مجله آلمانی اشپيگل نوشت:

به فرمان رهبر جمهوری اسلامی از ماه اكتبر نيروهای ويژه، در فاصله سه كيلومتری محل توليد اورانيوم اصفهان، كار ايجاد   يك كارخانه زيرزمينی را آغاز كرده اند.

اشپيگل عكس مخزن گاز "هگزافلوريد" كارخانه اصفهان را چاپ كرده و می‌نويسد:

 ازبازديد اين كارخانه جلوگيری كرده بودند، (اما نمی نويسد كه اگر اجازه بازديد از آن را نيافته اند اين عكس چگونه تهيه شده است، جز از طريق جاسوسی؟ امری كه شايد با اطلاع از آن در مصاحبه مطبوعاتی سخنگوی دولت از وی پرسيده شد و در همين شماره پيك نت می‌خوانيد.)

بدين ترتيب ودرحاليكه قوه قضائيه ودستگاه امنيتی موازی كه بيت رهبری و سپاه پاسداران درست كرده اند- به قول رئيس دادگستری مركز- درحال كشف مسائل اخلاقی وبلاگ نويسان با هم اند(!) و ملی – مذهبی‌ها عليرغم اعلام وثيقه بايد درزندان بمانند، سرنوشت ساز ترين اطلاعات امنيتی كشور با عكس و جزئيات دراختيار امريكا و اسرائيل است.

روزنامه "دنيای جوان" آلمان نيز در تاريخ بيست و هشت نوامبر می‌نويسد: ايران پيشنهاد سه كشور آلمان و فرانسه و انگلستان را قطعا خواهد پذيرفت، زيرا استفاده از بيست دستگاه گريز از مركز هيچ مشكلی را برای ايران حل نمی كند. چرا كه  كل دستگاهای گريز از مركز ايران برای توليد گاز اورانيوم هزاروپانصد عدد است، درحاليكه فقط برای تامين سوخت نيروگاه بوشهر اين كشور نياز به پنجاه هزار دستگاه گريز از مركز دارد.

چنين ريز اطلاعاتی از كجا بدست آمده است. عليجانی و هدی صابر از زندان فرستاده اند و يا اميد معماريان زيرگوش فلان خانم گفته و يا قرار بوده سحرخيز اين اطلاعات را به پارلمان هلند بدهد كه جلوی خروجش از كشور را گرفتند؟

واقعيت اينست كه تشكيلات امينتی وابسته به بيت رهبری و سپاه پاسداران سوراخ سوراخ است ودرحاليكه آنها سرگرم سركوب داخلی آزادی‌ها هستند، از زير ميز و تشكشان محرمانه ترين اطلاعات كشور به خارج منتقل می‌شود.

 نبازان جنگ ايران و عراق آوردند مثل جانباز محمد نامی كه چند روز پيش در يكی از انباريهای بيمارستانی با دار فانی   وداع كرد.