ايران

پيك

                         
 

سخنرانی هاشم آغاجری در اردوی دفتر تحكيم وحدت

قدرت را هدف بگيريد

انتقاد ازخاتمی شجاعت نيست

 
 

اردوی دفتر تحكيم وحدت( علامه) سرانجام و پس از چند بار كارشكنی در دادن محل برگزاری اين اردو تشكيل شد. در نخستين جلسه اين همايش هاشم آغاجری طی سخنانی، با اشاره به روشی كه دفتر تحكيم وحدت در دو سال اخير و در واكنش نسبت به مقابله با اصلاحات داشته و عمدتا خاتمی را مورد خطاب و انتقاد قرار داده است گفت:

در حال حاضر انتقاد از خاتمی نه درست است و نه شجاعت. شجاعت در اين است كه قدرت مورد انتقاد قرار گيرد و بايد دانشجويان قدرت‌های واقعی كه مانع پيشرفت هستند را نقد كنند.
آغاجری در ادامه سخنان خود در اردوی تحكيم وحدت كه با شعار «گذار به دموكراسي» تشكيل شده و قرار است امروز به كار خود پايان دهد گفت:

من سلام و درود خود را به دانشجويانی تقديم مي‌كنم كه علي‌رغم تمام مشكلات، با انگيزه و اراده‌ راسخ بر ميثاق خود كه دانشگاه و مردم بر عهده‌ آنها گذاشته وفادار مانده‌اند. شما دانشجويان علي‌رغم تمام عوامل و نشانه‌های ياس هم‌چنان اميدوار هستيد و مطمئن باشيد كه ستم‌ها و نامرادي‌ها گذرا است و در پايان هر شب سياه صبح سپيد در انتظار است.
شعار اين اردو"گذار به دمكراسی است" اما بخاطر داشته باشيد كه در جامعه ما موانع ايجاد دموكراسی در سه ضلع فرهنگ، سياست و اقتصاد وجود دارد. ما برای ايجاد دموكراسی بايد فرهنگ انسان محور، كه متاسفانه در كشورمان به حاشيه و انزوا رفته است را تقويت كنيم. در فرهنگ انسان محور يا اومانيسم هر انسانی به منزله‌ انسان بودنش دارای احترام است و قوميت، جنسيت و مذهب چندان مهم نيست.

در جامعه‌ ما با توجه به آن‌كه عموما گفتمان غالب گفتمان عدالت بوده است، نظام‌های سياسی اغلب و آن‌گاه كه استبدادی، سلطنتی و سركوب‌گرايانه بوده‌اند در ظاهر تحقق اين گفتمان را دنبال كرده و با استفاده از ظاهر عدالتخوهانه، رفتار استبدادی و ضد انسانی خود را توجيه مي‌كردند.

آغاجری با تاكيد بر اين كه انسانمداری و حقوق بشر پيش شرط تحقق دموكراسی و آزادی هستند گفت: امروزه نسل جوان توجه ويژه‌ای به دموكراسی و حقوق بشر دارد و مي‌توان گفت دموكراسی مسبوق به حقوق بشر است.

ما اكنون در منطقه ای كه ايران در آن واقع شده با دو اسلام بنيادگرا و اسلام انسانی روبرو هستيم. اسلام بنيادگرا كه عبارتست از تروريسم و از حداقل حقانيت بهره‌ای نبرده است. در دهه‌ 70- 80 از تروريسم برای پيشبرد چانه‌زنی سياسی و انتقام استفاده مي‌شد و وسيله بود، ولی امروز در اين تروريسم حقانيت جايی ندارد و فلسفه‌ آن فقط كشتن و نابود كردن است.
روشنفكران خاورميانه اكنون وظيفه دارند كه اجازه ندهند اسلامی كه از ديدگاه تروريست‌ها فقط قتل عام انسان‌ها و پايمال كردن حقوق آنهاست در منطقه تئوريزه شود. وظيفه‌ روشنفكر، روشنگری است و روشنفكران دارای تعهد، رسالت و آرمان هستند.

رژيم‌های توتاليتر برای بدنام كردن روشنفكران هميشه از عباراتی مانند ضد دين، كافر و ملحد استفاده مي‌كرده و استفاده مي‌كنند و روشنفكران و دانشجويان بايد در جهت آشتی دادن فرهنگ سياسی و دينی مردم با انسان‌مداری، حقوق بشر و دموكراسی قدم بردارند.
مانع اصلی دموكراسی در كشور ما نيز نيروهای تماميت‌خواه هستند. لازم است كه تمام افرادی كه دغدغه‌ دموكراسي‌خواهی دارند با يكديگر استراتژی و تاكتيكی مشترك اتخاذ كنند و در يك صف قرار بگيرند.

آنچه كه درباره خاتمی می توانم بگويم اينست كه وی فاقد قدرت است. نيروهای ضد مردمی و ضد آزادی با منطق زور در مقابل آزادی خواهان ايستاده‌اند. به نظر من نبايد در مقابل زور از زور استفاده كرد بلكه بايد زور را با قدرت مردمی جواب دهيم و قدرت شما دانشجويان و روشنفكران، مردم اند. منطق زور در مقابل منطق دانايی و آگاهی شكست خورده است و جنبش دانشجويی اميدوار به آينده، با آگاهی و دانايی و با تكيه به مردم بايد اهداف خود را به پيش ببرد.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی