ايران

پيك

                         
نهادهای بين المللی را به ياری بخواهيم
" بم"
عاشورا اينجاست!
 
 

صبح از خواب بيدار می‌شوم . چشمانم را باز نمی‌ كنم . هنوز خيال می‌كنم در كانكس هستم. چشمم را كه باز می‌كنم آبی چشم نواز ديوار ها نوازشم می‌كند و نفس عميقی می‌كشم . من بر گشته ام به اتاق آبی خودم . رفته بودم بم . چرايش را بعدا كه گزارش ها و نوشته هايم را جمع و جور كردم می‌گويم . اميد به هر گونه تغيير و باز سازی در بم همانقدر پوچ و خيالی است كه سراب های دايما روبه رو در جاده ی كرمان و زاهدان . انگار تازه يك ماه پيش زلزله آمده است . هنوز بعضی از خيابان ها در برخی از محله ها مثل سياه خانه ، عرب خانه ، سيد طاهر الدين و سنگستان خاك بر داری نشده،  چون استخوان های پوسيده ی زير آوار كسی را نداشتند كه بيرونشان بكشد. سه روز اول را در هتل ارگ جديد مانديم و بعد منتقل شديم به كانكس انجمن در اردوگاه امام خمينی . وضع اردوگاه ها افتضاح است . شب ها بوی ترياك خفته ات می‌كند . اعتياد در شهر بيداد می‌كند. زن و مرد و كودك هم نمی‌ شناسد . حتی مگس های شهر هم نشئه اند! بحث ترياك و جنس اش و قيمت اش ( كيلويی 490 تومان ) بحث شيرين داخل تاكسی هاست . دومين باری كه تاكسی سوار شديم راننده ی خوش مرام اش تكه ای بهمان تعارف كرد و ما برای اولين بار ترياك را ديديم. گفت اگر اهلش هستيد منقل و وافور هم در منزل دارم و مهمان ما باشيد، مهمان نوازی ايشان را رد كرديم ! در عوض الكل سخت و گران گير می‌آيد ... آدم ربايی ، تجاوز و سرقت مسلحانه از حوادث عادی شهر است . البته همه ی جنايات را بر گردن جيرفتی ها و بلوچ ها می‌اندازند كه بعد از زلزله وارد شهر شده اند . روزنامه ی ندای بم _ تنها روزنامه ی محلی شهر بم _ پر است از اخبار دختر ربايی . البته بدون ذكر نام و نشانی از خانواده ی دختر . معمولا هم كسی پيگير قضيه نمی‌ شود . دختری كه ربوده می‌شود بيش از هرچيز موجب سرافكندگی مردان با غيرت خانواده است، پس همان بهتر كه پيدا نشود . وضع بهداشتی اردوگاه ها اسفناك است . حمام و دستشويی درست و حسابی وجود ندارد . فاضلاب ها بالا می‌زند . كسی هم عين خيال اش نيست . ان جی او ی ما حمام و دستشويی بيرون كانكس ساخته بود . حتی برای دستشويی رفتن هم امنيت نداشتيم و شب ها دو ، سه نفر با هم بيرون می‌رفتيم و دو نفر بيرون پشت در كشيك می‌كشيدند ! ... وضع زنان و كودكان بم از هر فاجعه و زلزله ای غم انگيز تر است . چند تايی گزارش در مورد فحشا ، ازدواج  ، بهداشت روان و وضع كودكان نوشته ام كه منتظرم از گيجی خارج شوم و ويرايش شان كنم . راست اش هنوز گيج و منگ هستم و تصاوير از جلوی چشمم كنار نمی‌ رود . فكر می‌كردم داغون تر از اين حرف ها شوم ولی هنوز و همچنان توانسته ام مشاعرم را حفظ كنم . همه ی تلاش ام را می‌كنم كه عاقل بمانم . يا دست كم از اين كه هستم ديوانه تر نشوم .

 وضعيت كودكان در بم واقعا اسفناك است . حتی بهزيستی آمار دقيقی از كودكان بی‌
سرپرست ندارد . كودكانی كه به قيم هايشان سپرده شده اند شديدا تحت فشار و بدرفتاری هستند.  با وجود اينكه بهزيستی ادعا می‌كند كه هر دوماه يكبار به قيم ها سر می‌زند و از وضعيت كودك با خبر می‌شود و به مشكلاتشان رسيدگی می‌كند. خانم صديقه سام نژاد مددكار و مشاور خانواده در بهزيستی بم می‌گويند بيشترين بد رفتاری نسبت به كودكانی كه نزد قيم هايشان زندگی می‌كنند بی‌توجهی به وضع تحصيلشان است . بيشتر كوكانی كه نزد قيم ها زندگی می‌كنند ترك تحصيل كرده اند . بر طبق گفته ی ايشان بيشترين سوء استفاده از كودكان ، سو استفاده از املاك و مستغلات به جا مانده از خانواده است و پولی كه به كودك ارث رسيده است . خشونت خانگی و بد رفتاری با كودكان از سوی قيم ها از جمله معضلاتی است كه به آن اشاره می‌شود . خانم سام نژاد شديدا منكر سوء استفاده ی جنسی از كودكان از سوی قيم ها می‌شود و می‌گويد آماری در اين مورد به دست بهزيستی نرسيده است . با اين وجود بر اساس مشاهدات خود فكر می‌كنم بيشترين بدرفتاری كه با كودكان می‌شود سوء
استفاده ی جنسی از سوی قيم ها است . در همان اردوگاهی كه ما ساكن بوديم ، چند كانكس آن سو تر، دختر نوجوانی از پدرش باردار شده بود . از آن خانواده تنها همين پدر و دختر باقی مانده بودند و پدر، قيم و تنها تكه گاه دخترك 13 ساله بود. با موارد بسياری از سو استفاده ی عمو از برادر زاده و دايی از خواهر زاده مواجه شدم . متاسفانه كودكی كه مورد سو استفاده ی جنسی قرار می‌گيرد به دلايل مختلف مشكل اش را بيان نمی‌ كند. در يكی از مهدكودك های يكی از ان جی او ها مربيان با پسر 5 ساله ای مواجه می‌شوند كه نا‌آرام است و نمی‌ تواند روی صندلی اش بنشيند . بعد از معاينه ی پزشكی متوجه می‌شوند كه كودك مورد تجاوز قيم اش ( دايی اش ) قرار گرفته است . با وجود موارد چنين باز هم بهزيستی ادعا می‌كند كه هيچ آماری در مورد سو استفاده ی جنسی ندارد و همچنان بدون تحقيق و بررسی كودكان را مثل نخود و لوبيا بين قيم ها تقسيم می‌كند و كوچكترين سركشی و بازرسی ای از خانواده ای كه كودك را به سرپرستی قبول كرده به عمل نمی‌ آورد . از ان جی او های فعال در بم در زمينه ی كودكان می‌توان از انجمن حمايت از حقوق كودكان  ( كه من هم يكی از اعضايش هستم ) ، خيريه ی مادر و كودك ( كه تقريبا نيمه تعطيل است ) و ان جی او سيب ( موسس اش آقای فريبزر رييس دانا است ) نام برد . پيش از اين ان جی اوی ديگری تحت نام شكوفه های بم به مديرت آقای ژيوار در بم فعال بود كه آن زمان كه بهزيستی هيچ آماری از كودكان بی‌سرپرست در دست نداشت آقای ژيوار 250 كودك را تحت پوشش قرار داده بود . متاسفانه به دلايل سياسی ان جی او ی شكوفه های بم را منحل كرده و آقای ژيوار نيز بم را ترك كردند . ( گويا  ژيوار از جمله دانشجويان بازداشت شده پس از حادثه ی 18 تير 78 بوده است.)

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی