ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  مناظره‌ای كه قرار بوده گفتگو باشد!
سعيد حجاريان در گفتگو با چشم انداز
مهدويت با چاشنی عدالت
به اميد برپائی يك ايدئولوژی
 
 
 
 

 

نشريه چشم انداز گفتگوئی كرده است با سعيد حجاريان. مرزهای اين گفتگو- سئوال و جواب- چنان مخلوط است كه نمی توان جملات را از هم تفكيك كرد و مشخص ساخت كدام سئوال است و كدام پاسخ! گاه سئوال كننده خود چنان ورود به بحث كرده كه خود يك پای ماجرا می‌شود و ديگر نام آنچه منتشر شده مصاحبه نيست، بلكه مناظره است. بهرحال و عليرغم همه اين تنگناها، اين مصاحبه را باحدف بخش نظری كه سعيد حجاريان مطرح می‌كند و حذف آن نه چيزی از اين مصاحبه می‌كاهد و نه به آن می‌افزايد، آن بخش‌هائی را كه حرف روز را به زبان مردم ( درحد روشنفكران) مطرح می‌كند را برگزيده ايم كه می‌خوانيد. مشروح و كامل اين مصاحبه را هم چنانچه با سليقه ما موافق نبوديد می‌توانيد در دو سايت آفتاب و چشم انداز بخوانيد!

 

 

بخشی از مقدمه مصاحبه كننده: همان‌طور كه می‌دانيد، ما در ايران 9 بار انتخابات رياست‌جمهوری، 7 دوره انتخابات برای مجلس شورای‌ملی و اسلامی، رفراندوم 12 فروردين، انتخابات خبرگان قانون‌اساسی، 3 دوره انتخابات خبرگان رهبری و 2 دوره انتخابات شورای شهر داشته‌ايم. ولی اين انتخابات اخير ويژگی‌های شگفت‌آفرينی داشت و از ‌آنجا كه شما در متن تمام اين تجربه‌های انتخاباتی بوده‌ايد و به آنها اشراف داريد، می‌خواستم ببينم كه اين انتخابات از نظر شما چه ويژگی‌هايی داشت. تمام تحليلگران وقتی نظام جمهوری اسلامی را تحليل می‌كنند، می‌گويند راست سنتی، راست مدرن، روحانيون (يون) و روحانيت (يت) حاكم‌اند، ولی در اين انتخابات به لحاظ ساختاری و طبقاتی راست سنتی و راست مدرن دور زده شد. گرچه پروسه تدريجی‌اش را طی می‌كرد، ولی اين بار يك تحول جهش گونه كرد، به‌طوری كه كسانی‌كه 27 سال در قله نظام بودند مثل آقای كروبی و آقای‌هاشمی دادشان درآمد و اعتراضشان بلند شد و بيانيه‌هايی دادند كه حتی اپوزيسيون نمی‌داد. بيان گزاره‌هايی مانند "هدايت سازمان‌يافته آرا"، "تخريب‌های كوه‌شكن آن هم با پول بيت‌المال" و "سازمان سراسری اثرگذار"، مطالبی بود كه اعلام آن از عهده اپوزيسيون برنمی‌آمد، ولی بعد از اين‌ نهادينه‌ شد و به روزنامه‌ها راه يافت. تاكنون كسی هم به اعتراض آنها جوابی نداده است. از سرنوشت 120 پرونده تخلف هم كه به دادگاه نظامی رفته هنوز كسی خبری ندارد. اگر وقت بود و توان داشتيد، بگوييد چه عواملی سبب شد كه اصلاح‌طلب‌ها در اين انتخابات برنده نشوند. چه گسل‌هايی در اصلاح‌طلب‌ها بود كه جريان مقابل، پرچمش را در اين گسل‌ها فرو كرد و توانست رأی بياورد. 

 

ـ الان وضع برعكس شده؛ به‌جای اين‌كه دولت مردم را دكترينيت كند، اين مردم هستند كه دولت را دكترينيت می‌كنند، چون مردم چند منبعی‌اند. مردم ماهواره دارند، اينترنت دارند، با خارج ارتباط دارند. می‌روند و می‌آيند و با خودشان فرهنگ‌های مختلف به داخل می‌آورند. تلويزيون تا چه حد اثر كرده، برای اين‌كه مردم ماهواره نبينند. صداوسيما فيلم‌های ماهواره را ترجمه و برای مردم پخش می‌كند. دولت می‌تواند اين كار را بكند؟ مثلاً زمانی ويدئو ممنوع بود، آزاد شد. حالا كم‌كم ماهواره هم آزاد می‌شود. 

