جهان و ايران

        www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

گزارش دقیق وزیرخارجه انگلستان درباره اوضاع داخلی و جهانی ایران
موافقت و مخالفت جهان
با حکومت ایران بر سراینست:
انرژی هسته ای: بله
تولید سلاح اتمی: خیر
شورای امنیت گام به گام و‌بی‌وقفه جلو خواهد رفت و تسلیم
به فرامین آژانس اتمی یگانه راه حل ایران برای مذاکره است.

 

حکومت ایران به مردم این کشور واقعیت را نمی گوید. این که ما مخالف برق هسته ای در ایران نیستیم. ما مخالف دست یابی حکومت به سلاح اتمی هستیم. حکومت ایران می‌خواهد کلاهک اتمی سوار موشک‌های بالستیک خود کند و جهان با این خطر روبروست.
بسیاری از ایرانی‌‏ها نیز آرزوی
آزادی بیان، دولت شفاف و دموکراتیک، احترام به حقوق اقلیت‌‏ها و یک سامانه قضایی مستقل را دارند و از زمان انقلاب مشروطه در یک قرن پیش همواره برای رسیدن به این اهداف تلاش کرده‌‏اند.
ما
باید به مردم ایران کمک کنیم تا انتخاب‌‏های آگاهانه داشته باشند و این کار را باید از طریق کمک به بهبود جریان اطلاعات به داخل کشور انجام دهیم. مردم ایران، فوق‌‏العاده تحصیل‌‏کرده و روشنفکر هستند و مشتاق آنند که نظرات خود را در مورد منافع ملی‌‏شان بیان کنند. در حال حاضر حکومت این کشور می‌‏کوشد تا از طریق انحصار رسانه‌‏های دولتی و یا مسدود کردن منابع مستقل اطلاعاتی، جریان اطلاعات به داخل ایران را در کنترل خود بگیرد همان گونه که با مسدود کردن سایت فارسی بی‌‏بی‌‏سی نشان داد.
دوانتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری اخیر در ایران، نه تنها آزاد نبود، بلکه مخدوش برگزار شد. حتی 80 نماینده پارلمان وقت را اجازه ندادند در انتخابات شرکت کنند.

 
 
 
 

 

"جک استراو"، وزیر امورخارجه انگلیس در آستانه نشست شورای‌‏امنیت سازمان‌‏ملل‌‏متحد برای بررسی گزارش پرونده اتمی ایران، در یک سخنرانی جامع و کاملا مسلط به اوضاع داخلی ایران، خطاب به 200 دیپلمات و تحلیل گر مسائل بین المللی گفت:


من قصد داشتم در ماه سپتامبر گذشته در این مؤسسه، درباره ایران سخنرانی کنم، اما آن سخنرانی را مدت کوتاهی قبل از ایراد، لغو کردم که از این بابت عذر می‌‏خواهم اما دلیل خوبی برای این کار داشتم.

من باید در اواخر آن هفته به مجمع‌‏عمومی سازمان‌‏ملل‌‏متحد در نیویورک می‌‏رفتم و به من گفته شد که احمدی‌‏نژاد، رئیس‌‏جمهور ایران با درخواست یک ملاقات موافقت کرده است. از زمانی که ایشان رئیس‌‏جمهور شدند این اولین فرصت من بود که می‌‏توانستم با ایشان رو در رو دیدار کنم. راستش را بخواهید سخنان و اقدامات او در مدت کوتاهی پس از به قدرت ‌‏رسیدنش قابل پیش‌‏بینی نبود، اما من می‌‏خواستم شناختی را نسبت به این مرد و سپس دیدگاهی از آنچه او به مردم ایران ارائه می‌‏کند، به دست آورم. در پایان همان جلسه، گفتم ما- یعنی بریتانیا و جامعه بین‌‏المللی- با دقت به سخنرانی شما که قرار است بعد از ظهر در مجمع‌‏عمومی سازمان‌‏ملل‌‏متحد ارائه شود، گوش خواهیم داد.

