ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

فرماندهان مخالف حضور سپاه درعرصه‌های علنی سياسی، از هم سرنوشت
 شدن اعتبار سپاه با سرنوشت اعتبار روحانيت در ميان مردم بيم دارند.
4 گرايش سياسی درميان
فرماندهان و بدنه سپاه

يك گروه از فرماندهان- مانند سردار نقدی- طرفدار قبضه قوه مجريه اند و گروه ديگری مانند محسن رضائی و شمخانی با برگماری فرماندهان سپاه در دولت مسئله‌ای ندارند، اما با فرماندهانی كه احمدی نژاد برگمار كرده مسئله دارند. گروه بزرگ كه شامل بدنه سپاه می‌شود، گروه "تقيه" است، كه اتفاقا می‌تواند بر سر بزنگاه‌ها- مانند انتخابات سال 1376- حرف آخر را بزند.

 
 
 
 

 

(بخش‌هائی از اين مطلب را اخيرا روی يكی از وبلاگ‌های تازه تاسيس"نثرما"،همراه با نظرات اراده شده از جانب خوانندگان مطلب ، خواندم، كه با اطلاعات خود همراه كرده و برای انتشار در پيك نت ارسال می‌دارم- حجت مصطفوی)

پس از جنگ و شروع دوران سازندگی و با درگذشت رهبر انقلاب، سپاه پاسداران با ورود به عرصه‌های علمی و صنعتی از يكسو و ورود به برخی پروژهای عظيم سازندگی عملاً و علناً از آن چمبره سربازگونه‌ای كه در دوران جنگ و رهبری آيت الله خمينی در آن قرار داشت خارج و با حفظ پادگان‌ها و پايگاه‌های شهری به محتوای حكم و حكومت نيز وارد گرديد. اين ورود هر سال بيش از سال قبل گشت تا رسيد به مجلس هفتم. به قول خودشان با فتح خاكريز قانونگذاری، با تكيه بر اقدامات برنامه ريزی شده، ميدان پاستور - يعنی همانجا كه قوه  مجريه هدايت می‌شود- را نيز به دست گرفتند.

عده‌ای را اين باور نبود كه آقای احمدی نژاد نيرو‌های سپاه را تمام عيار به كار گيرد، اما آش آنچنان شور شد كه اعتراض برخی از سران سپاه را نيز برانگخيت. اكنون به جرات می‌توان گفت كه زمام امور كشور از دست نيروهای غير نظامی، به دست نيروهای سپاه پاسداران شيفت پيدا كرده است. به همين خاطر سپاه پاسداران عملاً وارد استحاله  جديدی شده است كه با افكار و نظرات زير در درون خود روبروست.

1- گروهی كه با تكيه بر تجربه بدبينی مردم به روحانيت- به دليل ورود آنها به قوای اجرايی-، از عاقبت سپاه سخت بيمناكند.

2- گروه دوم كه شديداً موافق دولت احمدی نژادند و از اين دريچه هيچ خطری را متوجه سپاه نمی دانند.(مثل سردار نقدی و دوستانش)

3- گروه سوم هم كسانی هستند كه دخالت سپاه را در حكومت بد نمی دانند اما با بكار گيری برخی از نيروهای سپاه توسط دولت جديد خوشبين نيستند.( محسن رضايی،علی شمخانی و ... شايد از اين دسته باشند)

4- و بالاخره بدنه سپاه كه همانا نيرو‌هايی هستند كه كمتر پيدايند و بيشتر قائل به تقيه در زمان فتنه هستند.

حال با موارد فوق، سپاه پاسداران در محاق با شرايط فعلی داخلی و بين المللی چگونه از امتحان خارج خواهد شد؟ رنگ رخساره خبر می‌دهد از سر ضمير! بايد ديد.

مصداق بارز گروه الف بنا به شنيده‌ها و بعضی شواهدبرخی سرداران دوران جنگ و رده‌های اصلی اين نيرو هستند. مثلاً رحيم صفوی با اندكی اغماض از اين دسته محسوب می‌شود. اما هيچيك از چهار گروه ياد شده برايند آشكار و علنی – مثلا در مطبوعات- ندارند.  اصولا برامدها را بايد كشف كرد .

نمودهای بارز درميان غير نظامی‌ها نيز كمتر به صورت شفاف امكان بروز دارد، چه رسد به نيروهای نظامی كه دليل آن "اظهر من الشمس" است. تنها، گهگاه واكنش‌هايی در قالب تمجيد و تملق نظامی قابل تشخيص است. اين واكنش صورتی رنگ و مه گرفته را در ميان دسته اول می‌توان پيدا كرد. درحاليكه در گروه دوم شفافيت بيشتر است و در اطراف رئيس جمهور و حتی بيانيه‌هائی كه در دفاع از مواضع وی از سوی برخی ارگان‌های سياسی سپاه پاسداران صادر می‌شود كاملا قابل تشخيص است.

واكنش‌ها و موضع گيری‌های دسته دوم همانقدر آشكار است كه تميز گروه تقيه و بدنه سپاه دشوار. گروه تقيه بهيچ وجه اهل اعلام نظر از نوع ناشفاف هم نيستند و اصولاً به صورتی ايدئولوژيك خود را سانسور می‌كنند. گرچه صندوق رای شهرك مسكونی سپاه در انتخابات 76 نشان می‌داد كه اين بدنه در صورت مهيا بودن شرايط راهی ديگر می‌پيمايد.