|
خبرگزاری
ايسنا گزارش داده است كه احزاب و
تشكلهای پرستاری در رابطه با
بحران خصوصيسازی بيمارستانها
بيانيهای صادر كردهاند. آنها
در اين بيانيه از جمله مينويسند:
بيش
از يكسال از شروع واگذاری
واحدهای دولتی بخش بهداشت و
درمان به شركتهای خصوصی ميگذرد
و هر از چند گاهی با اعتراضات
جامعه پرستاری كمرنگتر شده و
به نحوی ديگر و در جايی ديگر
ادامه مييابد.
پرستار به عنوان حامی مددجويان و
ارائهدهندگان سلامتی به
بيماران كه بيش از 70
درصد از تيم درمان را تشكيل ميدهند،
بزرگترين و اولين قربانيان طرح
واگذاری هستند.
تشكلها و احزاب جامعه پرستاری
شامل انجمن پرستاران ايران، خانه
پرستار، اتحاديه كاركنان
بيمارستانها و مراكز درمانی،
سازمان نظام پرستاری و بالاخص
جمعيت اسلامی پرستاران ايران،
بارها در بيانيهها و مصاحبههای
مختلف عوارض و نتايج دهشت بار
رهاسازی نظام بهداشت و درمان را
به مسئولان امر گوشزد كردهاند و
آنچه در جلسات و نشستهای اين
تشكلها و نيز خواسته جامعه
يكصد و بيست هزار نفری
پرستاری است، توقف اين طرح
در مرحله اول و لزوم انجام
بحثهای كارشناسی و تحقيقات
لازم در اين زمينه است.
تمامی اعضای جامعه پرستاری
مخالف خصوصيسازی بيمارستانها
هستند و به دلايل متعددی كه ذيلا
اشاره ميگردد، توقف اين طرح را از
مسؤولان امر خواستارند.
الف ـ خصوصيسازی
مساوی تهديد سلامت و جان بيماران
مطابق قانون اساسی جمهوری
اسلامی ايران دولت موظف به ارائه
بهداشت و آموزش رايگان است و جان
انسانها با ارزشترين دارايی و
سرمايه آنهاست و وظيفه پرستار،
حراست و حفاظت از آن و بازگرداندن
توانايی و شادابی و سلامت است.
براين اساس معتقديم دولت با
واگذاری پرستاری به بخش
خصوصی و سودجويانی كه هدفشان
فقط پول و افزايش سرمايه است موجب
ايجاد بحران سلامتی ميشود و
متاسفانه برخی از مسئولان در
سيستم های دولتی فقط با در نظر
گرفتن منابع مادی سنگ خصوصيسازی
را به سينه ميزنند و به اثرات
متعدد سوء آن توجهی ندارند.
جای اين سوال از وزير بهداشت
وجود دارد كه آيا ميشود جان
انسانها را به كسانی كه هيچگونه
آشنايی با خدمات پزشكی و
پيراپزشكی ندارد سپرد؟
در حال حاضر بسياری از
بيمارستانهای خصوصی در
آستانه ورشكستگی قرار دارند و
حقوق پرسنل پرستاری آنها نزديك
به 6 ماه است كه
پرداخت نشده ( و باعث اعتراض و تحصن
پرسنل نيز گرديده است) . هزينه يك
عمل كوچك در بيمارستان خصوصی بيش
از دهها برابر آن در يك بيمارستان
دولتی است.
افت شديد كيفی خدمات پزشكی و
پيراپزشكی در بيمارستان
خصوصی و نيز دولتی مشهود است و
با واگذاری بخشهای دولتی
كه دارای حداقلهای نظارت ميباشند،
مشكلات ديگری از سوی بخش
خصوصی دامنگير شبكه سلامت ميشود
و متاسفانه در اين ميان آنچه در نظر
گرفته شده فقط آمدن پول است.
مسلما مسولان وزارت بهداشت مسؤوليت
عواقب سوء اينگونه اثرات را عهدهدار
خواهند بود.
(حفظ سلامتی اجتماع و مردم و
ارائه درمان مناسب با كمترين هزينه
حق بديهی و مسلم مردم است و
تشكلهای جامعه پرستاری
بعنوان مدافع حقوق ملت از
واگذاری بيمارستانها به
شركتهای خصوصی و خدماتی
قطعا مخالف بوده و جلوگيری
خواهند نمود.)
ب ـ عدم كارشناسی
صحيح
1ـ جای بسياری بحثهای
كارشناسی در امر خصوصيسازی
بيمارستانها خالی است. برنامه
خصوصيسازی فعلی نتيجه
تصميمات تعداد محدودی پزشك و با
ديد رهايی دولت از هزينههای
درمان طراحی شده است و با قطعيت
اعلام ميگردد كه در نظام و ساختار
عريض و طويل بهداشت و درمان از هيچ
گروه كارشناسی پرستاری،
تشكل،حزب، انجمن و .. نظرخواهی
نشده است.
امروز جامعه پرستاری دارای يك
نظام قانونمند، تشكلهای حرفهای
و كارشناسان زبده با مدارك و مدارج
علمی بسيار بالا بوده و
توانايی تصميمگيری برای
سرنوشت خود را بخوبی داراست و به
هيچ فرد يا گروهی اجازه استثمار
پرستار كه عوارض آن در نهايت متوجه
بيمار خواهد شد را نميدهد.
مسلما هنگاميكه چنين خطراتی،
سلامت مردم و اجتماع را تهديد ميكند
و مسؤولان امر با پنهان كاری
سعی در ادامه كار خود دارند،
تشكلهای جامعه پرستاری با طرح
موضوع در مجلس و ارگانهای مربوط
كسانی را كه در ديوارهای بسته
اقدام به تصميمگيری و اجرای
سلايق خود ميكنند از خواب غفلت
بيدار خواهند كرد.
در طی سال گذشته مسئولان وزارت
بهداشت به دفعات متعددی در پاسخ
مصاحبهها و اطلاعيهها و شكوائيههای
تشكلها و اعضای جامعه پرستاری
در رابطه با خصوصيسازی، سكوت
كرده و اصل قضيه را منتفی،
برخی آن را در مرحله تئوری و
همزمان برخی ديگر درمرحله
آزمايشی اعلام كرده و نهايتا
وزير بهداشت طی مصاحبهای
فرمودهاند:
« قبل از فراگيری طرح خصوصيسازی
كادر پرستاری، درباره مسايل و
مشكلات پرستاران بحث و رضايت آنان
جلب خواهد شد.»
با اين حال 3 روز بعد از اين مصاحبه و
در تعطيلات نوروزی بخش
مراقبتهای ويژه بزرگترين و
قديميترين بيمارستان تهران (بيمارستان
1000 تختخوابی امام خمينی)
به يك شركت خدماتی
خصوصی واگذار شده و اين امر
در ديگر شهرستانها و حتی تهران
در حال اجرا بوده و به هيچوجه
اعتراضات جامعه پرستاری مدنظر
قرار نگرفت.
ج ـ مرگ بيماران در
بخشهای ويژه
با توجه به اينكه در بخشهای
ويژه خدمات كاملا تخصصی
پرستاری و پزشكی ارائه ميگردد
و تواناييهای پرسنل در نحوه
ارائه خدمات بسيار مهم و حياتی
است واگذاری آن به عنوان
بخشهای آزمايشی طرح خصوصيسازی
( در دانشگاه علوم پزشكی تهران)
كاری نسنجيده است كه موجب تهديد
جان بيماران ميشود.
بيماری كه به بخش ويژه مراجعه ميكند
فاقد علايم اوليه هوشياری بوده و
تصميمگيری در مورد هزينه،
كيفيت و يا حتی مراجعه به
بيمارستانی ديگر بدليل اهميت
زمان در انتقال بيمار و فاصله بسيار
كم مرگ و زندگی به هيچوجه امكان
ندارد.
درصد مرگ و مير بيماران به دلايل
متعدد از جمله زمان انتقال به
بيمارستان، نوع ضربه وارده به
بيمار، سن و ... بسيار زياد بوده و
خطاهای فردی پرسنل غيرمجرب و
تجهيزات ناكافی و يا مديريت
غيرمرتبط شركتهای خدماتی در
اين بخشها مشهود نيست.
نهايتا هدف از واگذاری بخشهای
ويژه در مرحله اول آزمايش طرح خصوصيسازی،
كاهش هزينهها برای وزارت متبوع
بدون در نظر گرفتن حقوق بيمار و
سلامتی وی بوده و اين جرمی
غيرقابل انكارست و طراح يا طراحان
آن بايد شرمنده وجدان و قسم
پزشكی خود باشند.
د ـ پرستاران در
خصوصی سازی مساوی
اشيايی همچون تختهای
بيمارستان!
1ـ متاسفانه اولين گام در خصوصيسازی
نيروی انسانی، دامنگير
پرستاران شده است.
هرچند مسؤولان، اين موضوع را به
پزشكان و ساير گروههای
پيراپزشكی نيز نسبت ميدهند كه
در روستاها و شهرستانهای كوچك
اجرا ميشود ولی اين دليلی
برای توجيح طرح نيست.
قائم مقام معاونت سلامت وزارت
بهداشت، دكتر جمشيدی در پاسخ به
اعتراضات جامعه پرستاری فرمودند:«پرستاران
ميتوانند برای دفاع از حقوق
خود شركت تعاونی تشكيل بدهند»
يعنی در صورت درستی حركت! كه
نهايتا باز هم تصدی تعاونی را
به پزشكان ارائه دهند تا ايشان از
درآمد سرشار آن بهرهمند شوند.
ماهيت استعماری اين طرح باعث شده
كه تاكنون هيچ يك از مسؤولان وزارت
بهداشت اقدام به دفاع از طرح نكرده
و هرگاه اعتراضی بوده با نفی
اجرای طرح و يا پنهان كاری
آنرا در حد تئوری ناميده و اظهار
كردهاند كه در برخی
بيمارستانها به صورت آزمايشی
اجرا ميشود، ولی متاسفانه
شاهديم كه تمام بيمارستانهای
كشور به تدريج به بهانه Pilot
دچار خصوصيسازی خواهند شد.
2ـ دلايل بسياری در اين طرح باعث
ميشود كه بگوييم وزارت بهداشت
عمدا يا سهوا با اجرای اين طرح
درصدد انهدام مطلق پرستاری است.
در سالهای گذشته با حذف دفتر
پرستاری وزارت بهداشت، تعلل در
برگزاری و تضعيف انتخابات
سازمان نظام پرستاری و دادن
طرحهايی همچون آموزش 6 ماهه
پرستار و يا جايگزينی مديران
پزشك در بخش پرستاری، سعی در
رسيدن به اين هدف و استثمار هرچه
بيشتر اين قشر كه شايد آرام و متين و
برخی مطيع بودهاند بكنند.
جای اين سوال از مسؤولان وزارت
بهداشت ميباشد كه در كدام منطق
اين همه بيعدالتی و اجحاف در حق
پرستاران ميشود و اختلاف
طبقاتی تا حدی است كه در يك
بيمارستان ( چه دولتی و چه
خصوصی) يك پزشك بيست ميليون
تومان و يك پرستار شش هزار تومان
بعنوان حق كارانه دريافت كند! آيا
سطح علمی و تخصصی پزشكان
بعنوان مثال سه هزار برابر پرستار
كارشناس يا ارشد در آن بخش است. يا
آنها سه هزار برابر پرستاران در
بيمارستان فعاليت ميكنند و يا
اينكه ارزش و قرب آنها در سيستم
بهداشت و درمان ايران سه هزار برابر
پرستار است.
3ـ سيستم پزشكسالار وزارت بهداشت
به ديد يك خدمه به پرستار نگريسته و
هميشه سعی در جلوگيری از حضور
آنان در عرصههای مديريتی و
تصميمگيری و يا استقلال
كاری داشته است. قطعا آمارهای
موجود نشان ميدهد كه هر پرستار در
هر شيفت حداقل شش ساعت حضور
فيزيكی با حداقل چهل درصد
كارايی مثبت دارد، ليكن حضور
پزشكان به دقايقی محدود برای
ويزيت بيماران منتهی ميشود كه
آن هم اكثر اوقات به جهت تراكم كار
در بيمارستانهای متعدد
خصوصی، مطب، پستهای
دانشگاهی و وزارتی به يك
امضاء يا مهر منتهی شده كه
گاهی نيز در اختيار دانشجويان يا
پرسنل بخش گذاشته ميشود.
4ـ مسؤولان وزارت بهداشت بايد در
مورد اختلاف فاحش حقوق و مزايای
يك پزشك و پرستار توضيح قانعكننده
يا الگويی ارائه دهند و بگويند
ما چگونه مدعی عدالت هستيم، در
حاليكه در كشورهای غربی و
اروپايی و حتی كشورهای
آفريقايی و آسيايی و
كشورهای همسايه، اختلاف حقوق
پزشك و پرستار به دو برابر نميرسد.
آيا شايسته نيست وقتی طرح خصوصيسازی
بيمارستان از يك كشور بيگانه
الگوبرداری ميشود. نسبت حقوق
پرسنل، تجهيزات و ... نيز
الگوبرداری گردد. حق بيكاری
يك پرستار كانادايی معادل پنج
برابر حقوق كامل يك پرستار
ايرانی است و آينده شغلی وی
و حتی بازنشستگی كاملا تضمين
شده در طرح خصوصيسازی در ايران
آينده شغلی پرستار چگونه ديده
شده است؟
5ـ پرستار ايرانی به دليل كمبود
حقوق موظف به اشتغال
در چند بيمارستان است كه
عوارضی از قبيل اشغال چند فرصت
شغلی توسط يك نفر و افزايش
بيكاری نيروی متخصص، افت
كيفی ارائه خدمات به دليل
خستگی مفرط،
كاهش سنواتی كه يك فرد ميتواند
با حداقل كيفيت به ارائه خدمات 24
ساعته شبانه روزی (بدون هيچگونه
تعطيلی، زمان تفريح و ...) بپردازد
( به حداكثر 5 سال) كه منجر به اتلاف
سرمايه ملی كه جهت آموزش و تربيت
وی شده است نيز ميگردد.
بروز مشكلات و بحرانهای روحی
برای پرستار و خانواده وی
بدليل خستگی شديد و دوری از
فرزندان و خانواده، افزايش
تنشهای محيطهای كاری به
دليل استرسهای دائمی كه در
طی چندين شيفت كاری توسط
همراهان بيمار و همكاران درمان،
كمبود تجهيزات و .... به پرستار و
قاعدتا به بيمار منتقل ميگردد.
عدم امكان استفاده از آموزشهای
لازم، مطالعه و شركت در دورههای
بازآموزی در نهايت عوامل فوق
باعث افت شديد كيفيت ارائه خدمات
پرستاری ميگردند و نهايتا
بيمار بدليل عدم مراقبت صحيح جان
خود را از دست خواهد داد.
حال با واگذاری اين سيستم معيوب
به بخش خصوصی چه فاجعهای به
بار ميآيد.
6ـ با رشد پزشك سالاری در سيستم
بهداشت و درمان و خروج پرستاران از
سيستم دولتی، امنيت شغلی اين
حرفه به شدت مورد مخاطره قرار ميگيرد.
قراردادهای 6 ماهه در
بيمارستان خصوصی چيز غيرقابل
انكار نيست و هماكنون در
شركتهای خدماتی
قراردادهای 89 روزه بسته ميشود
با حقوقی كمتر از حداقل حقوق
مصوب برای يك كارگر ساده بيسواد
در دو سال قبل.
تعدادی پرستار از سيستم اخراج و
تعداد كمتری جايگزين ميشوند.
بهای اشتغالزايی كاذب
برای گروهی، بيكاری تعداد
بيشتری را به دنبال دارد.
در اينگونه قراردادها افراد
متقاضی بايد جوان، كمحرف، مطيع
و با فيزيك مناسب باشند و اين از
خصوصيات بردهداری در قرون
وسطی است. پرستاری شغلی است
بسيار حساس و بدليل ارتباط تنگاتنگ
آن با مرگ و زندگی بيمار، لزوم
حفظ تعهد و عشق به حرفه و عاطفه
انكارناپذير است.
آيا با اجرای سيستم بردهداری
خصوصيسازی، ميتوان عشق و
تعهد را حفظ كرد؟ در حالی كه
پرستاران بيشماری هر روز
قربانی آلودگيهای محيط كار،
بيماريهای عفونی، ايدز و
درگيريهای بيماران و همراهان،
داروهای شيميايی، اشعه
راديواكتيو و تحقير حرفهای ميشوند
و اين در حالی است كه جيبهای
نزديك به 5 درصد پزشكانی كه پستها
و مقامهايی را در اختيار دارند
از زور پر پولی ميتركد.
جامعه پرستاری هماكنون برای
آخرين بار و برای حفظ حيات
شغلی و دفاع از آخرين بازماندههای
حيثيت حرفهای كه توسط برخی
تجارتطلبان طبيب نام! به سخره
گرفته ميشود هشدار ميدهد در
صورت عدم توقف طرح واگذاری سيستم
پرستاری به بخش خصوصی از
اجرای هرگونه كار در بخش درمان
اجتناب كرده و حقوق ماهيانه 60 هزار
تومان را به همان صاحبان زور ميبخشد
تا خود امر پرستاری از بيماران
را برعهده گيرند.
در اين ميان تشكلهای
پرستاری به جهت مسؤوليتهايی
كه در قبال جامعه خود برعهده گرفتهاند
و تاكنون سعی بسياری داشتهاند
كه به جهت حفظ منافع و امنيت ملی
فشارها و اعتراضات جامعه
پرستاری را در جهتی هدايت شده
و قانونمند سوق دهند از نمايندگان
مجلس شورای اسلامی خواستارند
با رسيدگی هرچه سريعتر با ارائه
طرحی توقف خصوصی سازی در
بيمارستانها را تصويب نمايند.
از رياست محترم جمهور و نيز
اعضای محترم هيات دولت درخواست
ميگردد با در نظر گرفتن بحران
بوجود آمده در سيستم بهداشت و
درمان، سريعا ضمن توقف طرح خصوصيسازی،
نسبت به بازگردانيدن بخشهای
واگذار شده بالاخص بخشهای ويژه
بيمارستانها اقدام نمايند.
از وزير محترم بهداشت و درمان و
بالاخص از معاون سلامت و قائم مقام
وی درخواست ميشود در صورت
داشتن هرگونه نظر و دفاع
كارشناسی از طرح خصوصيسازی
در شبكههای تلويزيونی جهت
مناظره حضور پيدا نمايند، در غير
اين صورت تمام مسؤوليت و عواقب سوء
بحران بوجود آمده را كه منجر به
تهديد سلامت جامعه ميگردد برعهده
خواهند گرفت.
همچنين تمامی تشكلها و احزاب
جامعه پرستاری آمادگی خود را
جهت بررسيهای كارشناسی و
ارائه راهكارهای صحيح در امر
خصوصيسازی اعلام ميدارند.
از تمامی پرسنل جامعه پرستاری
نيز تقاضا دارد با درايت و
هوشياری كامل نسبت به عواقب طرح
خصوصيسازی اطلاعات لازم را كسب
و هرگونه خبر و پيشنهاد خود را با
احزاب و تشكلهای پرستاری در
ميان بگذارند.
حفظ وحدت رويه و همبستگی در اين
زمينه موجب پيشبرد دستيابی به
حقوق از دست رفته اين جامعه ميباشد.
|