همان‌‏طور که می‌‏دانیم سخنرانی رئیس‌‏جمهور احمدی‌‏نژاد در آن روز تحریک‌‏کننده بود.

البته، نباید گفت که روابط با رئیس‌‏جمهور خاتمی بدون مشکل بود زیرا در مورد مسائل بسیار مهمی عدم توافق وجود داشت؛ مخالفت ایران با روند صلح خاورمیانه، سابقه حمایت این کشور از گروه‌‏هایی همچون حماس و حزب‌‏الله، سابقه آن در حقوق‌‏بشر و آزادی‌‏های سیاسی و به‌‏تازگی هم بلندپروازی‌‏های هسته‌‏ای ایران. اما بنا بر محاسبات ما، بافت جمعیتی ایران و دورنمای درازمدت سیاسی این کشور، به ما دلیل خوبی ارائه می‌‏کرد که بتوانیم در مورد سیاست تعامل سازنده، خوشبین باشیم.

قضاوت ما این بود که ایرانیان و بویژه قشر جوان، در این علاقه‌‏مندی با ما شریک هستند که ایران را یک کشور کاملا ارتقا یافته و عضوی از جامعه بین‌‏المللی ببینیم که به صورت گسترده مورد احترام قرار دارد. قشر جوان ایران هنوز هم چنین علاقه‌‏مندیی را دارد؛ آنها می‌‏دانند که کشورشان پتانسیل عظیمی دارد؛ منابع خوب طبیعی، یک جمعیت جوان تحصیل‌‏کرده و تاریخی از فعالیت‌‏های سیاسی و مباحثه. آنها درک می‌‏کنند که چشم‌‏انداز صلح منطقه، که شامل امنیت ایرانی‌‏ها نیز می‌‏شود نسبت به هر وقت دیگر مهم‌‏تر است و می‌‏دانند که دیگر نه یک دیکتاتور متخاصم در همسایگی خود در عراق دارند و نه حکومت ستیزه‌‏جوی طالبان را در افغانستان.

ایران در مسیری اشتباه حرکت می‌‏کند؛ فرصت‌‏ها در حال از دست‌‏رفتن است؛ از زمانی که رئیس‌‏جمهور احمدی‌‏نژاد در انتخابات سال گذشته برنده شد او و گروهی که در اطرافش قرار دارند سیاست‌‏هایی را در داخل و خارج از ایران اتخاذ کرده‌‏اند که خطر لطمه واقعی به شهرت ایران و روابط این کشور با دیگر کشورهای جهان را در پی دارد. ایران و ایرانیان، شایسته وضعیت بهتری هستند.

وضع داخلی

اجازه دهید که با وضعیت داخل این کشور آغاز کنم؛ چند سال پیش، ایران یکی از پیشتازان بحث در این مورد بود که چگونه می‌‏توان اسلام را با مفاهیم مدرن دموکراسی و حقوق‌‏بشر سازگاری داد. در این کشور، ریاست‌‏جمهوری، پارلمان و انتخابات محلی وجود داشت که به‌‏طور نیرومندی رقابت می‌‏کردند. روزنامه‌‏نگاران کمک کردند که دامنه کامل حاکمیت وحشت بر جامعه ایران، روشن شود.
متاسفانه این روزنامه‌‏ها بسته شدند. سازمان گزارشگران بدون مرز، ایران امروز را به‌‏عنوان "بزرگترین زندان روزنامه‌‏نگاران در خاورمیانه" توصیف کرده و همچنین یکی از کشورهای ناقض آزادی رسانه‌‏ها دانسته است.

دو انتخابات عمومی اخیر، یعنی انتخابات پارلمانی سال 2004 و همچنین انتخابات ریاست‌‏جمهوری سال 2005، به مردم ایران قدرت واقعی انتخاب آزاد را نداد. کنترل گسترده کاندیداها، توسط قدرت موازی تئوکراسی در ایران، منجر به آن شد که شورای‌‏نگهبان این کشور حدود دو هزار و 500 نامزد انتخابات پارلمانی را رد صلاحیت کند و عجیب اینکه این شمار 80 نفر از اعضای وقت پارلمان ایران را نیز در برمی‌‏گرفت که صلاحیت آنها چهار سال پیش از آن تأیید شده بود.

ایرانیان عادی می‌‏پرسند که چرا در آن سوی مرز، شیعه ی عراقی می‌‏تواند به هر نامزدی که بخواهد رأی بدهد اما ایرانی‌‏ها نمی‌‏توانند.

جای تأمل است کشوری که از بانی آن، کوروش کبیر به خاطر بازسازی معابد یهودان تجلیل می‌‏شود، حالا مردی رئیس‌‏جمهور آن است که خواسته‌‏هایی مبنی بر حذف اسرائیل از روی زمین دارد.
 ایران به جای استفاده از موقعیت ژئوپولتیک و نفوذ بی‌‏تردیدش در منطقه برای ارتقای ثبات آن‌‏گونه که ما و همسایگان آن آرزومندیم، عملی کاملاً خلاف آن انجام می‌‏دهد.

ایران حالا تنها کشور در جهان است که مخالف یک راه‌‏حل دو دولته در مناقشه خاورمیانه است، مدعی شد. این حکومت همچنان به حمایت مالی و تدارکاتی خوداز گروه‌‏هایی ادامه می‌‏دهد که روند صلح خاورمیانه را تضعیف می‌‏کنند.

شاید بهتر بود که پول ایران برای حمایت از چنین گروه‌‏هایی برای ایجاد اشتغال و فرصت‌‏های مناسب برای خود ایرانیان در داخل کشور مصرف می‌‏شد.

هیچ‌‏گاه تصمیم حکومت ایران برای مقابله با جامعه بین‌‏المللی، به‌‏اندازه موضع سرسختانه این کشور در قبال برنامه هسته‌‏ای آن، تا این حد روشن و بالقوه زیان‌‏بار نبوده است؛ این، پرونده پیچیده‌‏ای است که با اقدامات حکومت ایران، پیچیده‌‏تر شده است.

در آغاز، در مورد یک مسأله صریح باشیم؛ نگرانی جامعه بین‌‏المللی، از این خواست سرچشمه نمی‌‏گیرد که ایران از تولید برق توسط انرژی هسته‌‏ای بازداشته شود، چنانچه حکومت ایران سعی دارد که چنین برداشتی را به مردم بقبولاند. در واقع، در پیشنهادهایی که اروپایی‌‏ها در ماه آگوست به ایران ارائه کردند، ما پیشنهاد کمک در این زمینه کردیم و من نقل قول می‌‏کنم یکی از این پیشنهادها کمک برای تولید برق هسته‌‏ای بی‌‏خطر، مقرون به‌‏صرفه و مخالف گسترش سلاح‌‏های هسته‌‏ای و همچنین برنامه‌‏های تحقیقاتی در این زمینه بود.

نگرانی‌‏های ما، دو جنبه دارند؛ اولین آن بسیار ساده است که عبارت است از اینکه ایرانی‌‏ها تلاش کرده‌‏اند فعالیت‌‏های هسته‌‏ای خود را پنهان کنند که آژانس بین‌‏المللی انرژی اتمی در مورد چگونگی عملکرد ایران در برنامه هسته‌‏ای این کشور با یک سیاست پنهان‌‏کارانه، اسناد مفصلی را تهیه کرده است.

برای سال‌‏ها، ایران فعالیت‌‏های اعلام‌‏نشده در رابطه با غنی‌‏سازی اورانیوم و فعالیت‌‏های مربوط به بازفراوری اورانیوم را داشت که اگر موفقیت‌‏آمیز می‌‏بود ایران را قادر به تولید مواد لازم برای تسلیحات هسته‌‏ای می‌‏کرد. فقط از سال 2002 از زمانی که دامنه فعالیت‌‏های اعلام‌‏نشده ایران آشکار شد ایرانی‌‏ها به برنامه‌‏های هسته‌‏ای خود اعتراف کردند و آن هم فقط تحت‌‏فشار تحقیقات آژانس بین‌‏المللی انرژی اتمی.

ایران در ابتدا ادعا می‌‏کرد که هیچ برنامه‌‏ای برای غنی‌‏سازی اورانیوم ندارد. در اوایل سال 2003، ایران وادار شد اعتراف کند که در حال ساختن تأسیسات بزرگی برای هدف اولیه یعنی غنی‌‏سازی اورانیوم بوده است. ایران در آن زمان اصرار کرد که هیچ فعالیت غنی‌‏سازی را انجام نداده است اما بعداً معلوم شد که این روند را با استفاده از دو روش جداگانه انجام داده است.

پارسال ما فهمیدیم که ایران اسنادی را از شبکه عبدالقدیرخان، دانشمند هسته‌‏ای پاکستان بدست آورده است که این اسناد به برنامه‌‏های غیرقانونی نظامی کره‌‏شمالی و لیبی کمک کرده بود.

"محمد البرادعی" در تازه‌‏ترین گزارش همه‌‏جانبه خود نتیجه گرفته است که آژانس بین‌‏المللی انرژی اتمی در حال حاضر در جایگاهی نیست که بتواند نتیجه‌‏گیری کند که هیچ مواد یا فعالیت‌‏های هسته‌‏ای اعلام‌‏نشده‌‏ای در ایران وجود ندارد.

دومین دلیل نگرانی غرب که به اندازه دلیل اول‌‏ با اهمیت است؛ "ماهیت برنامه‌‏های هسته‌‏ای ایران" است، زیرا ایران هیچ نیاز غیر نظامی به تأسیسات تبدیل اورانیوم در اصفهان و تأسیسات غنی‌‏سازی اورانیوم در نطنز ندارد که محور اصلی موضع فعلی این کشور را تشکیل می‌‏دهد.

ایران ادعا می‌‏کند که تنها کاربرد این دو مرکز، تأمین بخشی از روند تولید سوخت رآکتورهای هسته‌‏ای است اما ایران فقط یک رآکتور برق هسته‌‏ای دارد که آن هم در حال حاضر در بوشهر در حال ساخت است.

مسأله این است که بسیاری از کشورهای جهان با فقط چند رآکتور تولید برق هسته‌‏ای، ایجاد تأسیسات پرهزینه تبدیل و غنی‌‏سازی اورانیوم را از نظر اقتصادی مقرون به‌‏صرفه نمی‌‏دانند. روس‌‏ها، تأمین سوخت رآکتور هسته‌‏ای بوشهر را برای 10 سال تضمین و تأمین سوخت به‌‏صورت دائمی را در صورتی که ایرانیان مایل باشند نیز پیشنهاد کرده‌‏اند با این حال حکومت ایران سعی می‌‏کند موضوع را تصویر دیگری بدهد.

نگرانی‌‏ها در مورد برنامه‌‏ای هسته‌‏ای ایران، تنها آن نگرایی‌‏هایی نیست که به‌‏طور خاص کشورهای اروپایی و آمریکایی دارند. شورای‌‏حکام آژانس بین‌‏المللی انرژی اتمی، با اجماع و یک‌‏صدا، قطعنامه‌‏هایی را تصویب کرد که در آن از ایران خواسته شد فعالیت‌‏های مربوط به غنی‌‏سازی و پردازش دوباره اورانیوم را به‌‏منظور اعتمادسازی، به حال تعلیق درآورد.

 زمانی که در اوایل ماه گذشته (چهارم فوریه) آژانس تصمیم گرفت که پرونده هسته‌‏ای ایران را به‌‏خاطر عدم پای‌‏بندی قانونی این کشور در قبال پیمان منع گسترش تسلیحات هسته‌‏ای به شورای‌‏امنیت گزارش کند این قطعنامه حمایت گسترده‌‏ای را از جمله از سوی روسیه، چین، هند، مصر، برزیل، سریلانکا و یمن به خود جلب کرد و از 35 کشور عضو شورای‌‏حکام آژانس، فقط سه کشور، یعنی سوریه، کوبا و ونزوئلا رأی مخالف و پنج کشور دیگر نیز رأی ممتنع دادند.

جامعه بین‌‏المللی حق دارد از مقاصد هسته‌‏ای ایران نگران باشد. ایران که یک برنامه فعال موشک‌‏های بالستیک نیز دارد اگر سلاح هسته‌‏ای هم تولید کند وضعیت بی‌‏ثبات منطقه خاورمیانه و آسیای‌‏مرکزی باز هم بیشتر بی‌‏ثبات خواهد شد؛ همچینن دیگر کشورهای منطقه نیز ممکن است به فکر انکشاف توان هسته‌‏ای خود بیافتند و یا در جنگ‌‏افزارهای بیولوژیک و شیمیایی سرمایه‌‏گذاری کنند.

من شنیده‌‏ام که گفته می‌‏شود ما در منطقه از سیاست یکسانی برخوردار نیستیم اما اجازه دهید که به این موضوع بپردازم.

ما آرزو داریم که اسرائیل نیز پیمان منع گسترش تسلیحات هسته‌‏ای را امضا کند. ما همیشه گفته‌‏ایم که جهان، مکان بهتری می‌‏بود اگر عضویت در این پیمان از سوی همه حکومت‌‏های موجود قبول می‌‏شد.
 ما همچنین حامی فرعی اولین قطعنامه در سال 1995 در کنفرانس بازنگری پیمان منع گسترش تسلیحات هسته‌‏ای بودیم که خواستار ایجاد منطقه‌‏ای عاری از تسلیحات هسته‌‏ای در خاورمیانه بود.
 ما در مقاطع زمانی مختلفی بارها این خواست را تکرار کردیم. اما اکنون هیچ چیز به اندازه اینکه ایران تعهدات بین‌‏المللی خود را کم‌‏اهمیت انگارد و در پی به‌‏دست آوردن تسلیحات هسته‌‏ای باشد هدف از ایجاد خاورمیانه بدون تسلیحات هسته‌‏ای و اسرائیل غیر هسته‌‏ای را به خطر نمی‌‏اندازد.

وقتی درباره معیارهای دوگانه صحبت می‌‏کنند، بگذارید به یاد بیاوریم که اسرائیل هرگز تهدید نکرده که ایران یا مردم ایران را نابود می‌‏کند. اما ایران چنین تهدیدی را با استفاده از راه‌‏های کاملاً غیر قابل‌‏قبول بیان کرده است.

در مارچ سال 1963، "جان‌‏اف‌ کندی، رئیس‌‏جمهور آمریکا پیش‌‏بینی کرد که تا سال1970 احتمالاً بین 15 تا 20 کشور دارای تسلیحات هسته‌‏ای وجود خواهند داشت، اما اکنون، چهار دهه بعد از این پیش‌‏بینی، فقط هشت یا 9 کشور با سلاح‌‏های هسته‌‏ای وجود دارد که این امر، بسیار رضایت‌‏بخش است و نشان می‌‏دهد که ما قادر به محدود کردن گسترش این تسلیحات وحشتناک شده‌‏ایم و تا حد زیادی، این امر، ناشی از تلا‌‏ش‌‏های کشورها برای تأسیس و تقویت سامانه‌‏ای معتبر بر پایه یک توافق روشن بر ضد گسترش تسلیحات هسته‌‏ای می‌‏باشد.

اگر ایران بخواهد با سوء استفاده از امتیازات خود، تحت پیمان منع گسترش تسلیحات هسته‌‏ای‌‏(ان‌‏پی‌‏تی)، آژانس بین‌‏المللی انرژی اتمی و سازمان‌‏ملل‌‏متحد را به چالش بکشاند و بر فعالیت‌‏های خود برای به‌‏دست آوردن تسلیحات هسته‌‏ای اصرار کند این امر می‌‏تواند زیان غیر قابل جبرانی را بر توافقات بین‌‏المللی وارد کند.

امروز ما در کجا قرار داریم؟

شورای‌‏حکام، هفته گذشته گزارش موقر "محمد البرادعی" را مورد بحث قرار داد . متأسفانه باید بگویم که حکومت ایران در استفاده از فرصتی ناکام ماند که قطعنامه شورای‌‏حکام در ماه فوریه برای ایران فراهم آورد. ایران می‌‏توانست از طریق آن با تعلیق همه فعالیت‌‏های غنی‌‏سازی و پردازش دوباره اورانیوم به سوی احیای اعتماد بین‌‏المللی گام بردارد.

ایران با قطع همکاری تحت پروتکل‌‏الحاقی که نخستین محور مذاکره از مذاکرات با من و همکاران فرانسوی و آلمانی‌‏ام از یک سو و طرف ایرانی از سوی دیگر بود، اعتماد بین‌‏المللی نسبت به خود را بیش از پیش مخدوش ساخت.

 با توجه به جدی‌‏بودن وضعیت، این وظیفه شورای‌‏امنیت است که حالا جهت تقویت اختیارات آژانس بین‌‏المللی انرژی اتمی، وارد عمل شود.

احتیاط دیپلماتیک ایجاب می‌‏کند که من برنامه‌‏های‌‏مان برای شورای‌‏امنیت را فاش نکنم. مذاکرات با اعضای دائم و غیر دائم شورای‌‏امنیت امروز آغاز شد و ما می‌‏خواهیم که براساس این چهار اصل اقدام کنیم:

اول- هدف ما اعمال فشار لازم است تا اینکه ایران یک تعلیق کامل و قابل بررسی تمام فعالیت‌‏های مربوط به غنی‌‏سازی و پردازش دوباره اورانیوم را به اجرا درآورد و با سازمان‌‏های بین‌‏المللی انرژی اتمی همکاری کامل کند.

دوم- اقدام توسط شورای امنیت باید به صورت افزایشی باشد؛ یعنی در هر مقطع زمانی یک قدم و همچنین باید این اقدام برگشت‌‏پذیر باشد تا ما بتوانیم به واکنش ایرانی‌‏ها، عکس‌‏العمل نشان دهیم. ما باید راه را برای مذاکرات با ایرانی‌‏ها در هر مقطعی باز بگذاریم البته در صورتی که آنها بخواهند از مقررات پیروی کنند.

سوم- ما می‌‏خواهیم نیرومندترین توافق بین‌‏المللی را در این زمینه حفظ کنیم

چهارم- سرانجام اینکه، اقدام شورای امنیت به‌‏منظور تقویت صلاحیت آژانس بین‌‏المللی انرژی اتمی خواهد بود که همچنان به ایفای نقش اصلی در نظارت، بازرسی و حل مسائل باقی‌‏مانده، ادامه خواهد داد؛ بنابراین دخالت شورای امنیت، به معنای پایان تلاش‌‏های ما جهت یافتن یک راه‌‏حل از طریق مذاکرات نیست بلکه آغاز مرحله‌‏ای جدید در تلاش‌‏های دیپلماتیک ماست.

اگر ایران آماده است به درخواست آژانس احترام کامل بگذارد در آن صورت، درها برای یافتن یک راه‌‏حل از طریق مذاکرات دوباره باز خواهد شد.

روسیه پیشنهادهای سازنده‌‏ای ارائه کرده که ما از آن استقبال می‌‏کنیم. این پیشنهادها به ایران نیز اجازه می‌‏دهد که به چرخه کامل سوخت هسته‌‏ای دسترسی داشته باشد و علاوه بر آن، فرصتی را نیز مساعد می‌‏سازد که اعتماد جامعه بین‌‏المللی دوباره احیا شود. اما ایران نیز باید هیچ تردیدی نداشته باشد که اگر خواسته‌‏های جامعه بین‌‏المللی را بازهم به چالش بکشاند، شورای امنیت پاسخ آن را خواهد داد.
من اطمینان دارم که همه اعضای شورای امنیت خواهند خواست که نگرانی‌‏های سیاسی خود را از فعالیت ایران بیان کنند و از ایران بخواهند که به خواسته‌‏های شورای‌‏حکام آژانس بین‌‏المللی انرژی اتمی، احترام بگذارد.

اگر دولت ایران تصمیم بگیرد به نگرانی‌‏های جامعه بین‌‏المللی اعتنا نکند، این باعث ضربه به منافع مردم ایران خواهد شد.

بخش بزرگی از سرمایه ایران در حال خارج‌‏شدن از کشور است. در یک اقتصاد جهانی، سرمایه‌‏گذاران خارجی مدتی است که ترجیح می‌‏دهند در مورد ایران دوباره فکر کنند و یا به دنبال کشور دیگری برای سرمایه‌‏گذاری باشند.

ایران در کشمکش ایجاد اشتغال برای 750 هزار نفری است که هر ساله وارد بازار کار می‌‏شوند. روند طولانی در اقدام سازمان‌‏ملل‌‏متحد، باعث تشدید این وضعیت می‌‏شود. این چیزی نیست که ما برای مردم ایران بخواهیم اما تصمیم در دست حکومت ایران است.

این موقعیتی است که ما در مورد پرونده هسته‌‏ای ایران، در حال حاضر در آن قرار داریم. ما نباید دستور کار بزرگتری را نادیده بگیریم که عبارت است از اینکه چگونه می‌‏توانیم به مردم ایران کمک کنیم که توانایی خود را برای بازگرداندن ایران به‌‏عنوان کشوری که در منطقه و در میان جامعه بین‌‏المللی از قانون اطاعت می‌‏کند، درک کنند.

این، کار آسانی نخواهد بود و همچنین مسأله‌‏ای است که ما باید آن را از چند زاویه بررسی کنیم.
 تا جایی که به نفوذ ایران در منطقه مربوط می‌‏شود از همکاری خود با این کشور در مورد افغانستان استقبال می‌‏کنیم. افغانستان می‌‏تواند و باید به‌‏عنوان یک مدل برای جامعه بین‌‏الملل باشد، اما نباید از طرح مسائل مشکل، شانه خالی کنیم و نخواهیم کرد، زیرا همه ما می‌‏خواهیم که ایران یک نقش منطقه‌‏ای را به‌‏عنوان پایه ثبات ایفا کند، اما ایران تا زمانی که به حمایت از تروریسم ادامه بدهد، موضعی دوگانه در قبال القاعده داشته باشد و روند صلح خاورمیانه را تضعیف کند، هیچ‌‏گاه آن احترام منطقه‌‏ای را که به دنبالش هست به دست نخواهد آورد.

ما و دیگر اعضای جامعه بین‌‏المللی نباید زمانی که ایران از استانداردهای بین‌‏المللی پیروی نمی‌‏کند به فکر راه‌‏های دیگر باشیم؛ ما در مباحثات سیاسی داخلی ایران، طرف هیچ جانبی را نمی‌‏گیریم زیرا این مسائل مربوط به ایران می‌‏شود تا راه‌‏حلی برای ‌آن بیابند و آنها کاملاً توانایی این کار را دارند.
با توجه به تاریخ مردم ایران، آنها نسبت به هرگونه نشانه دخالت از خارج حساس هستند و این حساسیت آنها قابل درک است، اما این بدان معنا نیست که ما باید دفاع از حقوق‌‏بشر و آزادی‌‏های سیاسی را متوقف کنیم، ارزش‌هایی که برای ما بسیار با اهمیت هستند و همچنین بسیاری از ایرانی‌‏ها نیز آرزوی آزادی بیان، دولت شفاف و دموکراتیک، احترام به حقوق اقلیت‌‏ها و یک سامانه قضایی مستقل را دارند و از زمان انقلاب مشروطه در یک قرن پیش همواره برای رسیدن به این اهداف تلاش کرده‌‏اند.

ما باید به مردم ایران کمک کنیم تا انتخاب‌‏های آگاهانه داشته باشند و این کار را باید از طریق کمک به بهبود جریان اطلاعات به داخل کشور انجام دهیم.مردم ایران، فوق‌‏العاده تحصیل‌‏کرده و روشنفکر هستند و مشتاق آنند که نظرات خود را در مورد منافع ملی‌‏شان بیان کنند. قشر جوان به‌‏صورت غریزی، پتانسیل جهانی‌‏شدن را جذب می‌‏کند و می‌‏خواهد که ایران از این انزوای خود کرده، بیرون آید. در حال حاضر حکومت این کشور می‌‏کوشد تا از طریق انحصار رسانه‌‏های دولتی و یا مسدود کردن منابع مستقل اطلاعاتی، جریان اطلاعات به داخل ایران را در کنترل خود بگیرد همان گونه که با مسدود کردن سایت فارسی بی‌‏بی‌‏سی نشان داد.

اروپا نیاز دارد که ارتباط بهتری با مردم ایران داشته باشد. پیام ما این است که ما از مردم ایران می‌‏خواهیم تا از مزایای انرژی هسته‌‏ای بهره ببرند. در مورد پرونده هسته‌‏ای ایران، ما فقط نگران فعالیت‌‏های مربوط به سوخت هسته‌‏ای هستیم که برای حکومت ایران این فرصت را فراهم خواهد کرد که بمب اتمی بسازد و همچنین ما از انگیزه‌‏های آنان برای آینده‌‏ای آزادتر، دموکراتیک‌‏تر و با سعادت حمایت می‌‏کنیم.

از شما می‌‏خواهم تا با خبرنگاران ایرانی و یا سرویس‌‏های خبری که برای ایران پخش می‌‏شود گفت‌‏وگو کنید، زیرا اگرچه ما نیز میتوانیم کمک کنیم اما این، فقط وظیفه دولت‌‏ها نیست چرا که برای معتبر بودن، اطلاعات باید موثق و از سوی مقامات بیان شود و به همین دلیل من آن دسته از سازمان‌‏های بین‌‏المللی و سازمان‌‏های غیر دولتی را که مسائل ایران را دنبال می‌‏کنند تشویق می‌‏کنم که گزارش‌‏های‌‏شان را بر روی انترنت به زبان فارسی نیز انتشار دهند.

ما در بریتانیا و سرتاسر اروپا نیاز داریم فکر کنیم که آیا کار بیشتری هست که بتوانیم انجام دهیم تا اطمینان حاصل کنیم که سرویس‌‏های خبری مورد اعتماد و معتبر قادر به پخش برنامه به زبان فارسی برای ایرانی‌‏ها هستند.

خانم‌‏ها و آقایان! اصفهان یک شهر زیبا و افسانه‌‏ای است؛ خیابان‌‏های این شهر، با بهترین معماری و فرهنگ ایران تزیین شده است. در اواخر قرن شانزدهم و اوایل قرن هفدهم، تحت سلطنت‌‏شاه عباس صفوی، این شهر یکی از مراکز مهم تلاقی فرهنگ جهانی بود که باعث جلب بازرگانان، سیاحان و دیپلمات‌‏ها از سرتاسر آسیا، افریقا و اروپا شده بود و در واقع در همان زمان بود که عبارت "اصفهان، نصف جهان" به وجود آمد.

 اگر امروز شما درباره اصفهان به مردم خارج از ایران بگویید اگر آنها نامی از این شهر را شنیده باشند احتمالاً به دلیل فعالیت‌‏های نگران‌‏کننده هسته‌‏ای است که در این شهر جریان دارد. این یک کنایه بسیار ناهمگون برای ایران مدرن است؛ یکی از کشورهای مهم جهان که حالا تحت سایه مقطع زمانی ناخوشایندی قرار دارد.

من سخنرانی‌‏ام را با سخنی در مورد رئیس‌‏جمهور احمدی‌‏نژاد آغاز کردم؛ اجازه بدهید با نقل قول دیگری از او نیز به پایان ببرم؛ او می‌‏گوید «ملت ایران، ملتی آزموده است؛ ملتی متمدن، و ملتی که تاریخ‌‏ساز است.»، من با ایشان موافق هستم اما فقط کلمات، کافی نیست. حالا وقت آن رسیده که وی اجازه دهد مردم ایران، آن ملت را به جهان نشان دهند.