يعنی دولت كنونی هم نمی‌تواند مقاومت كند؟ می‌خواهند، ولی نمی‌توانند. در بحث ايدئولوژی، رجوی و "تبيين جهان" او هم نتوانست ايدئولوژی‌ای را درست كند كه سازمان را بر تارك تاريخ بنشاند و خودش هم بر نوك پيكان تكامل تاريخ بنشيند. برای هوادارانشان كه اين كار را كردند. 
در قرارگاه اشرف همه قبول كردند، ولی وقتی به اروپا رفتند همه پوچ درآمد. اينها در داخل رفته‌اند دنبال يك نوع منجی‌گری و مهدويت‌گرايی. می‌گويند ما ممهدين هستيم، می‌خواهيم راه را برای ظهور آقا باز كنيم. مهدی‌گرايی منبعی بوده كه به لحاظ كافی روحانيت سنتی پيشتر بهره‌برداری‌اش را از آن كرده و برای اينها چيزی باقی نمانده است. به آن چاشنی عدالت هم زده‌اند تا به ايدئولوژی تبديل شود. بلشويسم پشتوانه وسيعی مثل هگل، ماركس، لنين، استالين و پلخانف داشت، اما اين طور شد. از تمركز تعدادی نماينده و مداح، توتاليتاريزم حاصل نمی‌شود. شايد اشكال ضعيف توتاليتاريزم مثل بناپارتيسم در ايران شكل بگيرد. فاشيزم كه اصلاً نمی‌گيرد. دولت پادگانی و دولت پليسی هم نمی‌گيرد. از اين مقدمات می‌خواستم نتيجه بگيرم كه چشم‌انداز خوبی در پيش داريم كه نبايد مأيوس بود. بايد به سياست‌ورزی اميدوار بود، ما با پويايی خود می‌توانيم اثرگذار باشيم. فقط در توتاليتاريزم است كه بايد از مملكت فرار كرد و رفت. موقع فاشيزم هم همه فرار كردند رفتند. اما الان اين وضعيت وجود ندارد اگرچه يك عده ترسيده‌اند. شاه هم توتاليتر نبود. می‌شد گفت پليسی ـ نظامی بود. من در برخی مقالات می‌بينم كه به جريان برنده انتخابات تماميت‌خواه و فاشيست می‌گويند. اين ديدگاه، علمی نيست. شايد بتوان گفت اقتدارگرا و اتوكرات، اما تماميت‌خواه غلط است. دورنمايش ممكن است بناپارتيزم باشد. 

- پس شما كلاً می‌گوييد كه اين جريانی كه راست سنتی و راست مدرن را در ايران دور زد جريانی است كه می‌خواهد اين ويژگی‌ها را داشته باشد، ولی توانش را ندارد. درمانده می‌شود. 
 چند سال پيش روزنامه مشاركت سرمقاله‌ای نوشت به‌‌نام "راست وحشی» فردای آن روز هم صبح امروز هم روزنامه مشاركت را با يك ميليون خواننده تعطيل كردند. می‌خواستم بپرسم اين همان روند است كه آمد راست سنتی و مدرن را دور زد؟ چرا شما كه شعار مافيای قدرت و ثروت را مطرح كرديد، بعد آن راه را دنبال نكرديد و همه وجوه آن را نشناسانديد؟ فكر نمی‌كنيد علت ناكامی در انتخابات اين بود كه آن هدف را دنبال نكرديد؟ هم هزينه‌اش را داديد، هم شعارش را داديد، به تشخيص درستی رسيديد و عمل صالح زمان را هم معرفی كرديد، ولی خودتان حامل آن نبوديد. 
- من موقع بستن صبح امروز ترور شده و در بيمارستان بودم و نتوانستم ادامه بدهم. 
همين شعار مافيای ثروت و قدرت كه از پله‌های ثروت به قله قدرت می‌رسند، شعار اصلاح‌طلبی بود، ولی چه شد كه مصادره شد؟ اينها خيلی از شعارهای ما را مصادره كردند. 

وقتی آقای احمدی‌نژاد می‌گويد مافيای ثروت و قدرت، ما بياييم نشان بدهيم هر ماه بيلانی ارائه بدهد كه كجای مافيا باريك شد؟ اين نازكی كار ـ كلفتی پول كجا از بين رفت؟ با ترانزيت موادمخدر چه برخوردی شد؟ بنادر نامريی چه شدند؟ عملكرد اين شركت‌هايی كه با رانت درست شده چيست؟ و مافيای نفت را معرفی كنند. 

بناست در كنگره حرف‌هايی بزنيم. كنگره فعلاً دنبال يك رسانه عمومی است، ولی می‌‌بينيد كه حتی ما يك روزنامه هم نداريم.