتظار چنين حوادثی
بود!
نكته
جالب آنكه فرانسه نيز، پس اين حادثه
اعلام كرد نيروهايش را از عربستان
خارج می كند. آنها نيز درانتظار
حوادث بزرگتر در عربستان سعودی
اند و به پيروی عدم همراهی با
امريكا در گسترش جنگ در خليج فارس
می خواهند خود را از صحنه كنار
بكشند؟
وزير
خارجه سعودی به مسكو رفت تا
مقدمات سفر وليعهد عربستان به
روسيه را فراهم كند. رويدادی كه
تا چند سال پيش تصور آن نيز ناممكن
بود! وليعهد عربستان در اردن
نگرانی خود را در باره تغيير
جغرافيای منطقه با صراحت بيان
داشت.
اين در
حالی است كه مطبوعات عربی هر
روز گزارشهايی در باره جمعيت و
بيكاری در عربستان می نويسند.
الحيات چند روز پيش در همين رابطه
مقاله مفصلی داشت. در آن مقاله از
استخدام اولين تبعه سعودی و نه
يك شهروند متولد سعودی، بعنوان
خدمتگزار در هتلی در رياض خبر
داد. انتشار اخبار و گزارش هائی
در باره خواست شيعيان سعودی
برای ايفای نقشی بيشتر
دراين كشور نيز جلب توجه می كند.
بويژه كه سايت وزارت خارجه امريكا
كه اكنون بزبان فارسی روی
شبكه اينترنت قرار گرفته نيز از
اسلام آراسته به دمكراسی صحبت
می كند. امری كه آشكارا
خواستار تحولاتی در كشوری
مانند عربستان است و نمی تواند
با انديشه های جناح راست
جمهوری اسلامی همخوانی
داشته باشد.
گلف
نيوز در گزارشی چند روز پيش از
خانواده بن لادن و قدرت مالی و
نفوذ آنها در عربستان و مقبوليت
اسامه بن لادن نوشت.
عربستان
سنگر بعدی است كه قوای
نظامی امريكا بايد فتح كند و يا
تخته پرشی است برای آغاز
عمليات عليه ايران؟ آرامكو را شايد
بتوان يكی
از شهرهای آمريكا ناميد كه
امريكا در آن سرمايه گذاری كرده
و منافع زيادی در آن دارد.
شهری مجهز برای آمريكاييان تا
در صنعت نفت عربستان نقش اصلی را
ايفا كنند.
وليعهد
عربستان در يك مصاحبه نسبتا مشروح،
با صراحت از مشكلات بزرگی
برای عربستان سخن و البته اضافه
كرده كه عربستان از پس اين مشكلات
جديد نيز مانند مشكل وزيدن نسيم انقلاب ايران و خمينيسم در
عربستان سعودی در 20 سال قبل
برخواهد آمد.
پادشاه
سعودی بيمار است و ساكن
ويلائی دور افتاده در اسپانيا،
كه ملك شخصی اوست! وليعهد
عربستان چندان با خواست های
امريكا همآهنگ نيست و در حقيقت به
امريكا و سياست های جديد آن در
منطقه اعتماد ندارد. گذشته های
طلائی، فراموش شده است. سرنوشت
وليعهد اردن در انتظار او نيز می
باشد؟
در
انفجار اخير، كالين پاول اولين
كسی بود كه بسرعت القاعده را
متهم كرد. اما القاعده در كجاست؟
سايه ايست سرگردان كه امريكا در هر
يك از كشورهای منطقه كه بخواهد
به جستجوی او برخواهد آمد؟
معلوم
نيست چند انفجار ديگر، چند قتل و
ترور ديگر، سر آغاز تحركات نظامی
امريكا در منطقه شد و حريق چه
زمانی به ايران خواهد رسيد. (ترجمه
مقاله وليعهد عربستان
سعودی را بزودی در
پيك خواهيد خواند)
|