|
خبرگزاری
دويچهوله، درباره انتخاب لهستان
به عنوان يكی از گردانندگان
بخشی از عراق نوشت:
لهستان
خبر احاله چنين وظيفهای را با
اشتياق تمام دريافت كرد؛ چرا كه به
كشوری شريك ابرقدرت تبديل شده
است، و اين در حالی است شركای
اروپايياش
چندان
توجهی به او ندارند.
چرا آمريكا به جای استراليا،
اسپانيا و يا هر
عضو
ديگری از “كشورهای ائتلاف”،
لهستان را برگزيد؟
آمريكا
پيش از
هرچيز
در نظر دارد به اصطلاح خودش “اروپای
جديد” را بطور نمادين، به خاطر
وفادارياش
در جنگ عليه عراق پاداش دهد و همچنين
تلاش ميكند تا با برخوردی
استثنايی با لهستان شكاف ميان
كشورهای اروپايی را عميقتر
سازد.
از
سوی ديگر
دولت
بوش ميتواند
از روابط امكانات لهستان در عراق
بهره بگيرد، چرا كه در دهههای 70
و
80 ميلادی 40
هزار
مهندس و كارشناس تسليحاتی
لهستانی در عراق مشغول به كار
بودند
و هم چنين 20 هزارعراقی برای
تحصيل به لهستان رفته و به اين
ترتيب بخشی از
قشر
تحصيل كرده عراقی حتی به
زبان لهستانی تسلط دارند.
اقتصاد
لهستان، به
ويژه
صنعت راه و ساختمانش، هم اكنون چشم
انتظار قراردادهای كلان در
چارچوب بازسازی عراق است.
همكاری
و هماهنگی سياسی ميان آلمان،
فرانسه و روسيه به سرعت شكل ميگيرد
و اين در
حالی
است كه «مثلث وايمار» (اتحاد نه
چندان پايدار آلمان، فرانسه و
لهستان) پويايی خود را از دست
داده است.
هنگامی
كه دولت لهستان 48
فروند هواپيمای جنگنده اف-16 به
ارزش سه ميليارد و 500 ميليون دلار را
به شركت آمريكايی لاك هيد
مارتين
سفارش داد، ناخوشنودی فرانسه و
آلمان را بيش از پيش برانگيخت
نشد.
وزير
امور
خارجه لهستان در ملاقات با كالين
پاول، همتای آمريكايياش،
در واشنگتن گفت، لهستان علاقمند
است سپاه حافظ صلحی با مشاركت هر
چه بيشتر ملتهای اروپايی در
عراق مستقر
شود.
|