ايران

پيك

                         
 

دری نجف آبادی

كركری خوانی در ونزوئلا

مقابله با اصلاحات در ايران

 
 

حجت‌الاسلام دری نجف‌آبادی، دادستان كنونی كل كشور و وزير اطلاعات و امنيت در ادامه قتل های زنجيره ای در دولت خاتمی، به ونزوئلا سفر كرده است. كشوری كه همزمان با ايران دست به اصلاحات اساسی زده و تاكنون توانسته زير گوش امريكا اما متكی به خواست و اراده مردم در برابر توطئه های شركت های نفتی پايداری كند. چنان كه در يك انتخابات تحميلی و زير نظر سازمان های جهانی نيز توانست بار ديگر آراء مردم را كسب كند.

دری نجف آبادی در اين سفر حرف هائی زده كه دشوار بتوان باور كرد كارگزاران اصلاحات در دولت ونزوئلا هم آن ها را باور داشته باشند، چرا كه دولت ونزوئلا نيز روند اصلاحات در ايران را بدقت دنبال می كنند و رئيس جمهوری اصلاح طلب اين كشور"چاوز" بارها با مقامات اصلاح طلب و از جمله خاتمی ديدار و گفتگو داشته و با مشكلات و كارشكنی ها آشناست!

قربانعلی دري‌نجف‌آبادی در ديدار با بازرس كل كشور ونزوئلا گفت:

‌شما هم مثل ما طعم تلخ شبكه‌های مافيای قاچاق را با عمق وجود احساس می كنيد. مافيای مواد مخدر برای بشريت تلخ است، ما در جوار خود، افغانستان را داريم و شما هم در كنار خود كلمبيا و گاهی كارتان به جنگ مي‌كشد. ( اين گفته دری نجف آبادی زمانی كاملا قابل تائيد بود كه به زمينه سازی اجتماعی اعتياد در ايران نيز اشاره می كرد. سركوب هر خواست تفريحی مردم، بيكاری جوانان، نابودی ورزش كشور، بجای باشگاه ورزشی مسجد و امام زاده پشت سرهم ساختن، بجای تيم های ورزشی تيم های سينه زنی راه انداختن، محروم ساختن دختران و زنان از ورزش، فقر در مناطق مرز نشين ايران كه خود كشتگاه شبكه های حمل قاچاق به داخل كشور است و...)

 

دری نجف‌آبادی، در بخش ديگری از سخنرانی خود، برای فرار از اتهام نقض حقوق بشر درايران و اعدام های سياسی كه 25 سال است در جمهوری اسلامی انجام می شود، نعل وارونه زده و اين اعدام ها را به قاچاق مواد مخدر وصل كرد و گفت:

«برای مبارزه با مافيای قاچاق مواد مخدر سه هزار شهيد داده ايم.  وقتی ما قاچاقچيان را اعدام می كنيم، متهم به نقض حقوق بشر مي‌شويم. آيا ترانزيت چهار هزار تن مواد مخدر و كشت ترياك در 130 هزار هكتار از زمين‌های كشاورزی افغانستان نقض حقوق بشر نيست؟ ما انتظار نداريم ما را در مبارزه با مواد مخدر ياری كنند بلكه ما را زير سوال هم نبرند. »

حقيقت وقتی بر دل می نشيند كه سالوسی با آن مخلوط نشده باشد. حتی آن بخش مربوط به كشت ترياك در افغانستان و كشته شدن نيروهای نظامی و انتظامی كه دری نجف آبادی مطرح می كند وقتی با سالوسی وصل آن به اعدام های سياسی و توجيه نقض حقوق بشر مخلوط می شود، از اعتبار و تاثير گذاری آن ساقط می شود.

 

دادستان كل كشور كه بايد راستگو ترين و امين ترين فرد در يك كشور باشد، در توجيه قتل دكتر زهرا كاظمی بدست دادستان عمومی و انقلاب تهران و يا حداقل با اطلاع كامل او از شكنجه و اعتراف گيری از وی كه منجر به قتلش توسط شكنجه گر وابسته به قوه قضائيه شد، به بازرس كل ونزوئلا می گويد:

«يك زن تبعه‌ ايران (البته ايرانی تبعه كانادا منظور دادستان حقوقدان است!) در زندان در اثر حادثه‌ای (ضربه كاراته نماينده مرتضوی در زندان اوين) از بين مي‌رود (توجه كنيد به اصطلاح از بين رفتن بجای به قتل رسيدن) كه مايه‌ تأسف است، كانادا و آمريكا به ما اعتراض مي‌كنند‌، اما اگر ساليانه ده‌ها هزار تن از جوانان ما آلوده به مرفين شوند،‌ كسی واكنش نشان نمي‌دهد؛ ما به اين مي‌گوييم سياست يك بام و دو هوا و اين است جايزه‌ی مبارزه‌ ايران با مافيای مواد مخدر. »

هيچ ارتباطی در هيچ كجای دنيا می توان بين اين دو مسئله و ربط دادن آنها به يكديگر پيدا كرد؟ واقعا با چنين استدلال و دانش و عقيده ای می توان بر كرسی دادستانی كل يك كشور نشست؟ مگر در جمهوری اسلامی و با احكام انتصابی مافيای قدرت كه رهبر جمهوری اسلامی ماشين امضای آنست!

 

دادستان كل كشور در بخش ديگری از سخنرانی خواندنی خود، يك اظهار نظر سياسی – اجتماعی فراموش نشدنی هم كرد. او گفت:

«‌ امام (ره) در آن نامه تاريخی خود به گرباچف، تأكيد دارد كه مشكل روسيه، مسكن و نان نيست بلكه مشكل اعتقاد به خداست و تا اين، حل نشود، هيچ مشكلی حل نخواهد شد.»

 

از دادستان بايد پرسيد، حتی اگر جمله ای كه نقل كرده در نامه آيت الله خمينی با همين مضمون آمده باشد، واقعيت 10- 15 سال اخير چه چيز را نشان داد. دين به قول ايشان به مردم بازگردانده شد، حالا مشكل نان و مسكن مردم كه امروز به فرياد عمومی در روسيه تبديل شده را چگونه بايد حل كرد؟ شكم گرسنه خدا و پيغمبر می شناسد؟

آن مافيای قدرقدرتی كه در روسيه خون مردم را در شيشه كرد، دين را آورد و نان و مسكن را برد و امروز مردم روسيه تشنه به خون اين قدرقدرت اند كه اعتقاد به خدا را، بقول دری نجف آبادی آورد!

همين اعتقاد به خدا و تزريق حكومتی دين به مردم ايران، نان و مسكن و آب مردم را حل كرد؟

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی