ايران

پيك

                         

مصاحبه فاطمه حقيقت جو با شهروند

انتخابی مطرح نبود

كه پيروز و مغلوبی داشته باشد

شمار آرای محافظه كاران با وجود حمايت رهبری، شورای نگهبان، سپاه و بسيج و ائمه جماعت و تمام عوامل حكومتی، نسبت به انتخابات قبلی افزايش نيافت. مجلسی كه تدارك شد، يك مجلس نظامی و فرمايشی است، چرا كه بسياری از سرداران سپاه استعفا داده و كانديد شده و برگزيده شدند.

 

 

نشريه شهروند چاپ كانادا متن مصاحبه ای را كه "خسروشميرانی” با فاطمه حقيقت جو انجام داده منتشر كرده است. مصاحبه كننده برداشت های خود را از اصلاحات، اصلاح طلبان درون حاكميت، مجلس و خاتمی را طرح كرده است و حقيقت جو ديدگاه های خود را. اين مصاحبه از اين نظر نيز خواندنی است: آنكه درايران است و آنكه دور از ايران.

خانم حقيقت جو پيروزی محافظه كاران در اول اسفندماه از جوانب متعددی زير سئوال است اما ظاهرا اصلاح طلبان بدون اگر و اما در اين انتخابات شكست خوردند، در اين باره چه ميگوييد؟

ــ از آنجا كه من اين انتخابات را يك انتخابات آزاد و دمكراتيك نميدانم، به نظر من صحبت از شكست و پيروزی اين و يا آن جناح بی مورد ميشود. وقتی در يك انتخابات تمام رقبا حذف شده و فقط آن تعدادی كه قرار است وارد مجلس شوند باقی ميمانند، بيرون آمدن نام اين افراد از صندوقها را نميتوان پيروزی نام نهاد. آنها به رد صلاحيت ها و واگذاردن صحنه به گروه موردنظر خود قناعت نكرده اند و اكنون مرتبا اخباری از حوزه های گوناگون رای گيری در شهرهای مختلف ميرسد كه حاكی از تقلب در هنگام اخذ رای و هنگام شمارش آرا است.

سبب تاسف بيشتر اينكه اين نيز آخر خط نيست و در مرحله بعد يعنی هنگام تاييد نتايج انتخابات حوزه ها نيز بخشی از آرا و يا كل آرای يك حوزه باطل ميشوند تا نتيجه مطلوب حاصل شده و كانديد موردنظر به اكثريت آراء دست يابد.

ببينيد كسب اكثريت به اين گونه را من نميتوانم پيروزی نام بگذارم، درست برعكس به عقيده من اين "پيروزی” در درازمدت و يا حتی ميان مدت برای محافظه كاران تبديل به يك شكست خواهد شد.

از سوی ديگر بايد ملاحظه كرد كه شمار آرای محافظه كاران با وجود حمايت رهبری، شورای نگهبان، سپاه و بسيج و ائمه جماعت و تمام عوامل حكومتی نسبت به انتخابات قبلی افزايش نيافت.

مجلسی كه تدارك شد، يك مجلس نظامی و فرمايشی است، چرا كه بسياری از سرداران سپاه استعفا داده و كانديد شده و برگزيده شدند.

در رابطه با اصلاح طلبان بايد بگويم كه اين بخش دو شقه شده است. يك شقه به رهبری آقای كروبی، يا بهتر بگويم به رهبری مجمع روحانيون زيرا آقايان كروبی و خاتمی هم صدا وارد اين پروسه شدند و به نفع شركت در انتخابات نظر دادند. جالب اينجاست كه شورای نگهبان حتی اين بخش را نيز تحمل نكرد و بسياری از نامزدهای مجمع را رد صلاحيت كرد.

شق ديگر اصلاح طلبان متشكل از اصلاح طلبان داخل و خارج حكومت به تحريم و عدم شركت نظر دادند. گرچه پيش بينی اصلاح طلبان از سطح شركت مردم در انتخابات اشتباه از آب درآمد، اما در مجموع مشاركت 50 درصدی يك مشاركت ضعيف در انتخابات بود.

با توجه به موارد برشمرده نميتوانم از شكست اصلاح طلبان صحبت كنم، اما هرگاه به مجموعه عملكرد كليت اصلاح طلبان طی شش سال گذشته نگاه كنيم و واكنش محافظه كاران را مدنظر قرار دهيم به اين نتيجه ميرسيم كه پروژه اصلاحات درون سيستم شكست خورده است. اكنون ديگر نميتوان بر اين عقيده پای فشرد كه اصلاحات در درون دستگاه حكومت همچنان ميتواند پيش برود.

در اينجا لازم ميبينم تاكيد كنم كه شكست اصلاحات در چارچوب دستگاه حكومتی به معنای خاتمه اين جنبش در سطح مردم و جامعه نيست، بلكه اين حركت كه در جامعه از عمق بسيار برخوردار است همچنان ادامه خواهد يافت. با پوزش از اينكه پاسخ من طولانی بود، از آنجا كه پرسش شما قدری كلی بود مجبور به چنين پاسخی شدم.

پرسش بعدی كاملا مشخص خواهد بود و آن اينكه، عده ای از ناظران معتقدند كه شيوه عمل آقای خاتمی در جريان انتخابات بخشی از ضربه به اصلاحات بوده آيا با اين نظر موافقيد؟

ــ به نظر من آقای خاتمی ميتوانست خيلی بهتر عمل كند . . .

من اينطور متوجه ميشوم كه آقای خاتمی خوب عمل كرد اما ميتوانست بهتر عمل كند.

ــ خير . . . من ميگويم آقای خاتمی خوب عمل نكرد برعكس او خيلی بد عمل كرد. البته گفته ميشود كه آقای خاتمی به رهبری گفته بود كه انتخابات را برگزار نخواهد كرد اما سرانجام در شرايطی قرار گرفت كه مجبور به برگزاری آن شد.

من معتقدم كه چنانچه آقای خاتمی قاطعانه تر برخورد كرده و محكم تر قدم برميداشتند، يقينا به عقب نشينی محافظه كاران ميانجاميد. به عنوان مثال استعفای او و يا حتی خيلی كم رنگ تر يك سخنرانی انتقادی علنی و محكم ميتوانست شرايط را متفاوت بكند. اما آقای خاتمی از اين ابزاری كه در اختيار داشت استفاده نكرد.

چرا وزارت كشور دولت آقای خاتمی در مقابل اعمال غيرقانونی جاری در رابطه با انتخابات از جمله آن چه شما خودتان برشمرديد، واكنشی نشان نميدهد؟

ــ مطابق قانون، وزارت كشور صرفا نقش مجری را داراست و اين هيأت ملی نظارت و شورای نگهبان هستند كه در نهايت وظيفه تاييد يا عدم تائيد نتايج يك حوزه را به عهده دارند. البته وزارت كشور ميتواند به پروسه های در جريان اعتراض كند كه به عقيده من اين عمل را دست كم به طور قاطع و پيگير انجام نداد. ممكن است توضيح (وزارت كشور) اين باشد كه اين جريانات تفاوتی فاحش در نتايج‌ انتخابات ايجاد نميكند و باز هم به نظر من اين توجيه كافی نيست.

در اين رابطه به نظر ميآيد كه نتايج انتخابات مهمترين نكته نيست، بلكه وظيفه و اصل وفاداری به حقيقت و شفافيت كه آقای خاتمی از ابتدا خود را بدان موظف دانسته است اينجا به ميان ميآيد . . .

ــ البته در آخرين جلسه هيأت دولت در سال گذشته رئيس جمهوری در يك مصاحبه مطبوعاتی ناخشنودی خود را ابراز كرد و وزير كشور نيز . . .

بله سئوال من با توجه به همان مصاحبه مطبوعاتی ست كه به نظر ميآيد واكنش دولت نسبت به كنش صورت گرفته بسيار ضعيف و . . . .

ــ البته من با شما موافق هستم كه دولت ميتوانست و بايد خيلی جدی تر عمل ميكرد ولو اينكه اعتراضات آنها بدون تاثير به روی پروسه و يا نتايج انتخابات باشد. ميدانيم كه شورای نگهبان به اعتراضات دولت توجهی نكرده و به شيوه خودش عمل ميكند.

آيا شما شخصا معتقد‌ نيستيد كه اصلاح طلبان در دولت و مجلس ميبايست همزمان از حكومت خارج ميشدند، يعنی آنچه شما انفرادی انجام داديد به صورت جمعی صورت ميگرفت؟

ــ من معتقدم چنين چيزی به دلائل تئوريك و عملی ممكن نيست. ايده غالب اين است كه يك سال باقی مانده از عمر دولت آقای خاتمی به محافظه كاران واگذار نشود.

گرچه من شخصا معتقد هستم استعفای آقای خاتمی در دو سطح ميتوانست موثر واقع شود يكی اين كه امكانی فراهم می آمد برای پيشبرد موثر اصلاحات در سطحی جديد، دوم اين كه امكانی برای بازسازی شخص خاتمی به وجود می آورد.

آيا با اين نظر موافقيد كه از امروز و يا حداكثر از لحظه رسميت يافتن مجلس هفتم، دولت خاتمی گروگان محافظه كاران خواهد بود و عملا تنها كاری كه انجام ميدهد دادن فرصت به محافظه كاران است كه بتوانند به شكل سازمان يافته دولت را تحويل بگيرند؟

ــ با شرايط موجود اصلاح طلبان اين ايده ميتواند درست باشد. اما هرگاه دولت اصلاح طلب توانايی پيگيری جدی تر خواسته های موجود را داشت، شايد ماندن بهتر ميبود و ميتوانست موثر باشد.

آيا موافقيد كه شيوه عمل آقای خاتمی در انتخابات اخير تير خلاص را به او به عنوان نماد اصلاح طلبی دولتی شليك كرد؟

ــ ببينيد آقای خاتمی بويژه در دوره دوم رياست جمهوری در مجموع نزد افكار عمومی سير نزولی را طی كردند. بخصوص در ميان دانشجويان محبوبيت او روز به روز كاهش يافت. اين انتخابات نيز با همين روند شرايط را برای آقای خاتمی بهتر نكرد.


شما به اعتقاد خود مبنی بر عدم كارآمدی مبارزه اصلاح طلبی در چارچوب حكومت عمل كرده و از دستگاه خارج شديد، از اين پس چگونه ميخواهيد در جنبش اصلاحی موثر باشيد؟

ــ من فكر ميكنم الان اپوزيسيون خارج از حكومت ميتواند نقش بسيار زنده و مهمی بازی كند و همه ما عملا به بخش اپوزيسيون خارج از حكومت پيوسته ايم، بنابراين من هم فعاليت های خودم را از طريق نهادهای مدنی ادامه ميدهم.

در حوزه شخصی من مدرس دانشگاه هستم و طبيعتا در اين رابطه مشغول خواهم شد. اين سبب ميشود كه بيش از پيش به بدنه جنبش دانشجويی نزديك شده و در تشكل و اتحاد عمل بيشتر دانشجويان موثر باشم.

عدم پشتيبانی مردم از تحصن وكلای مجلس نشان داد كه اعتماد به اصلاح طلبان حكومتی ميان مردم تا نزديك به صفر سقوط كرده است، اين اعتماد چگونه بازسازی خواهد شد؟ با كدام قدم های مشخص؟

ــ من معتقدم خود تحصن توانست تا حدودی در اين امر موثر باشد چرا كه برخوردها در آغاز و پايان تحصن كاملا متفاوت بود. اكنون ما به عنوان اپوزيسيون در خارج از حكومت قرار ميگيريم و در اين چارچوب بايد ارتباط خود را با مردم تقويت كرده و طی زمان، اين اعتماد را بازسازی كنيم. نكته ديگر اينجاست كه اگرچه بخشی از اعتماد از دست رفته را بايد به حساب خطاهای اصلاح طلبان نوشت، اما بخشی ديگر نيز به موانع ساختاری باز ميگردد كه امكان اصلاح را سلب كرده بودند. من معتقدم اگر اصلاح طلبان با توجه به اين موانع ساختاری عمل كنند، در ميان مدت قادر به بازسازی جو اعتماد خواهند بود.

بگذاريد در اين رابطه كمی عميق تر شويم: اخيرا تئوريسين برجسته اصلاحات دولتی، آقای سعيد حجاريان به فتوای آقای خمينی مبنی بر «مسلم نبودن دكتر مصدق» پرداخت و طی مقاله ای نتيجه گرفت، فرض هايی كه بر مبنای آن فتوا احتمالا براساس آن صادر شده بود فرض های نادرستی بودند، پس به طور منطقی فتوا نميتواند امروز پذيرفته شود. معنی اين آن است كه حتی آقای خمينی در فتوای خود دچار چنين خطای فاحشی شده و فردی مسلمان را نامسلمان خطاب كرده است. در اينجا آقای حجاريان با اشاره به خطای آقای خمينی به تقدس زدايی پرداخته است.
حال سئوال اينجاست آيا اين سمتی است كه اصلاح طلبان آن را برگزيده اند، شكستن خطوط قرمز موجود و پرداختن به تابوها؟

ــ اكنون قطعا اصلاح طلبان در حوزه تئوری و عملی متفاوت عمل خواهند كرد. خيلی از مسائل مورد بازبينی قرار خواهند گرفت و طبيعی است در خيلی از ديدگاه های گذشته تجديد نظر ميكنند يا اگر نظری موجود بوده و بيان نميشده است آن را با صدای رساتر بيان ميكنند.

بخشی از اصلاح طلبان نظريه ولايت فقيه را قبول ندارند، بخش ديگری تفسير موجود از ولايت فقيه را نميپذيرند، بخشی معتقد به تغيير قانون اساسی هستند. طبيعی است زمانی كه در اين حوزه مشخص نظرات اين گونه رنگين است در حوزه آزادی های اجتماعی علاوه بر آزادی های سياسی نيز ديدگاه های متفاوتی وجود دارد.

دو نكته اخير كه شما به آن اشاره كرديد، پايه سئوال بعدی مرا تشكيل ميدهد و آن اين كه آيا اصلاح طلبان برای جلب اعتماد مشخص مردم نمی بايست در زمينه ولايت فقيه و تغيير قانون اساسی بيشتر بحث كرده و موضع مشخص تری اتخاذ كنند؟

ــ در جواب سئوال قبل عرض كردم كه بخشی از اصلاح طلبان درباره اين دو موضوع چگونه می انديشند. واقعيت اين است كه طرفداران نظريه جمهوری آقای گنجی در ميان اصلاح طلبان هر روز افزايش می يابد.

برخورد محافظه كاران پس از اول اسفند بسيار خشن تر از آن است كه اصلاح طلبان فكرش را ميكردند و اين ميتواند نشانگر آن باشد كه پس از رسميت يافتن مجلس هفتم برخورد از اين نيز خشونت بارتر خواهد شد و اين جای خوشبينی برای اصلاح طلبان باقی نميگذارد.

ــ البته اين برخوردها قابل پيش بينی بود و من نيز خود به آن اشاره كرده بودم. در جايی گفتم كه برخورد با اصلاح طلبان حتی در نهادهای مدنی غيرممكن نيست. از طرف ديگر شنيده شده است كه برای زندانيان ملی مذهبی از جمله آقايان صابر، رحمانی و عليجانی احكام زندان های طويل المدت به تاييد رسيده است. معتقدم ما شاهد فضای بسته تر در اين دوره خواهيم بود مگر اين كه متغير فشار خارجی مانع اين روند شود.

وقتی كه شما به عنوان اولين نماينده معترض نمايندگی مجلس استعفا داديد در ايران گفته شد كه «خانم حقيقت جو تنها «مرد» در مجلس بود» شما در اين رابطه چه ميگوييد؟

ــ من به شدت مخالف اين جمله هستم. من همواره به دوستانم ميگويم كه من فمينيست هستم و اين جمله تمجيد از من نيست، و حتی توهين هم محسوب ميشود. گرچه اين بخش را به صورت شوخی بيان ميكردم چرا كه ميدانم منظور آنها تمجيد و نه توهين بوده است. واقعيت اين است كه فرهنگ حاكم بر جامعه ما مردسالارانه است و اينها ظاهرا در بيان اين مطلب جنبه تجليل در آن ميبينند، در حالی كه من معتقدم ما بايد در جامعه فرهنگ سازی كنيم. بايد در زبانی كه استفاده ميكنيم دقت بيشتر كنيم خيلی اوقات واژه ها وجود دارند و ما نيازی به ساختن آنها نداريم فقط با كمی دقت ميتوانيم گزيده تر بگوييم و به اين شكل با فرهنگ مردسالار مقابله كنيم.

زنان در از بين بردن ادبيات مردسالارانه و اين فرهنگ كه "يك زن فعال و موثر حداكثر همچون يك مرد عمل ميكند"، موظف هستند و بايد نقش اصلی را داشته باشند.


بخش اخير گفت و گو در تاريخ جمعه نوزدهم مارچ صورت گرفته بود. فردای آن روز فاطمه حقيقت جو بنابه دعوت انجمن اسلامی دانشجويان در انگلستان روانه اين كشور ميشد و بنا بود پس از آن به دعوت كانون انديشه، گفت وگو و حقوق بشر در ايران به تورنتو بيايد. اما پس از حضور در فرودگاه از پرواز او ممانعت به عمل آمد. خانم حقيقت جو در روز سه شنبه 23 مارچ در يك تماس تلفنی به سئوالات ما در اين رابطه پاسخ گفت: ما روز قبل از موعد پرواز شما گفت و گو ميكرديم و شما از موضوع ممنوع الخروج بودن خود اطلاعی نداشتيد، كی و كجا اين حكم به شما ابلاغ شد.

ــ من روز شنبه 20 مارچ طبق برنامه به فرودگاه مهرآباد رفتم بارها را تحويل داده بودم، اما زمان گذر از خروجی نيروی انتظامی متوجه شديم كه ممنوع الخروج هستم.

آيا در اين رابطه به شما حكمی نشان داده شد؟ يا اينكه ابلاغيه شفاهی بود؟

ــ خير! حكمی موجود نبود. سيستم كامپيوتری است. بعد از اينكه مسئول گيت نام مرا در كامپيوتر وارد‌ كرد، به من گفت كه ممنوع الخروج هستم. او سپس مرا به مقر نيروی انتظامی هدايت كرد. در آنجا پاسپورت من ضبط شد و گفتند كه از پنجم اسفند ممنوع الخروج هستم و مرجع صدور حكم نيز دادگستری است. من تا لحظه پرواز از اين مسئله كوچكترين اطلاعی نداشتم.

آيا تاكنون توانسته ايد دليل يا دلائل ممنوع الخروج بودن خود را پيگيری كنيد؟

ــ خير. همانطور كه ميدانيد اين چند روزه در تعطيلات نوروزی هستيم و فردا قاعدتا ادارات آغاز به كار ميكنند و من دلايل اين امر را پيگيری خواهم كرد.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی