ايران

پيك

                         

آنها كه در مجلس فرمايشی نشسته اند، يادشان رفته چگونه به مجلس برده شدند
با شكست سكوت ملت
تكليف مجلس فرمايشی روشن می‌شود

بيانيه تحليلی دانشجويان دانشگاه تهران و علوم پزشكی تهران

1- بزرگترين گله مردم از خاتمی، قبول برگزاری انتخابات مجلسی است كه حالا نه تنها در برابر مردم، بلكه دربرابر دولت و شخص خود او ايستاده است.2- يگانه راه نجات كشور، بازگشت همان شور و نشاطی به جامعه است كه 8 سال آن را سركوب كردند و امروز بقای ملی كشور محتاج آنست.3- مشكلات اقتصادی و معيشتی كشور حل نخواهد شد، جز با پاسخگو شدن همه اركان كشور، قانونمند شدن همه سازمانها و نهادهای پنهان و آشكار اقتصادی، سياسی و اطلاعاتی، برابر شدن همه افراد در برابر قانون، احترام به آزاديهای فردی و اجتماعی، پذيرفتن حقوق بشر و دموكراسی، پايان تقسيم مردم به خودی و غيرخودی  كه درد مزمن همه بخشهای جامعه ماست.

 
 
 

انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه تهران وعلوم پزشكی تهران عملكرد هفت ماهه مجلس فرمايشی هفتم را بررسی كرده و نتيجه آن را طی بيانيه‌ای منتشر كرد.

در اين بيانيه با ابراز اين عقيده كه فرياد بلند دين‌مداری، اسلام‌خواهی، عدالت‌طلبی، دفاع از محرومان و دهها واژه سترگ و مسؤوليت‌آور ديگر هر روز از مجلسی شنيده می‌شود كه بسياری از طرحها، اعمال و گفته‌های تكيه‌زنندگان بر صندليهای رنگارنگ آن بر خلاف آنهاست.

آنها كه به مجلس هفتم برده شده اند سكوت ملت ايران را تأييدی تصور كرده اند بر آنچه كه می‌كنند. گويا نمی‌خواهند سر از آستين غفلت بيرون آورند و نيم نگاهی به جامعه رخوت‌زده ايران بيندازند.‌ای كاش نمانيدگان كمی انصاف به خرج می‌دادند و ميزان مشروعيت خود در تصميم‌گيری‌های كلان كشور، كه بی‌شك تنها و تنها می‌بايست حاصل رأی ريخته ‌شده برای آنان باشد، برای خود يادآوری می‌كردند. اين يادآوری باعث می‌شد تا در نطق‌های پيش از دستور و تصميم‌گيری‌هايشان بدانند كه آنها حاصل برگزاری انتخاباتی هستند كه در آن برخی از مؤلفه‌های اوليه برگزاری يك انتخابات رعايت نشده است.

ما به عنوان بخشی از جنبش دانشجويی كه امروز به رغم تحمل بار سنگين نامهربانی‌ها، تهمت‌ها و برخوردها به لطف پروردگار، از درون زنده است و جوشنده، به صراحت اعلام می‌داريم كه فقط و فقط به خاطر خدشه وارد نشدن به مسير پيشرفت كشور و حفظ همه ارزشها و دستاوردهايی كه اعتقاد داريم، امروز سكوت كرده‌ايم.

مجلس خانه ملت است و ملت يعنی تمام ايرانيانی كه در گوشه، گوشه اين خاك سرافراز زندگی می‌كنند، با هر دين، انديشه، اعتقاد و مسلكی، و امروز يك نماينده واقعی می‌بايست در پيشبرد آرمان 200 ساله‌ ملت ايران كه چيزی جز اصلاحات بنيادين در همه زمينه‌ها نيست تلاشی مجدانه داشته باشد. بديهی است كه مجلس هفتم در اين جايگاه قرار ندارد. بسياری از طرحهای پيشنهادی و تصويبی و عملكردهای مجلس هفتم از ابتدای فعاليت تا به حال غيرقابل دفاع بوده‌اند. به عنوان موردی مهم بايد گفت كه نحوه‌ی برخورد نسبت به استيضاح وزير پيشين راه و عدم رأی اعتماد به وزير پيشنهادی رييس‌جمهور، ما را به جايی می‌رساند كه ديگر سكوت را جايز ندانسته، ذكر موارد ذيل را بر خود لازم می‌دانيم:

مشكلات وزارت راه و ترابری و همه‌ی وزارتخانه‌های ديگر از چه نشأت می‌گيرند؟
اگر جاده‌های ما در وضعی اسف‌بار به سر می‌برند، اگر ناوگان هواپيمايی ما خسته و فرتوت است، اگر راه‌آهن ما آن طور كه شايسته است توسعه پيدا نمی‌كند، اگر ملت بزرگ ايران مجبورند از قطارهای دست چندم !!!! كشورهای متوسط !!!! اروپايی استفاده كنند و اگر . . . اينها برای چيست؟

چرا ملت ايران نبايد بدانند كه اينها ناشی از عدم احترام واقعی به نخبگان، دانشگاهيان و صاحبان سرمايه است. چرا ملت ايران نبايد بدانند كه اين معضلات حاصل عدم ارتباط صحيح و پاياپای با كشورها و ملتهای بزرگی است كه به جای ما از تمام ظرفيت نخبگان و سرمايه‌های ما استفاده می‌كنند. چرا ملت ما نبايد بدانند كه اين مشكلات ريشه در آن دارد كه اقليت اقتدارگرا ميزان رأی ملت است را به صورت تمام - نه با تبصره‌ها و ماده واحده‌های خاص - قبول ندارند و چرا نبايد ملت بدانند كه نگاههای سطحی به مشكلات و معضلات عامل اساسی در اين راستاست. چرا از مشكلات اقتصادی مردم سوءاستفاده شود و به آنها گفته نشود كه درد ايران اصلاح ساختارهاست، اصلاح بينش‌هاست، اصلاح فرهنگ است، اصلاح نگاه به يكديگر است، نبودن گفت‌وگو است، نبودن آزادی است و نبودن نگاه كلان است - همه‌ی مواردی كه در اين 8 سال برای حركت به سمت آنها تلاش شد و امروز ناديده گرفته می‌شوند.

استيضاح وزير راه و ترابری و عدم رأی اعتماد به وزير پيشنهادی رييس‌جمهور در ظاهر به نام مصالح و منافع ملت و در اصل به خاطر عدم تمكين وزير راه در برابر منافع گروههای ذی‌نفوذ شبه دولتی بوده آمده است: برای مثال فرودگاه امام (ره) امروز بسته است، وزيری كه استيضاح شد حداقل، تلاشش را كرد تا وضعيت تأسف‌آور كنونی برای فرودگاه اتفاق نيفتد، اما امروز استيضاح‌كنندگان چه می‌كنند؟ استيضاح‌كنندگانی كه همه موانع را می‌دانند و همه عواملی را كه در اين مسير بازدارنده‌اند و در چارچوب دولت فعاليت نمی‌كنند را می‌شناسند، چرا واقعيت را نمی‌گويند و سكوت پيشه می‌كنند؟ اين فرودگاه نزديك به ربع قرن است كه با حجم انبوهی از سرمايه اين ملت بلااستفاده مانده است!!!

از تريبون خانه ملت و به نام ملتی كه اگر سكوتش را بشكند، تنها خداوند بزرگ می‌داند كه چه خواهد شد، پيام هشدار می‌فرستند كه شما هر رييس‌جمهوری را در انتخابات آينده، انتخاب كنيد، وضع همين است كه ما می‌گوييم و در مقابل رييس‌جمهوری كه به اعتبار 22 ميليون رأی صحبت می‌كند می‌ايستند و متواضعانه!!! می‌گويند مردم ما را صالح تشخيص داده‌اند و امانت نمايندگی را به ما سپرده‌اند پس ما نيز بايد امانت را به اهلش بسپاريم!!! و البته شايد هم خوشحالند از اينكه بخشی از آن 22 ميليون رأی امروز دلسرد و ناراحت و پشيمانند.
اما نبايد يادشان برود كه يكی از مهمترين نارضايتی‌های آن 22 ميليون رأی برگزاری انتخابات مجلس هفتم توسط رييس‌جمهور با ويژگی‌های تحميلی آن است.
امروز وضعيت و نگاه مردم نسبت به انتخابات آينده در هاله‌ای از ابهام است و آنها اينچنين صحبت می‌كنند.

ما اين بزنگاه تاريخی به شدت احساس خطر می‌كنيم، احساس خطر از تكرار تاريخ، احساس خطر از دست رفتن دستاوردهايی كه اين ملت در طول اين سالها بالاخص در 8 سال اخير داشته است. از سنگر دانشگاه خطاب به آنهايی كه امروز در فضايی كار می‌كنند كه بار ديگر قلمها شكسته شده‌ و فريادها در حنجره حبس، متذكر می‌شويم كه: راه پيشرفت اين كشور همان شور و نشاطی است كه بخشی از حاكميت همه تلاش خود را كرد تا آن را به سستی و رخوت تبديل و دستاوردهای 8 ساله‌ی ملت ايران را به كامشان تلخ كند.
همه می‌دانيم كه مشكلات بسيار عظيم است اما صادقانه بايد پذيرفت و به مردم نيز گفت كه مشكلات اقتصادی و معيشتی حل نخواهد شد جز با پاسخگو شدن همه اركان كشور، شفاف و قانونمند شدن همه سازمانها، تشكيلات و نهادهای پنهان و آشكار اقتصادی، سياسی و اطلاعاتی، برابر شدن همه افراد در برابر قانون، احترام به آزاديهای فردی و اجتماعی، پذيرفتن حقوق بشر و دموكراسی، ايجاد دانشگاهها و حوزه‌های پرنشاط، فعال و پويا، پذيرفتن واقعيات و معادلات بين‌المللی و گفت‌وگوی همراه با عزت و حفظ اقتدار ملی نه جناحی با همه كشورها - مگر آنهايی كه حاضر به پذيرش عزت ما نيستند - تشكيل احزاب و تشكلها و . . .
نگاهمان را می‌بايست عوض كنيم و دايره خودی و غيرخودی را كه برای خود ساخته‌ايم بازتر كنيم. اين تنگ كردن دايره خودی و غيرخودی درد مزمن همه بخشهای جامعه ماست، بايد آن را بشكنيم و ايران تشنه را بيش از اين به ورطه تلخ تكرار تاريخ نكشانيم كه اين خود معنی واقعی احترام به دين مبين اسلام است.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی