ايران

پيك

                         

آيت الله منتظري

با آنكه برخی سازمان ها دست به اسلحه بردند

سركوب سياسی وانحصارطلبي

ازهمان ابتدای كارنادرست بود

دادگاه انقلاب و دادگاه ويژه غير قانونی است؛ اين نوع دادگاه ها در زمان شاه هم بود و هرجا هم كم می آورد از مشتی رجاله برای مقابله با مخالفان استفاده می كرد.

نظام با طرد كلی احزاب و سازمان های سياسی متحمل مشكلات زيادی شد. قدرت، طبعا انحصارطلبی و استبداد می آورد. حكومت با زور و قلدرى و‏ ‏انحصارطلبى دوام ندارد. همين كه چند نفر در شوراى نگهبان بنشينند و افراد را بالا و پايين كنند و مهره چينی كنند برای مجلس.

 

 

‏ ‏شبكه تلويزيونی بی بی سی با آيت الله منتظری مصاحبه ای انجام داده كه متن آن از سوی دفتر وی در قم منتشر شده است. بخش هائی از اين مصاحبه را در زير می خوانيد.
آيت الله منتظری در باره گروه های شركت كننده درانقلاب 57 گفت:

«... گروههاى زيادى در انقلاب نقش داشتند، ولى پس از پيروزى برخى از آنها‏ ‏انتظار داشتند حكومت صددرصد در اختيار آنها باشد و وقتى مأيوس شدند دست به اسلحه بردند. البته به نظر من‏ ‏حذف آنها به طور كلى كار درستى نبود، قاعده اش اين بود كه آنها آزادانه در انتخابات كانديدا مىشدند و اگر مردم‏ ‏به آنها تمايل داشتند چه اشكالى داشت آنها هم چند نماينده در مجلس داشته باشند. اگر مخالف خوانى هم‏ ‏مىكردند ضررى به جايى نمى زد. بالاخره طرد كلى و حذف آنها نه تنها صحيح نبود بلكه باعث آن شد كه آنها‏ ‏جبهه گيرى كنند.

‏‏من يادم هست مسعود رجوى در زندان در شب چهارم آبان نزد من آمد و مىگفت : شما به آيت الله خمينى در‏ ‏پاريس بنويسيد كه ما يك گروه مسلمان و مسلح و مجهزيم ، شما كشور را در اختيار ما بگذاريد. با چنين انتظارى و‏ ‏از سوى ديگر طرد كلى آنها مشكلات زيادى را تحمل كرديم و هنوز هم ادامه دارد.

‏كشور متعلق به همه مردم است ، و همه طبقات در سياست كشور حق اظهارنظر و انتخاب دارند، همان گونه كه‏ ‏اقليت هاى دينى نيز حق انتخاب نماينده دارند.

قدرت طبعا انحصارطلبى و استبداد مىآورد؛ هر كس در انقلاب شريك پيروزى بود مىبايست‏ ‏جذب مىشد. همين مجاهدين خلق شب 22 بهمن بعضى از پادگانهاى مهم را در تهران اشغال كردند كه خود عامل‏ ‏تاثيرگذارى در پيروزى انقلاب بود. در هر صورت قدرت در غير معصومين استبداد و انحصارطلبى در پى خواهد‏ ‏داشت . وقتى با اين جانب كه شخص دوم انقلاب بودم اين گونه برخورد مىشود و تذكرات مشفقانه مرا ضديت با‏ ‏انقلاب تلقى مىكنند و حدود ‏5/5‏ سال محصور مىكنند، با ديگران چه برخوردى مىشود؟! خدا مىداند.»

آيت الله منتظری در باره وقايع مهم پس از انقلاب و بويژه حمله ارتش صدام حسين به ايران و آغاز جنگ بين دو كشورگفت:

« صدام يقينا به تنهايى نمى توانست با مردم ايران وارد جنگ شود، كشورهاى ديگر چون آمريكا،‏ ‏شوروى سابق و برخى كشورهاى اروپايى و عربى كمك هاى مالى، سلاح و اطلاعاتى كردند كه البته با پيروزى‏ ‏انقلاب هم موافق نبودند. من روزى به آيت الله خمينى - هنگامى كه هنوز جنگ شروع نشده بود ولى زمزمه هايى در‏ ‏بين بود - گفتم : اگر در يك كشور انقلاب شود لازمه اش اين است كه با ارسال گروههاى حسن نيت، خيال همسايه ها‏ ‏را راحت كنيم كه ما كارى به منافع شما نداريم. اگر اين كار انجام مىشد آنها از ما و انقلاب ما وحشت نمى كردند. ايشان در آن موقع نظرشان اين نبود كه چنين كارى انجام شود.

‏عقيده ما اين بود كه ملتى اگر قيام كند و در مقابل استبداد پيروز شود، قاعدتا در كشورهاى‏ ‏ديگر اثر دارد; اگر انقلابى معقول و صحيح باشد و ملت هاى ديگر مشاهده كنند كه ملتى با دست خالى با هماهنگى‏ ‏همه طبقات و با ايمان و اتكال به خدا در مقابل حاكم جور و ستم و استبداد قيام كرده و پيروز شدند،‏ ‏خواهى نخواهى ملت هاى ديگر از آن الگو مىگيرند و هيچگاه هدف صادر كردن انقلاب به طور رسمى به ساير‏ ‏كشورها نبود. البته آمريكا و برخى كشورها از الگوپذيرى ساير ملتها هراس داشتند و مىتوان حمايت آنها از جنگ‏ ‏را هم عاملى تدافعى براى جلوگيرى از اين الگوپذيرى دانست . در هر صورت ملت ايران هيچ گاه قصد اشغال يا تسخير كشور‏ ‏ديگرى را نداشت .
‏ ‏
آنچه هم در باره كمك به فلسطين می شود، من از اين امر اطلاع ندارم، ولى به دستور اسلام اگر مسلمانى از هر گوشه عالم فريادش بلند‏ ‏شد و نياز به كمك داشت ديگران بايد به او كمك نمايند، اين مطلبى است كه وجدان و عقل نيز بدان حكم مىكند. من هم براى‏ ‏فلسطينى ها ناراحتم و اگر امكان آن باشد به ملت فلسطين كمك مىكنم، اما اين كه دولت ايران كمك مىكند يا نه من نمى دانم .‏ ‏»

آيت الله منتظری در باره انقلاب و اصلاحات و نتايج آنها گفت:

«... پاسخ را بايد كسانی بدهند كه در رأس باشند، من طلبه اى هستم در قم و مسئوليتى‏ ‏ندارم و به قولى كنار گذاشته شده ام، اما به نظر من اصل انقلاب كار درست و مباركى بود ولى شعارهاى اوليه انقلاب‏ ‏به ويژه آزادى و جمهورى اسلامى عملا انجام نشده است. بايد توجه داشت حكومت با زور و قلدرى و‏ ‏انحصارطلبى دوام ندارد. اين كه چند نفر در شوراى نگهبان بنشينند و افراد را بالا و پايين كنند، عده اى را به‏ ‏خواست خود رد صلاحيت نمايند، برخلاف حقوق ملت است . در انتخابات اخير مجلس ديديم افراد صالح و‏ ‏متخصص را كنار زدند و به گونه اى افراد مورد دلخواه را مهره چينى كردند. بهترين روش براى حتى تقويت دين آن‏ ‏است كه به مردم آزادى بدهند. تجربه نشان داده است كه دين در جوامع داراى آزادى بيشتر رشد مىكند.

همين دخالت هاى بيجاى شوراى نگهبان به نام دين و اسلام نبايد باشد. در انتخابات بايد‏ ‏آزادى باشد، نمايندگان مردم هم بايد آزادانه نظرات خويش را بيان كنند و كسى هم جرأت نكند با دادگاههاى‏ ‏غيرقانونى مثل دادگاه انقلاب و ويژه روحانيت با آنها برخورد كند، اين گونه محاكم غيرقانونى زمان شاه هم بود و‏ ‏هر كجا كم مىآورد از عده اى رجاله استفاده مىكرد و آنها را براى برخورد با مخالفان به ميدان گسيل مىداشت.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی