ايران

پيك

                         

گزارشی از نمايشگاه كتاب در تهران

آه از اين كوچه بن بست!

 

از يك نامه...

 

" ... حالت چطور است؟ وضع چشم، كه بابت آن سخت نگرانم؟ آيا امكانش بود كه به آن دكتری كه گفتم تماس بگيري؟

جای شما خالی ديروز نمايشگاه كتاب بودم. جمعيت زيادی آمده بود، اما نه به اندازه سال قبل. در واقع خيل دختران و پسران جوان از اين موقعيت برای دوست يابی استفاده می كنند نه خريد كتاب.

فروش ناشران بسيار پايين بود و همه می ناليدند. جو نمايشگاه تا حدی تصويری از اجتماع موجود است:

طلبه های خودمان، طلبه های افغانی، عراقی، تاجيك و پاكستانی دركنار دختران جوانی كه تا حد اشباع آرايش كرده و آخرين مد لباس را پوشيده بودند.

مردانی با موهای دم اسبی و مدل های جديد ريش و مو و حتماً هم با عينك ريبن. روشنفكران سخت متفكر، با آخرين انديشه های غربی و به قول خودشان پست مدرن، دانشجويان عينكی ، ژوليده و لاغری كه يك تنه دهها كتاب را زير بغل زده و هن و هن كنان  بيرون مي‌آوردند و كارگران افغانی كه برای حمل 50 كتاب به مسافت 500 متر 7000 تومان مي‌گرفتند. دختران چادری و مقنعه پوش با برادران حزب الله اخمو و ريشو.

اكثريت غرفه ها اسلامی بودند با اسم هايی عجيب: انتشارات كتاب اسلامی وابسته به سازمان نقشه برداري! انتشارات سوره وابسته به بخش لجيستكی بسيج ناحيه 7! و اسامی جوراجوری كه به نظر می آمد در آخرين لحظات ساخته شده بود تا بخش زيادی از غرفه ها را به خود اختصاص دهند. اسم يك كتاب خيلی بامزه بود: ناگفته هايی از روح الله خميني!! (می دانم به چه فكر می كنيد:‌هنوز ناگفته دارد؟!) بازار مكاره بامزه ای بود. بهترين ناشران در بدترين قسمت ها جا داده شده بودند، طوری كه تعداد اندكی آنجا می آمدند. البته حرف اين بود كه تقسيم غرفه ها بين سالنهای بد و خوب نوبتی و چرخشی است، اما انگار هميشه يك جور می چرخيد. سالن ها به صورت دايره های متحدالمركز چيده شده بود، طوری كه پس از چند ساعت گردش سر آدم گيج می رفت. اين نمايشگاه ها برای ناشران بهترين مكان است، چون نقد پول بدستشان می رسد، اما به نظر می رسد امسال اوضاع جالبی نبوده است. تعداد عناوين كتاب ها گيج كننده بود و تقريباً در هر موردی می شد كتابی را خريد؛ از كتاب های فلسفی، سياسی، اجتماعی، علمی تا كتاب های سرگرم كننده. اما به دليل شلوغی امكان بررسی و نگاه انداختن به آنها ممكن نيست و عملاً تنها بايد به تيتر آنها كفايت كرد.

... سلام برسان. منتظر نامه ات هستم.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی