جهان

پيك

                         

 

 

عضورهبری‌حزب‌كمونيست‌عراق: مانمی‌توانيم
با ادامه اشغال نظامی كشور موافقت كنيم
نام تعويض يك ديكتاتور با
ديكتاتوری ديگر تحول نيست!ا
 

 

مصاحبه با "رائيد فهمی” عضو كميته مركزی حزب كمونيست عراق و نماينده اين حزب در فرانسه، كه از سال 1983 به عنوان پناهنده سياسی در فرانسه بسر می برد. اين مصاحبه در شماهه ماه مه 2003 نشريه "كنكرت" چاپ آلمان منتشر شده و ترجمه آن با ترجمه ای كه پيشتر توسط آقای "فريدون صالحی” انجام داده و در سايت گويا منتشر شده بود تطبيق داده شده است. در برخی اصطلاحات و تعابير تغييراتی وجود دارد، همانگونه كه در خلاصه و يا حذف سئوالات.

- وقتی خبر سقوط رژيم صدام حسين را شنيديد چه احساسی به شما دست داد؟

فهمی: شادی توام با آرامش. شادی از سقوط ديكتاتور منفوری، كه آرزوی سقوط خود و رژيمش راداشتيم؛ البته در عين حال افسوس برای اينكه نتوانستيم مانع از فاجعه جنگ بشويم. ما هر آن چه كه از دستمان بر آمد انجام داديم تا مانع از جنگ شويم. در كميسيون های مختلف شركت كرديم، و پيشنهادات آلترناتيو تهيه و ارائه داديم، طرح های آلترناتيوی كه از طرفی مخالف راه حل آمريكا بود، ولی از طرف ديگر دگرگونی اوضاع در عراق را هدف قرار می داد. اما جنگ از مدت ها قبل طراحی شده بود، و اهداف آن پيدا كردن سلاح های كشتار جمعی نيست.

وقتی از طرح های آلترناتيو برای جلوگيری از جنگ و برای حفظ استقلال كشور می گويم ابتدا بايد استقلال عراق را تشريح كرد.  اين استقلال در هر حال به شكل دِوفاكتو به خاطر تحريم، محدوديت هوائی جنوب ـ شمال و غيره به صورتی محدود وجود داشت. با توجه به اين مسئله، ما از دخالت بين المللی پشتيبانی كرديم، اما نه به شكل نظامی، بلكه به عنوان يك اقدام سياسی. رژيم در برابر فشار خارجی شكننده شده بود، اين امر در رابطه با پذيرش فعاليت مجدد بازرسان سازمان ملل و تسليم شدن به اين خواست مشهود بود ـ و در عين حال شدت گرفتن خفقان در داخل كشور. اما با اين همه نمی بايست اجازه داده می شد كه موضوع به اصطلاح سلاح های كشتار جمعی عراق در مركز مسائل قرار بگيرد، چون با اين مسئله اين مردم عراق نبودند كه به نقش افرينان اصلی تبديل شدند، بلكه نظاره گر شدند. بر فراز سر آن ها خودشان  بريدند و دوختند!

 بايد به جای جستجوی سلاح های كشتار جمعی، بازديد از زندان ها و آزادی زندانيان سياسی در مركز خواسته ها قرار می گرفت. بايد سعی می شد، موانع فعاليت از پيش پای مردم عراق برداشته می شد تا آن ها خود خواست های شان را بيان كنند. از اين راه می شد ديناميسمی را به حركت در آورد كه به يقين از كنترل حكومت خارج بود.

اكنون هم عراقی ها مايل به تعويض يك ديكتاتور با ديكتاتوری ديگر نيستند. آن ها حضور  يك نيروی اشغال گر را نمی پذيرند، نه به شكل نظامی و نه به شكل اداری. به احتمال زياد يك نهاد غير نظامی عراقی اداره امور را در دست خواهد گرفت، اما نشانه های بسياری دال بر اين است كه اين نهاد از يك قدرت معمولی و واقعی برخوردار نخواهد بود. همين الان هم آشكارا در باره تقسيم ذخائر نفتی عراق و خصوصی ساختن آن ها صحبت می كنند. اوائل هفته دوم آپريل، اخباری منتشر شد، كه بر اساس آن ها بين ايالات متحده آمريكا با متخصصين نفتی عراقی كه در تبعيد بسر می برند، ملاقات هايی صورت گرفته است. درحاليكه اين مردم عراق هستند كه بايد از طريق نماينده گان منتخب شان برای سرنوشت منابع طبيعی عراق تصميم بگيرند.

ما خواستار اين هستيم كه مسائل مربوط به عراق به عهده سازمان ملل گذاشته شود، حتی اداره كشور، تا فراهم آمدن برگزاری يك انتخابات دمكراتيك، به عهده يك نهاد اداری موقت و غير نظامی به سازمان ملل واگذارشود. در عين حال خواهان ارسال كمك های پزشكی و انسان دوستانه برای مردم عراق و خواهان لغو فوری كليه تحريم های اقتصادی عليه عراق هستيم.

- برخی كشور های اروپايی مثل فرانسه و آلمان هم بر نقش سازمان ملل در مورد عراق تاكيد می كنند.

فهمی: مبنای  پيشنهادها و خواست ها يكسان نيست. مسئله آن ها اين است كه بر سر سفره تقسيم غنائم عراق حضور داشته باشند. درحاليكه مسئله ما چگونگی فراهم نمودن مطلوب ترين شرايط برای سهيم شدن مردم عراق در تعيين سرنوشت كشورشان است. ما از اين زاويه است كه به نقش سازمان ملل اشاره می كنيم، چرا كه در حال حاضر، آلترناتيو بين المللی ديگری وجود ندارد.

كنكرت: حزب كمونيست عراق هم مانند ديگر گروه های عراقی در تبعيد- يعنی همانها كه در كنفرانس لندن در ماه دسامبر 2002 گرد آمدند ـ پيش از شروع جنگ با ايالات متحده مذاكره داشت؟

فهمی: مواضع سياسی ما همواره روشن بوده است. ما بر اساس اين مواضع می توانستيم با هر كسی مذاكره كنيم ـ البته تا زمانی كه اين مذاكرات می توانست شفاف بماند. ما نه تنها با مقامات دولتی ايالات متحده، بلكه با مقامات دولتی فرانسه و آلمان نيز مذاكراتی داشتيم. مبتكر اين مذاكرات نيز خود اين دولت ها بودند. ما در نشريات حزبی در اين زمينه به روشنی گزارش داده ايم.

گروه هايی كه با آمريكا هم كاری می كنند از ما نيز برای شركت در كنفرانس لندن دعوت كرده بودند. آن ها مايل بودند كه ما نيز در هيئت های تثبيت شده اين كنفرانس حضور و شركت داشته باشيم. اما از آن جا كه ما طرفدار عراقی غير وابسته و دمكرات هستيم و دخالت آمريكا را رد می كنيم، در كنفرانس لندن شركت نكرديم. البته بر اين نكته بايد تاكيد كنم، كه تا زمانی كه دشمن اصلی ما ديكتاتوربغداد بود راغب به دامن زدن درگيری جدی بر سر مسائل مورد اختلاف با ديگر گروه های اپوزيسيون نبوديم.

می توان انتظار داشت كه نيرو هايی كه با آمريكايی ها همكاری كرده اند، در آينده نيز در پروژه آمريكا برای عراق شركت داشته باشند. بايد ديد كه آيا حقوق دمكراتيك شامل تمام جريان های سياسی كشور می شود ، يا اين حقوق تنها جريان های دلخواه آمريكا را منظور نظر دارد؟

احمد چلبی كه اكنون خواستار حضور نظامی آمريكا تا زمانی است كه كشور دارای قانون اساسی بشود. برای ما روشن است كه تناسب عينی نيرو ها به نفع نقشه های آمريكاست. اما خواست سياسی ما چيز ديگری ست: ما نمی خواهيم ديكتاتور را با يك رژيم اشغال گر عوض كنيم. بهای سياسی اين امر بسيار سنگين خواهد بود. اشغال طولانی مدت عراق توسط آمريكا موجب بروز مقاومت خواهد شد، چرا كه هيچ يك از گروه های سياسی پر نفوذ عراق اين مسئله را نخواهند پذيرفت.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول

Internet
Explorer 5

 

ی