پيک هفته

   

پيک نت

پيوندهای پيک بايگانی پيک

hafteh@peiknet.com

 

    hafteh@peiknet.com

 
پيک هفته
 
 

 

 
 

 

 

 

عكس صفحه نخست

امير پويان

www.pouyan.ws/ archives/2004_02.html

 
 

دارالفنون
يادگار جدال 150 ساله
جهل و دانش
   
 

150 سال پيش ميرزاتقى خان اميركبير، اصلاحات درايران را با تاسيس دارالفنون پايه ريزی كرد. می‌خواست كشور و ملت را از زير چتر ارتجاع دربار شاهنشاهی و مرتجعين واپسگرای مذهبی بيرون بكشد.

شاه و شيخ مانع شدند و جانش را در حمام فين كاشان گرفتند. از آن تبار، هنوز درايران ايستاده اند تا از واپس ماندگی دفاع كنند. ولايت را جانشين سلطنت كنند و امثال نوری همدانی و مصباح يزدی و ملاحسنی و ديگران و ديگران را بر سرنوشت كشور حاكم.

دارالفنون، در آخرين سالهای عمر سلطنت پهلوی نيز ديگر كالج دوران قاجاريه و عصر ناصری نبود، گرچه هنوز مشهورترين مدرسه تهران بود و با البرز و هدف رقابت می‌كرد.

با انقلاب، به عمر دالفنون خاتمه بخشيدند تا خاطره اش از ذهن‌ها برود. از آن ثروت عظيمی كه در اين 25 سال صرف جنگ لبنان و افغانستان و عراق شد، حتی اگر ته كاسه آن را هم خرج دارالفنون كرده بودند، حالا می‌شد آن را بعنوان سمبل اصلاحات و دانش و نخستين كالج اين بخش از خاورميانه كه با مصر و قاهره در رقابت است در معرض ديد و قضاوت عالم و آدم قرار داد. نه تنها چنين نكردند، بلكه رهايش كردند تا مخروبه شود و بجايش هر حجره و امام زاده‌ای را كه نان و آبی هم در كنار آن در می‌آمد و می‌آيد، رنگ و لعاب زدند و مردم به زيارت آن فراخواندند. سری به امام زاده داوود در شمال تهران و چاه‌های دوقلوی جمكران در جاده تهران قم بزنيد. اگر به اصفهان رفتيد به جلال و جبروتی كه برای شيخ درباری و ساواكی زمان شاه "شمس آبادی” برپا كرده اند هم برويد. برای ارتجاع بارگاه می‌سازند و برای علم و عالم قديم نابودی و فراموشی و عالم و علم نوين هم زندان و مقابله.

دارالفنون، اين عروس 150 ساله نوانديشی وعلم، در مسير بازار پرفتنه ايران می‌رود كه فرو ريزد. گاهی كه می‌خواهند از تهران قديم بسازند، درش را باز می‌كنند و چند سكانسی در آن فيلم می‌گيرند. همين!

وارد خيابان ناصرخسرو كه شديد، در همان ابتدای خيابان به اين بنا نگاه كنيد.

از اين كالج بزرگ وقت و زمان، امثال بديع الزمان فروزانفر بيرون آمد كه چند دهه بزرگ دانشكده معتبر ادبيات دانشگاه تهران بود. كمال الملك نقاش از آن بيرون آمد و جلوی رضا خان قلم علم كرد. على اكبرخان داور هم همين كالج را گذراند و بعدها مبتكر دادگستری مستقل درايران شد.

دارالفنون را در سال ۱۳۰۸ موسيو ماركف روسى با تلفيقى از معمارى هخامنشى و صفوى آن را بازسازی و مرمت كرد. از سال ۱۳۷۵ عملا آن را به حال خود رها كرده اند تا فرو ريزد.

در گوشه اى، از حياط آن زباله جمع می‌كنند و در بخش ديگری از آن بقاياى چند دكور از دور خارج شده سريالهاى تلويزيونى. از پنجره‌های بی‌شيشه و شكسته آمفی تئاتر مدرسه اميركبير در هيات مجسمه فرسوده‌ای كه از او باقی مانده، بر سلطه جهل و مرگ علم و بر رفت و آمد شبانه روزی معتادان، ولگردانى و سوداگران مرگ می‌نگرد.