جهان

پيك

                         

 

 

گزارش يك روزنامه نگارمترقی كانادائی از بغداد

كاخ سفيد به آشوب در عراق نيازمند است

                                                           ترجمه "حميد قرباني"

 

نآومى* كلين  Naomi Klein  

ترجمه به سوئدى  تور ونربرگ Tor Wennerberg

 چاپ شده در آفتون بلادِت 7.4.2004

 

آن جا دارند يك بت جديد مى آفرينند. ميدان فردوس‏، آن ميدان معروفى است كه پارسال در چنين روزهائى مردم مجسمه صدام را سرنگون كردند. بوى باروت به مشام مى رسد. سربازان تازه تعليم ديده عراقى بوسيله نيروهاى متحدين و به فرمان نيروهاى آمريكايى به روى مردم تظاهركننده آتش‏ گشودند، كه باعث شد چند هتل از آنجمله الرشيد و فلسظين كه در آن نزديكى واقع شده اند تخليه گردند. هنگاميكه تظاهر كنندگان به خانه هاى خود در منطقه فقيرنشين، شهرك صدر برگشتند، نيروهاى نظامى آمريكا آنها را دنبال كرده و از زمين و هوا بوسيله زرهپوشها، هلى كوپترها و هواپيما و بوسيله گلوله و راكت مورد حمله قرار دادند. نيروهاى متحدين به خانه هاى مسكونى، مغازه ها، خيابانها و حتى آمبولانسها نيز تيراندازى مى كردند. طبق گزارشات مسئولين بيمارستانها 47 تن به قتل رسيده و تعداد خيلى پيشترى زخمى شدند. آن روز در نجف هم روز خونينى بود: 20  تظاهركننده كشته و بيشتر از 150 نفر زخمى گزارش‏ شد.

"مقتدى صدر" رقيب جوان و رايكال آيت ا  سيستانى است كه هوادارانش‏ او را نيمه آيت الله  خمينى و نيمه چه گووارا می دانند. او پل برمر حاكم امريكائی عراق را با صدام حسين مقايسه مى كند و خود را متحد حزب الله و حماس‏ مى داند.

اعتراض ها زمانى شروع شد كه سربازان آمريكائى به دستور برمر روزنامه  هواداران مقتدى صدر را  بنام "..." بستند و تلاش‏ براى دستگيرى سردبير اين نشريه آغاز شد.

واقعه خونين در فالوجه روی داد. انسان از خود مى پرسد كه چرا برمر با تحريك و اعمال پروكاتيو باعث مى شود شيعيان كه نسبتا آرام بودند در جنوب كشور به چنين درگيريهاى وسيعى كشانده شوند؟

يك جواب اين مى تواند باشد:

واشنگتن برنامه خود را مبنى برتحويل حاكميت عراق به يك دولت موقت عراقى كه قرار است در 30 يونى انجام بگيرد را ميخواهد لغو كند و اكنون با برافروختن آتش‏ جنگ، كشت و كشتار و هرج و مرج ناشى از آن، مايل است كه اين برنامه را عملا غيرممكن نشان دهد. البته طولانى شدن اشغال به منافع جورج بوش‏ در تبليغات انتخاباتى اش نيست، اما نه به اندازه تحويل عراق به عراقی ها و تبديل شدن آن به يك انفجار در منطقه. اين آن چيزی است كه بوش می خواهد در جنگ اخير عراق به اروپائی ها و امريكائی ها نشان دهد و ادامه حضور خود را ضروری نشان دهد.

بخش هائی از عراقی ها قانون اساسى موقت را رد كرده اند و موجوديتِ شوراىِ حكمرانى منتخب آمريكا را قبول ندارند.

اين سناريوئی است كه شايد در واشنگتن معقول به نظر برسد و مورد قبول واقع گردد. گرچه، اين سناريو اكنون در بغدا احمقانه جلوه می كند.

عراقی ها متحرين كه چرا بايد واحدهای تازه تاسيس ارتش‏ عراق به سوی تظاهر كنندگان شليك می كنند. سربازان تازه به خدمت گرفته شده چهره خود را با چهره بند مى پوشاندند تا شناسائى نشوند.

روز يكشنبه زمانى كه هزاران تظاهركننده در ميدان فردوس‏ جمع شده بودند، در يك طرف ميدان چند جوان از ميان تظاهركنندگان از ديوار ساختمانى واقع در نزديكى ميدان خود را بالا كشيده و آفيش‏ تبليغاتى ارتش‏ جديد عراق را پاره كردند و به وسط تظاهركنندگان پرت نمودند. در طرف ديگر ميدان يك فرمانده از ميان نظامی های آمريكائی كه با سلاحهاى آماده شليك ايستاده بودند، با بلندگو به تظاهركنندگان اعلام كرد:

 "تظاهرات بخش‏ مهمى از دموكراسى است، ولى ما اجازه نمى دهيم خيابان را بند آوريد و باعث اخلال در ترافيك شويد."

( * نآومى كلين ، متولد كانادا و از جمله ژورناليست هايی است كه تا كنون نوشته هاى زيادى در رابطه با افشاء و بر ملا نمودن ماهيت قوانين و مقرارات باصطلاح ضد تروريستى در امريكا نوشته است. او از جمله روزنامه نويسان مخالف پروژه نئوليبرال جهانى شدن سرمايه (گلوباليزاسيون)  و سياست حاكم بر اين پروژه است و آن را باعث ‏ فقر و بيكارى و به تبع آنها فحشاء و كشت و كشتار در جهان می داند.

پس‏ از رويداد يازده سپتامبر2001 و شروع تبليغات جديد جنگى كاخ سفيد و پس‏ ازآن حضور امريكا در افغانستان و سقوط طالبان واكنون عراق گزارشهای افشاء گرانه ای نوشته است.

 تاكنون چندين نوشته او را به فارسى برگردانده ام؛ از آن جمله: اشغال كارخانه ها بوسيله كارگران در آرژانتين، جنگ به جهان بر مى گردد.)

  
 
                      بازگشت به صفحه اول

Internet
Explorer 5

 

ی