ايران

پيك

                         
 

تفاوت های معين با خاتمي

 
 

چند روزيه كه وبلاگهای مختلف رو كه نگاه می كنم حس می كنم كه عدم شناخت عمومی جامعه نسبت يه دكتر معين در سطح وب كه به صورت بالقوه از سطح درك عموم بالاتره هم وجود داره و از يك طرف تفرقه افكنی های وسواس خناس و از طرف ديگه نبود روزنامه و تريبون به اين موضوع دامن زده و باعث يأس و نا اميديه خيلی ها شده.

عده ای می گويند كه دكتر معين چه فرقی با انتخاب های قبلی دارد:

"معين چه چيزی بيشتر از خاتمی سال ۷۶ دارد"

"در بهترين شرايط به نظر مي‌رسد معين، مثل خاتمی باشد."

به نظر من مهمترين فرق جرأت است. دكتر معين كسی است كه اگر حس كند كاری صحيح است و اعتماد و حمايت مردم را پشت سر خود ببيند با قاطعيت بر سر حرف خود می ايستد و منافع هيچ شخص و يا گروهی را بر منافع مردم ترجيح نمی دهد. او اميد و انرژی 30، 20 و يا حتی 10 ميليون مردم اميدوار را هدر نمی دهد و در صورتی هم كه حس كند كاری صحيح است ولی پشتيبان و ياری نبيند مجری خفت و خواری نمی شود، ننگ را به نام خود نمی نويسد. ديگر استعفاهای او خود شاهد ماجراست. البته هدف ابدا توهين و يا انتقاد به افراد ديگر نيست. رفتار و كردار هر فردی بايد با توجه به منش، شخصيت و محذورات او بررسی شود.
دكتر معين شخصی بسيار منظم و از نظر تفكر و ذهن سيستم گراست. آزاد انديش است و درعين پايبندی به اصول خود به نظرات ديگران احترام می گذارد. از طرف ديگر با كارنامه ای قابل قبول به اندازه ی عمر اين انقلاب از آن تجربه دارد. طرح اصلاح ساختار وزارت علوم تاييدی بر اين موضوع است.

از طرف ديگر عده ای هم رد صلاحيت دكتر معين را بديهی می دانند:

"بر همين اساس می توان گفت كه ديگر ريسك در اتاق شورای نگهبان جايز نيست. احتمال رد صلاحيت معين بسيار زياد است."

"آيا مردم با حضور معين مكلا عليرغم كارنامه قبولی و نه ممتازش، او را قدرتمندتر از خاتمی سيد معمم در مقابل اقتدار مطلق فقيهان خواهند ديد كه بدون هيچ شكی در انتخابات حضور يابند؟"

اتفاقا نكته ماجرا همين جاست. اگر قرار است دكتر معينی كه از امثال بسياری از سينه چاكان و پاچه خواران انقلابی تر و از گروه ريا كاران و توبه گويان بی توبه ساده زی تر و معتقدتر است به صرف تفكر آزاد انديش و دوری از هيئتی كاری و حمايت از شأن دانش و دانشجو و تقاضا برای ديدن مردم و نظراتشان رد صلاحيت شود ديگر كيست كه بايد تاييد شود؟ اينجاست كه بايد حمايت مردمی چنان بالا برود كه تخيل چنين كاری هم به ذهن كسانی كه نفع خود را در ناديده گرفتن مردم می بينند نيايد. همينجاست كه اگر اين ترديدها و دودلی ها به يقين تبديل شود كار ساز است و ترديد دهها و صدها نفر ديگر را يقين خواهد كرد. گرچه حتی شخص دكتر معين هم نمی تواند اطمينان بدهد كه او می تواند هر آنچه مردم بخواهند بكند ولی می تواند اطمينان بدهد كه آنچه ملت نمی خواهد نكند. و جالب اينجاست كه دكتر معين هم از زبان ابتهاج همين را می گويد:
"به سان رود

كه در نشيب دره سر به سنگ مي‌زند، رونده باش،

اميد هيچ معجزی ز مرده نيست، زنده باش"

البته شايد هم من اشتباه می كنم...

"وبلاگ پاكنويس"

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی