ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  ميزگرد بررسی اعتصاب شركت واحد و تشديد پيگرد فعالان دانشجوئی
فرياد نان و آزادی
حالا بانگ عدالت است
 
 
 
 

 

هاشم آغاجری: خبرگزاری‌ها و مطبوعات به راه صدا و سيما می‌روند؛ با آن تفاوت كه صدا و سيما هم كم می‌كند و هم از خودش به سخنرانی‌ها اضافه، اما خبرگزاری‌ها و مطبوعات فعلا فقط كم می‌كنند!

بجای متهم كردن دانشجو، كارگر و معلم معترض و چسبيدن به معلول، بهتر است آقايان بروند دنبال علت‌‏ها و ريشه‌‏ها و آنها را درمان كنند.

 

سازمان ادوار تحكيم وحدت كه مركب از رهبران و دانشجويان دوره‌های گذشته دفتر تحكيم وحدت است، برای بررسی ادامه بگير و ببندها در دانشگاه‌ها و مقابله با اعتصاب‌ها و اعتراض‌های كارگری درايران ميزگردی تشكيل داد. دراين ميزگرد‌هاشم آغاجری گفت:

ما شاهد صدور حكم عليه دانشجويانی هستيم كه جرم آنها اعتراض به حكمی بود كه رييس مجلس وقت ايران، اين حكم را ننگين ناميد؛ حكمی كه تمام كارگردانان آن سناريوی گسترده، ناگزير شدند تا خود را كنار بكشند و با انجام اعتراضات داخلی و خارجی، از خود تبری بجويند.( حكم ارتداد و اعدام برای‌هاشم آغاجری) . كسانی كه سال‌‏ها با شعار نان به جنگ آزادی رفتند، اكنون كه قدرت را كامل دراختيار دارند چه پاسخی به كارگران دادند جز اينكه آنها را سركوب و از ابتدايی‌‏ترين حقوق خود يعنی تشكيل سنديكا محروم كردند.

اين كارگران كه ديگر نه فعال سياسی بودند، نه دانشجو و نه بدنبال آزادی و دموكراسی. شعارشان نان بود. چرا سركوب شدند؟ اينجا كه بحث سياسی نيست، اما می‌بينيد كه در جامعه‌‏ هر اعتراضی رنگ و بوی سياسی می‌‏گيرد، هر حركت خواسته يا ناخواسته تحليل سياسی می‌‏شود و از شخصی‌‏ترين رفتارها تا طرح مسائل علم و دانشگاه سياسی می‌‏شود.

بدين ترتيب است كه دانشجو هم فعال سياسی نيست، بلكه فعال مدنی است. دانشجو همواره به دليل شرايط خاص اجتماعي, طبقاتي, روحی و سنی اعتراض می‌‏كند، بودنش با اعتراض معنی پيدا می‌‏كند، دانشجو به عنوان بخشی از جنبش مدنی می‌‏گويد، "من اعتراض می‌‏كنم، پس هستم".

حاكمان بايد پاسخ بدهند كه حق اعتراض آرام را به رسميت می‌‏شناسند يا خير؟ زمانی مقامات كشور گفتند خدا لعنت كند كسانی را كه می‌‏خواهند دانشگاه‌‏ها غير سياسی شود، اما اگر دانشجو سياسی باشد ولی حق اعتراض نداشته باشد، تنها تقليد سياست می‌‏كند.

آنها كه قصد دارند مرجعيت دانشگاه را در جامعه منتقل كنند بايد بدانند كه  نقش بر دريا و گره بر باد می‌‏زنيد. هيچ مرجعی با قدرت نيامده كه با قدرت برود. دانشگاه موقعيت هژمونی دارد، نه به خاطر آنكه قدرت اين هژمونی را به او داده است، بلكه به خاطر شايستگی دانشگاه، او نقش مرجعيت را ايفا می‌‏كند.

هيچ بخش‌‏نامه و تبليغاتی نمی‌‏تواند اين هژمونی را ايجاد كند. آيا پيش از انقلاب نظام سلطه توانست مرجعيت را از دانشگاه بگيرد؟

برخی تصور می‌‏كردند شرايطی به وجود خواهد آمد كه ما ديگر منتظر محكوميت و زندانی شدن كسی نيستيم. اما اكنون دوباره شاهد دوران جديد از برخورد هستيم.

برخورد در دوره اصلاحات قابل فهم بود، جريان اقتدارگرا قصد داشت جريان اصلاحی را متوقف و مايوس كند و برای كسب قدرت محكوميت، زندان و پرونده‌‏سازی می‌‏كردند اما زود معلوم شد كه نظام يكدست شد برای حفظ قدرت اين نوع برخوردها را می‌كرد و به همان دليل هم ادامه می‌دهد.

وزير علوم، تحقيقات و فناوری می‌‏گويد به دنبال آزادی زندانيان سياسی است و از اين طرف برای دانشجويان حكم صادر می‌‏كنند!

معنای برخوردهای اخير با دانشجويان سياست چماق و هويج است.

تجربه 70 ساله دانشگاه‌‏ها نشان داده است كه فشار هيچ تاثيری بر جريان دانشجويی ندارد و نمی‌‏توان با زور آنها را متوقف كرد.

اعتراض دانشجو، كارگر و معلم معلول است، آقايان بايد علت‌‏ها را پيدا و ريشه‌‏ها را درمان كنند. بايد دموكراسی و عدالت برقرار كرد. در سال‌‏های گذشته می‌‏گفتند كسانی كه دم از آزادی و دموكراسی می‌‏زنند، يك مشت مرفه بی‌‏درد هستند اما اين برخوردها نشان داد كه اگر اعتراض برای نان هم باشد، تاثيری ندارد. شعار نان و عدالت تا جايی خوب است كه آنها می‌‏خواهند.

در عرصه اطلاع رسانی نيز امروز شاهديم كه رسانه‌‏ها و خبرگزاری‌‏های داخلی همان راه راديو و تلويزيون را می‌‏روند.

البته ميان راديو، تلويزيون، مطبوعات و خبرگزاری‌‏ها هنوز اين تفاوت وجود دارد كه راديو و تلويزيون هم كم می‌‏كند و هم زياد، ولی ساير رسانه‌‏ها فعلا فقط كم می‌‏كنند.

آقاجری ادامه داد: گفتن نيمی از حقيقت، خيانت به حقيقت است و متاسفانه امروز رسانه‌‏ها خود به سانسور تن می‌‏دهند و خودشان جای سانسورچی‌‏های سابق را گرفته‌‏اند.