ايران

پيك

                         
   
 

مردم از استبداد حمايت نخواهند كرد

        مصطفی تاج زاده

 
 

هم زمان با انتخابات هفتمين دوره مجلس شورا در اول اسفند 82، قرار بود انتخابات مياندوره‌ای مجلس خبرگان رهبری در چند استان برگزار شود. در برخی استانها، فقهای شورای نگهبان صلاحيت تنها يك نامزد را تاييد كردند. بنابراين نامزدهای اين انتخابات با هر تعداد شركت كننده و هر ميزان رای، حتی با يك رای خودشان،‌ انتخاب مي‌شدند. وزير كشور با ارسال نامه‌ای به مقام رهبری برپايی چنين انتخاباتی را ”وهن“ جمهوری اسلامی خواند. يكی از دوستان با انتقاد از اين اقدام گفت: چرا آقای موسوي‌لاری روش مذكور را ”وهن“ نظام مي‌نامد؟ اين شيوه ‌”متن“ نظام است؛ مردم برای انتخاب خبرگان رهبری به روحانيون خاص و از قبل تعيين شده بايد رای دهند، كما اينكه انتخابات مجلس خبرگان سوم با چنين وضعی برگزار شد و در بسياری از حوزه‌های انتخابيه تعداد نامزدها با كرسي‌ها تقريبا برابر بود. پس انتخابات مياندوره‌ای خبرگان به شكل ”يك نامزد، يك كرسی” وهن نظام نيست. در غير اين صورت فقهای شورای نگهبان صلاحيت تنها يك داوطلب را در يك حوزه انتخابيه تاييد نمي‌كردند.

1- متن نظام سياسی چيست و وهن آن كدام است؟ برای فهم صحيح‌تر متن در عرصه سياست لازم است به ساخت حقوقی نظام (قانون اساسي) رجوع كرد، كه نحوه شكل‌گيری اركان حكومت و حدود و حقوق آنها را معلوم مي‌كند. همچنين مي‌توان به تصور مردم از نظام در زمان تأسيس استناد كرد. وهن نيز عملی است كه نخبگان كشور يا خرد جمعی و افكار عمومی انجام يا ترك آن را ناپسند و موجب مخدوش شدن حيثيت كشور و نظام سياسی آن ارزيابی مي‌كنند.

2-  برای اينكه بتوان فهميد كه متن جمهوری اسلامی ايران چيست، مي‌توان اين موضوعات را بررسی كرد:

الف. نظام سياسی پيشنهادی امام به خصوص پس از راهپيمايی ميليونی مردم در تاسوعا و عاشورا (مهرماه 1357) كه جهانيان به اين نتيجه رسيدند كه رژيم شاه رفتنی است و به همين دليل گفت‌وگو درباره ويژگي‌های نظام سياسی جايگزين سلطنت پهلوی در دستور كار همه كسانی قرار گرفت كه به هر دليل سرنوشت ايران برايشان مهم بود‌، اين ويژگيها چه بود؟ در آن زمان امام، در نوفل‌لوشاتو، در سخنراني‌ها يا مصاحبه‌های خود با خبرنگاران نظام آينده را واجد چه مشخصاتی مي‌خواند؟ رژيمی آزاد يا بسته؟

ب. قانون اساسی جمهوری اسلامی كه در سال اول پيروزی انقلاب تدوين شد و به تاييد اكثريت مردم ايران رسيد، چه ساخت سياسی را ارائه كرده است؟ نظامی متكی به آرای عمومی و موظف به رعايت حقوق شهروندان، مدافع آ‌زادی بيان و تجمع و تحزب و مخالف نقض آزادي‌های قانونی مردم توسط حكومت ولو با تدوين قوانين يا رژيمی كه حكومتش واجد حق توقيف فله‌ای مطبوعات و ردصلاحيت گسترده داوطلبان و ... است؟

ج. مردم در راهپيمايي‌های سراسری خود در سال 57 خواستار چه حكومتی بودند؟ آيا ملت ايران آزادی را همسنگ با استقلال و جمهوری اسلامی فرياد نمي‌كشيد و بر ”جمهوريت“ نظام تاكيد نمي‌كرد؟ آيا اسلام و نظام مورد نظر مردم مدافع دموكراسی بود يا حامی ديكتاتوري؟

د. بررسی عملكرد نظام در دهه اول انقلاب كه كشور در حال جنگ بود نيز مي‌تواند تا حدودی روشن كند كه رعايت حقوق مدنی و سياسی و اجتماعی شهروندان مانند آزادی بيان و انتخابات قاعده بود و موارد خلاف آن استثناء، يا روند امور مخالف آن بود؟
3- حتی اگر نتوان درباره متن به فهم مشترك رسيد، اما يقيناً مي‌توان حكم كرد چه قرائت‌هايی از جمهوری اسلامی با متن آن شديداً ناسازگار است. انتخابات دو مرحله‌ای و نفی ميزان رای ملت است، با اين متن سازگار نيست. به عبارت ديگر تصور مي‌كنم ادعای گزافی نيست اگر گفته شود اتكا به انتخابات آزاد متن جمهوری اسلامی است.
4-  آيا نمي‌توان بين آن دسته از اقوال و تجارب كه اشاره به يك مورد كاملا خاص دارد و آنچه گوهر انقلاب اسلامی را تشكيل مي‌دهد تفكيك كرد؟ آيا نمي‌توان بين آنچه الزامات استقرار دولت نوپا به‌خصوص در زمان جنگ تحميلی بود و نيز آنچه ضرورت‌های تحميلی گروههای محارب در هنگامه يك نبرد خونين و بحران حاد بود، با آنچه به اصلي‌ترين شعائر انقلاب و جمهوری اسلامی بر مي‌گردد، تمايز قائل شد؟

5- در بدبينانه‌ترين حالت مي‌توان گفت كه ما روش‌های متضاد را در دل اين "متن" مشاهده مي‌كنيم:

از يك سو دكتر بهشتی است و تجربة مناظره آزاد او با سران گروههای سياسی مخالف و حتی با رهبران احزاب ماركسيست. از سوی ديگر بگير و ببندها و آن "مصاحبه‌ها" و آن "اعتراف‌ها" را در حافظه تاريخی سالهای اخير داريم. هم "ميزان رای ملت" را داريم و هم دوره‌ای را تجربه كرديم كه احراز يقينی چند نفر مجال انتخاب را از يك ملت سلب كرد. به سخنان امام كه برسيم دايرة تنوع و تكثر متن گسترده مي‌شود: هم تهاجم ايشان ضد "رژيم مطبوعات‌ستيز شاه" را داريم و دفاع صريحشان را از آزادی مطبوعات و بيان، و هم جملاتی از قبيل "بشكنيد اين قلمها را". سؤال اصلی اين است كه به چه دليل از ميان آن همه تكثر متن يا تفاوت فهم از متن، ما مجبوريم اقوال و تجاربی را انتخاب كنيم كه بهانة اقتدارگرايي‌های امروزی است و چرا نبايد در تاريخ انقلاب و جمهوری اسلامی تفاسير ديگر همين متن را برگزينيم؟ آيا اين همان محدوديتی نيست كه اقتدارگرايان مي‌خواهند به ملت تحميل كنند؟

6- به رغم موارد فوق، فرض كنيم در تفسير متن ترديد وجود دارد. مي‌پرسم اثبات اينكه؛ ملت ايران با انقلاب خود خواهان نظامی بسته و انتخاباتی نمايشی بود، اصول قانون اساسی مصوب خبرگانش با دموكراسی ناسازگار است؛ رهبر فقيد انقلابش خواهان رژيمی غيردموكراتيك بود، و نظام برآمده از مردمي‌ترين و لطيف‌ترين انقلاب بشر سركوبگر است، آسان‌‌تر است يا عكس آن؟ نظر اكثريت ملت ايران در حال حاضر چيست؟
7-  شك ندارم با هر تفسيری از متن، ملت ايران خواهان اصلاحات عميق در عرصه‌های گوناگون فرهنگی، اقتصادی، سياسی، اجتماعی كشور است، همچنانكه دين اكثريت قريب به اتفاق آنان قرائت عقلانی - رحمانی از اسلام است كه قدرت را تلطيف (نه تضعيف) و روابط اجتماعی را انسانی مي‌كند و موجب اميدواری، نشاط و جلب مشاركت سياسی هر چه بيشتر شهروندان مي‌شود. با وجود اين ترديد ندارم آنچه بيش از هر مساله ديگر در قضاوت شهروندان، به‌ويژه جوانان، درباره متن تعيين كننده است عملكرد حكومت است. افكار عمومی براساس رفتار حاكميت داوری مي‌كند كه آيا متن جمهوری اسلامی رعايت حقوق و آزادی شهروندان است و نقض حقوق مذكور ”وهن“ آن است، يا مساله برعكس است. حتی اگر متنی استبدادی بود، شرايط ملی، منطقه‌‌ای و جهانی حكم مي‌كرد آن را دموكراتيك تفسير كنيم زيرا استقلال، تماميت ارضی، امنيت و منافع ملی ما در گرو آنست. وقتی نهاد سلطنت در انگلستان دموكراتيك مي‌شود و ماركسيسم با دموكراسی سازگار، آيا تفسير دموكراتيك از "جمهوری اسلامی” محال است؟

8-  يقين دارم اگر متن جمهوری اسلامی دموكراتيك فهميده شود، متن مردم از آن حمايت مي‌كند و همين پشتيبانی به تنهايی مي‌تواند عامل بقای آن باشد. ولی اگر متن نظام استبدادی تفسير شود، ملت از آن فاصله مي‌گيرد. حمايت حاشيه‌ای از جمهوری اسلامی، در حد 15 درصد مردم، در نهايت كارساز نخواهد بود

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی