هنر و انديشه

پيك

                         
 

دولت آبادي

10 مرداد از دل

ايران 1319

بيرون آمد!

 
 

گزارش: مريم آموسي

محمود دولت‌‏آبادی در دهم مردادماه 1319 در دولت‌‏آباد سبزوار متولد شد. زندگی معيشتی او درابتدا با مشاغلی چون كشاورزي, چوپاني, پادويی كفاشي, صاف كردن ميخ‌‏های كج و سپس وردست پدر و برادر به عنوان دنده پيچ كارگاه تخت گيوه‌‏كشي, دوچرخه سازي, سلمانی و....شروع شد. بعدها تمام مشاغلی كه او در دوران نوجوانی و جوانی خود تجربه كرده بود, در نوشته هايش جای گرفت. آنها كه دولت آبادی را به گوركی ايران تشبيه می كنند، اين سرنوشت مشترك بين او و گوركی را در نظر دارند.

وقتی به تهران آمد حروف‌‏چين چاپخانه, سلمانی كشتارگاه, ركلاماتور برنامه‌‏های تأتر, سوفلور كنترل‌‏چی سينما, ويزيتوری روزنامه كيهان و ... را تجربه كرد.

به تهران كه آمد فقط 18 سال داشت! گاه به در حاشيه خيابان گرگان مي‌‏خوابيد و گاه روی بام آغل گوسفندهای سلاخ‌‏خانه تهران.

(يك شب سرد زمستانی، وقتی مچ بند های دو دست چپ و راست را جابجا می كرد، در پاسخ به تعجب حاضرانی كه دور ميز در برلين نشسته و از مچ بند دست چپ متعجب بودند گفت: برای نوشتن كليدر 15 سال  روزی، 12- 13 ساعت دست چپ را گذاشتم زيرچانه و سر و نوشتم. يك شيرپاك خورده از خطر آرتروز چيزی نگفت. مفصل های مچ چپ زنگ زد!  تكليف مچ دست راست هم كه معلوم بود.)

در سال 1340 با تأتر آشنا ‌‏شد و با اهل آن در روزگاه دهه 40. 6 ماه نظری و 6 ماه هم عملی درس تأتر ‌‏خواند. "شب‌‏های سفيد داستايوسكی” را بازی ‏كرد و بعد" قرعه برای مرگ" اثر" واهه كاچا" را.( داستانی كه وقتی در كتاب هفته معروف كيهان دهه 40 منتشر شد، يك بمب ساعتی در عرصه ادبيات ايران شد و خيلی زود به صحنه تئاتر آورده شد.)

" اينس مندو"," تانيا"," نگاهی از پل" اثر" آرتور ميلر" و... دوران زندگی او در تئاتر ايران است.

به گروه هنر ملی پيوست. بازی در "شهر طلايی”  عباس جوانمرد، "قصه طلسم و حرير و ماهي‌‏گير" نوشته علی حاتمي," ضيافت و عروسك‌‏ها" نوشته بهرام بيضايي, سه نمايش‌‏نامه پيوسته "مرگ در پاييز" نوشته اكبر رادی و "تمام آرزوها" نوشته "نصرت نويدی” و پس از آن بازی در نمايش "راشومون" كه كارگردانی آن را بعدها خود بر عهده ‏گرفت نيز حاصل اين دوره است.

مشاركت در انجمن تأتر, بازی در نمايش‌‏نامه "حادثه در ويشی” نوشته "آرتور ميلر" با كارگردانی "ناصر رحماني‌‏نژاد" "چهره‌‏های سيمون ماشار" اثر برشت با كارگردانی مشترك محسن يلفانی و سعيد سلطان‌‏پور...

در سال 1353 مهين اسكويی، از او دعوت كرد تا در نمايشنامه "در اعماق" اثر ماكيسم گوركی بازی كند.

خود او مي‌‏گويد: تصميم داشتم آن كار را به عنوان آخرين بازی صحنه‌‏ای خودم داشته باشم, تا در واقع پايانی شايسته بر شروع صميمانه بوده باشد كه البته خودم نمي‌‏دانستم پليس هم در اين مورد با من هم عقيده است, قرار بود آخرين اجرا در سوسنگرد اجرا شود.
بيش از آن كه به سوسنگرد بروم, پليس آمد و بازی به آخر رسيد! و بازجويی كوچك يكی دو ساعته, دو سال به درازا كشيد.

كليدر متوقف بدينگونه برای دو سال متوقف ماند. خودش می گويد در آن سالها خيلی روان و سريع می نوشتم كه نشد و رفتم زندان.

 
از سال 1340 تا 1353 تأتر و داستان نويسی، دوشادوش هم، ذهن دولت‌‏آبادی را تسخير كرده بود.

دولت‌‏آبادي, كار منظم داستان‌‏نويسی را با انتشار "ته شب" در سال 1341 آغاز ‏كرد كه در آثار او از همان نخستين اثر تا آخرين آنها سلوك خطوط تفكری كلی نگر و نشانه‌‏هايی مشخص وجود دارد, همچنين تسلط‌‏های رشك‌‏آميز او در فضاسازی و ديالوگ نويسی از همان آغاز كار پيداست. در ضمن داستان‌‏های او داستان گذار است. گذار از يك وضعيت به وضعيت ديگر، گذاری بحران‌‏ساز و حوادثی كه در زمينه همين بحران شكل مي‌‏گيرند. آوارگی نيز از همان آغاز يكی از مشخصه‌‏های آثار او است و اين دوران جوانی خود اوست.


تم اصلی داستان‌‏های او بر دو مدار در حركت است: روستا و شهر.
خود او در اين باره مي‌‏گويد: در كار من, از آغاز دو رگه وجود داشت, يكی رگه يا جريانی كه موضوعاتش عمدتاً موضوعاتی روستايی بود و يكی رگه‌‏ای كه موضوعاتش مربوط مي‌‏شد به مسايل حول و حوش شهر و شهرنشينی ..... رگه اولی با لايه‌‏های بيابانی آغاز شد و دومی را مي‌‏شود گفت با سفر.

اولين داستان دولت آبادی "سفر" بود. پس از آن دولت‌‏آبادی داستان " اوسنه بابا سبحان" را منتشر كرد. "باشيرو" در پی آن آمد.

"عقيل عقيل" است و "جای خالی سلوچ " نيز نوشته شدند تا نوبت به كليدر برسد.
كليدر, يك رمان عظيم روستايی است در 10 جلد و بالغ بر 3 هزار صفحه كه او بيش 15 سال را صرف نوشتن آن كرد و بلند ترين رمان فارسی است. با زبانی فخيم و حماسی و بيش از شصت شخصيت.

داستان مردم سالخورده و سلوك بدنبال كليدر آمدند و اين آخری حرف و حديث بسياری را بدنبال آورد.

سلوك، حديث نفس است, حديث نفس يك نويسنده و اين نويسنده فقط محمود دولت‌‏آبادی نيست, سلوك حديث نفس نويسنده ايرانی است.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی