ايران

پيك

                         

ديدار هنری آيت الله مشگينی در قم

اعدام آغاجري

شاه بيت ديوار شعرآيت الله مشگيني

 

 

آيت‌الله مشكينی ـ رييس مجلس خبرگان و از مدافعان سرسخت اعدام هاشم آغاجری با يك عده ای كه مدعی شعر و شاعری بوده اند در قم ديدار كرده است. او در اين ديدار( به نقل از خبرگزاری ايسنا) به نكاتی اشاره كرده كه جالب است. از جمله اين كه حرف در محفل با واقعيات توی خيابان و كوچه و بازار دوتاست، حتی اگر در محضر امام صادق باشد. نكته ديگر وعده ايست كه رئيس مجلس خبرگان برای بوسه با فرشتگان به شعرای اهل بيت می دهد! بحث ديگری از زبان وی كه خواندنی است اعتراف به تسلط نداشتن به فارسی و سخن گفتن است از يكسو و ادعای سرودن شعر و خطبه خواندن در نماز جمعه قم!

اگر از يك نكته سياسی مهم ديگر در سخنرانی مشگينی برای شعرای اهل بيت "دبيرخانه دائمی كنگره شعر و قصه" ( ولابد در رقابت با كانون نويسندگان ايران!) غفلت كنيم، آن توطئه ای را نديده ايم كه نامش "بولتن سازی” درجمهوری اسلامی. يعنی ساختن بولتن های اختصاصی در محافل امنيتی ( از جمله روزنامه كيهان) و حركت دادن دسته جمعی آقايان به آن سمتی كه از غيب فرمانش صادر می شود. خبر مهمی كه مشگينی از درون همين بولتن ها يادش مانده و گفته مسلمان شدن 4 تا 5 هزار مسيحی است در انگلستان! خبری كه در هيچ كجای دنيا كسی از آن خبری ندارد، اما آنها كه امثال مشگينی را با بولتن هدايت می كنند، می سازند و پيش می روند. حال بخش هائی از صحبت های مشگينی را به نقل از خبرگزاری ايسنا بخوانيد:

«... من خودم قبل از اينكه طلبه بشوم با اشعار حافظ و سعدی مانوس بودم و خودم هم يك ديوان كوچكی دارم كه به سه زبان تركی، فارسی، عربی گفتم، خلاصه از اشعار خيلی مي‌توان كار كشيد و بعضی از شعراء واقعا زحمت كشيدند در اين زمينه.

در زمان ماها چنين چيزهايی نبود، نه با جوانان بوديم و مي‌گذاشتند كه با جوان‌ها مانوس بشويم، يادم مي‌آيد در تهران يك جايی بود، يكی دو ماه مجبور بودم كه آنجا باشم و وقتی كه از جلوی دانشگاه كه الآن نماز جمعه خوانده مي‌شود رد مي‌شدم، آرزو داشتم كه به من اجازه بدهند كه يك وقت بروم آنجا و ببينيم چه خبر است و با آنها يك صحبتی بكنم و گاهی هم شنيده مي‌شد كه يك دانشجو را مي‌گرفتند و مي‌گفتند كه اين نهج‌البلاغه مثلا برای چی است؟

دانشجو خودش برای من آمد گلايه كرد، البته يك مقداری متدين بود، گفت كه ما را گرفتند و بردند پيش رييس ساواك، او به من گفت مگر ديوانه‌ايد، دبيرستان كه تمام مي‌شود، اين دخترها با اين حالت‌هايی كه مي‌آيند، ما همه اين‌ها را برای شماها درست كرديم، برويد دنبال اين‌ها و لذتی انجام بدهيد، برای چه مي‌رويد دنبال اين جور چيزها، مانند نهج‌البلاغه و غيره و خلاصه آن موقع يك حالت اين چنين در جامعه حاكم بود.( درست همان تزی كه اكنون برای سياست زدائی از دانشگاه اجرای می شود)

راوی مي‌گويد كه خدمت امام صادق (ع) نشسته بودم و صحبت‌هايی كرد، ‌اين را مرحوم كلينی نقل كرده: حضرت صحبت‌های كردند و بعد راوی مي‌گويد كه يابن رسول‌الله (ص) من وقتی پيش شما مي‌نشينم، حالم طوری مي‌شود كه تمام دنيا در نظر من هيچ مي‌شود، و همه چيز را درك مي‌كنم و خوب و بد را درك مي‌كنم و دنيا برای من هيچ مي‌شود؛ ولی وقتی كه از اينجا بلند مي‌شوم و مي‌روم و قاطی مردم مي‌شوم و يك چيزهايی مي‌شنوم اين حالت از من مي‌افتد.

من اين حالت را چه طور در خودم نگهدارم، حضرت فرمودند اگر بتوانی اين حالت را در خودت نگهداری، آن وقت خواهی ديد كه فرشته‌ها با شما مصاحفه مي‌كنند و به يك چنين جايی مي‌رسيد.
 من در بولتنی ديدم كه نوشته بود: در انگلستان چهار پنج هزار نفر از غيرمسلمين به اسلام گرويدند، خداوند انشاءالله هم ماها را موفق بدارد در انجام وظيفه و ما را كوشا كند در انجام

وظيفه، والسلام عليكم و رحمت‌الله و بركاته».

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی