ايران

پيك

                         
   
 

سخنرانی و اعتراف سردارسرتيپ سردبير كيهان

مشروطه بی مشروطه

چه در جمهوری و چه در پادشاهي

شورای شهر تهران 12 در صد و نمايندگان تهران

در مجلس هفتم فقط 30 در صد رای مردم را دارند!

 
 

سردار سرتيپ سپاه "صفار هرندى" سردبير روزنامه كيهان و معاون حسين شريعتمداری است.

او اخيرا برای انصار حزب الله يك سخنرانی كرد.

صفار هرندی به سبك اميرمحبيان در اصطلاحات و اشاراتی كه مخاطبان واقعی متوجه می شوند، اما چون از آنها نام برده نمی شود نمی توانند شاكی حقوقی شوند، خط بطلان روی تلاش اصطلاح طلبان طرفدار مشروطه كردن جمهوری اسلامی و مقيد ساختن رهبر به پاسخگوئی به ملت كشيد، كه می خوانيد. او در همين سخنرانی توام با تئوری بافی های ذهنی و آسمانی و نه زمينی و واقعی، دو رقم و آمار بسيار قابل درنگ در باره انتخابات شورای شهر تهران و انتخابات مجلس هفتم در تهران داد، كه صريح ترين اعترافی را از سوی امثال وی بخاطر نداريم. او گفت كه شورای كنونی شهر تنها با رای 12 درصد واجدان حق رای و راه يافتگان به مجلس هفتم از تهران واجدان فقط 30 در صد رای مردم هستند. بخوانيد:

«... سه گفتمان "جمهورى اسلامی "، "جمهورى مشرو طه اسلامی " و "جمهورى خواه " در كشور وجود دارد. با حذف يكي(بخوانيد اصلاح طلبان داخل حاكميت)، اين سه گرايش به سمت دو گفتمان پيش می رود.(صفارهرندی اگر می خواست فارسی سليس حرف بزند می گفت يكی از صحنه حذف شد و دو گروه ديگر در صحنه هستند. گفتمان اصطلاحی است كه او از خودش درآورده تا صريح نگويد، والا گفتمان كه نيازی به حذف و زندان و شكنجه و رد صلاحيت ندارد!) دو گفتمان غالب در آينده ، گفتمان هاى جمهورى اسلامی و جمهورى خواهی خواهد بود
و كسانی كه دم از جمهورى مشروطه اسلامی می زدند و درباره ولايت مقيده فقيه سخن می گفتند، نسبت به دو گفتمان ديگر از وزن كمترى برخوردار می شوند. بخشی از آنها به گفتمان جمهورى خواهی و بخشی به جمهورى اسلامی ملحق شده و بقيه ، اندازه و عددى براى رقابت نخواهند داشت .

آنچه در انتخابات مجلس هفتم اتفاق افتاد، گوياى همين مساله بود، در حقيقت كسانی كه معتقد به جمهورى خواهي(از نوع مشروطه آن) بودند، همانهايی هستند كه در ماجراى تحصن و برپايی شورش هاى معترضانه عليه حكومت كه هر روز قالبی پيدا می كرد، در عمل از سوى مردم تنها گذاشته شدند. ( صفار هرندی اين سخنان را قبل از تئوری جديد آيت الله مشگينی بيان كرده بود كه نمايندگان مجلس هفتم را برگزيدگان امام زمان اعلام داشت و نقش مردم را هيچ!)

طرفداران و معتقادان به جمهورى اسلامی هم همان عده ای بودند كه می گفتند بايد ... در سايه حكومت دينی و ولی فقيه زندگی كنيم .

جريانی ديگر می گفتند ما با "جمهورى اسلامی " هستيم اما ذوب در ولايت نيستيم و البته با افتخار بر اين مساله تاكيد داشتند. اين عده به دليل اين تعريف
در انتخابات ، بخت بلندى نداشته و با شكست جدى مواجه شدند كه جلوه آن را
در شكست تيم مجمع روحانيون می بينيم . ( قطعا همه روحانيون و غير روحانيون توجه كرده اند كه اين سردار سپاه، خيل عظيمی از روحانيون دولتمدار دوران آيت الله خمينی را يك تيم معرفی كرده است!) كسانی كه مانند پاندول جريان هاى ديگر در حركت هستند
بايد تعريف واقعی براى خود داشته باشند.  (اينجا هم منظور او امثال آيت الله طاهری، مجمع مدرسين حوزه علميه قم، رهبران واعضای مجمع روحانيون، روحانيون مقلد آيت الله منتظری و اين طيف است. اين زبان يك سردار سپاه خطاب به روحانيون، در آينده دايره بيشتری را شامل خواهد شد كه شك در آن نبايد كرد! قدرت كه عمامه و غير عمامه سرش نمی شود.)

جريانی با عنوان "جمهورى اسلامی خواهی " به معناى جريان متن
انقلاب بر سر كار آمده كه اكنون در مجلس قدرت بلامنازع پيدا كرده و اميد
می رود در انتخابات آينده رياست جمهورى نيز نماينده اين تفكر غالب شود.
تلافی عدم حضور در انتخابات شوراى شهر در
انتخابات مجلس هفتم جبران شد. حضور۱۲ درصدى در انتخابات شوراها به بيش
از۳۰ درصد مشاركت در انتخابات مجلس هفتم رسيد.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی