ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

گزارش مستقيم بهروز شجاعی - بازباران
تاج زاده در جمع فرهنگيان اصفهان:
شبح تركمنچای ديگری بر سرايران
تجزيه طلبی و جنگ سالاری  
ايران ميان اين دو تيغ قيچی فاجعه
آيت الله طاهری، در پايان سخنرانی: تاج زاده بيا تا دهانت را ببوسم.
حرف و نگرانی من هم امروز همين است.
*        از مشروطه  تاكنون علت عقب افتادگی ما قدرت مطلقه، غير پاسخگو و غير مشروط است

 
 
 
 
 

تاج زاده عضو شورای مركزی جبهه مشاركت در نشست سالانه انجمن‌های اسلامی معلمان مناطق اصفهان كه آيت الله طاهری امام جمعه سابق اصفهان و از معدود بازماندگان روحانيون طرفدار خط مشی آيت الله خمينی كه ترور نشده اما خانه نشين شده گفت:

هنوز حقوق سياسی مردم يعنی آزادانه انتخاب شدن و آزادانه انتخاب كردن نهادينه نشده است، هنوز امنيت حريم خصوصی شهروندان به طور كامل تضمين نشده است، هنوز خطر اقتدارگرايی جامعه ما را به طور جدی تهديد می‌كند، هنوز حقوق مدنی مردم يعنی آزادی بيان و انديشه و تجمع و تحزب نهادينه نشده است . تا وقتی اين حقوق در جامعه ما نهادينه نشود نمی توانيم بگوئيم به آرمانهای پدران و مادرانمان از مشروطه تا كنون دست يافته ايم.

مشكل بزرگ امروز كشور چالش اقتدار گرايی و دموكراسی خواهی است. در شرايط كنونی ما با دو پديده ديگر هم مواجه هستيم كه تهديداتی را متوجه دين مردم و استقلال و تماميت ارضی كشور كرده است؛ يكی در عرصه سياست خارجی و روابط بين الملل و ديگری در عرصه دينی و فرهنگی و تهاجمی كه از اين جهت متوجه انديشه اسلامی شده است.

 عده‌ای با ارائه تحليل‌های مختلف يكپارچگی ميهن را هدف قرار داده اند و كسانی نيز از زمان مشروطه تا كنون با اصل اسلام مخالف بوده اند به همراه كسانی كه امروز با قرائت‌های ارتجاعی، قشری، خرافی و متحجرانه پايه‌های دينی و ايمانی جوانان را سست می‌كنند. اين افراد هيچ گاه به اندازه امروز فرصتی برای هدف قرار دادن دين رحمانی و عقلانی اسلام مناسب نيافته بودند.

شهيد مطهری معتقد بود كه اسلام در طول حياتش هيچگاه به اندازه عصر مشروطه با چالش روبرو نشده بود و امروز اگر آن استاد بزرگوار در قيد حيات بود به تصور من اعلام می‌كرد چالشی كه امروز اصل انديشه اسلامی با آن مواجه است عميق تر از چالشی است كه در دوره مشروطه با آن مواجه بوديم. اين دو جريان ( مخالفان اصل اسلام و  مروجان دين مرتجع ) ظاهرا با هم به شدت مخالفند اما در باطن با يكديگر همكاری می‌كنند و انديشه ناب اسلامی را هدف قرار داده اند و متاسفانه بايد گفت كه بخش‌های عظيمی از دستگاههای رسمی هم مروج و ترغيب كننده برداشت‌های خرافی از دين هستند.

ما می‌توانيم در برابر اين پديده‌ها سكوت پيشه كنيم و به اين اميد كه در آينده منجی‌ای ظهور خواهد كرد‌بی‌تفاوت و منفعل بنشينيم و اجازه دهيم كسانی كه به اين سه ضلع تهاجم كرده اند با كمترين هزينه به اهداف خودشان دست پيدا كنند. اما منطق اصلاح طلبی حكم می‌كند كه ما به هيچ وجه سكوت و انفعال پيشه نكنيم و گذشت زمان را راه حل نهائی مسائل ندانيم و اجازه ندهيم به قيمت اينكه اقتدارگرايان رسوا می‌شوند و مسئوليت تاريخی اش با آنهاست، بلاهای بزرگ بر كشور نازل شود.

امروز مهم ترين مساله‌ای كه مطرح است پرونده هسته‌ای ايران می‌باشد كه اگر تا دو ماه ديگر در مورد آن تصميمات جدی اتخاذ نشود می‌تواند كشور را با بحران‌های بسيار جدی كه حداقلش تحريم‌های اقتصادی و حداكثرش می‌تواند تهاجم نظامی باشد، روبرو كند.

بايد پرونده هسته‌ای ايران را يك مساله ملی اعلام كنيم اما نه به اين معنا كه هر كس هر كاری كرد ملت هم از او حمايت كند، بلكه با اين استدلال روشن كه موضوع هسته‌ای كيان ايران و جامعه ما را تهديد می‌كند، احدی حق ندارد در هر سطحی كه هست بر خلاف مصالح ملت تصميم بگيرد و با امنيت عمومی و ملی و استقلال ايران بازی كند، صرفا به اين دليل كه منصب حكومتی دارد.

ما نمی گوئيم كه اين مساله به حكومت مربوط است و به ما ربطی ندارد، پس در مورد آن سكوت می‌كنيم ، ما می‌گوئيم اين يك مساله ملی است چون اثرات بزرگ ملی دارد.

تاجزاده گفت: عهدنامه تركمنچای را كسانی از روی‌بی‌تدبيری و بدون توجه به مقتضيات زمان، ضعف ايران و قدرت همسايگانش بر جامعه تحميل كردند اما آثار و هزينه‌های آن را كل ملت ايران پرداخت و نه حكومت وقت. به علاوه اينكه هيچگاه ايران و ايرانی را  چنين خطراتی تهديد نمی كرد، امروز بايد بيش از هميشه در صحنه باشيم تا هم از جمهوريت، هم از اسلاميت و هم از ايرانيت دفاع كنيم و اين منطقی است كه ملت ما بر اساس آن از مشروطه تا كنون تلاش كرده است.

جريان اصلاحی يك پرانتز انحرافی در مسير حركت ملت نبود كه عده‌ای دلخوش باشند كه با دوم خرداد شروع شد و با سوم تير تمام شد. جريان اصلاحی، جريانی است كه متن ملت از مشروطه تا كنون در آن حضورداشتند و نسبت به سرنوشت خودشان حساس بودند و از حقوق خود واسلام وكشورشان دفاع كرده اند.

در طول ماههای گذشته تبليغات زيادی شده كه وضعيت فرهنگی جامعه بد است و مقصر هم آقای خاتمی و اصلاح طلبان هستند. بسيار خوب. امروز همه چيز در اختيار شماست، از سه قوه گرفته نا صدا و سيما، از نيروی انتظامی تا سپاه و بسيج و تمام دستگاههای تبليغاتی! اگر نتوانستيد در طی دو سال آينده آنچه را كه خود شما اسمش را تهاجم فرهنگی و ناهنجاری‌های فرهنگی گذاشته ايد حل كنيد، آن وقت فرصت بسيار خوبی برای اصلاح طلبان فراهم می‌شود كه هم مفاسد واقعی فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی را تبيين كنند و هم راه حلهای خودشان را ارائه كنند.

در عرصه اقتصادی هم در اين مدت بر عليه آقای خاتمی و مجموعه اصلاح طلبان جفا شد و می‌گفتند كه اينها جامعه را رها كردند و به دموكراسی چسبيدند و به فكر معيشت مردم نبودند. پس چرا در اين سه ماهه كمترين تغييرات در حوزه اقتصاد بوده است؟

امروز وقتی است كه با حضور در صحنه نشان داد آنچه اصلاح طلبان بر آن پافشاری كردند و می‌كنند به علت آن بوده كه آن را راه حل می‌دانستند، از نظر اصلاح طلبان دموكراسی و اقتصاد هم از جدا نبوده و نيستند! سئوال اين است كه كدام راهكار نجات كشور است؟ اقتدارگرايی يا دموكراسی؟

راه واقعی نجات كشور از فقر، آيا از استبداد می‌گذرد؟ اين آن چيزی نيست كه از مشروطه تا كنون ملت ايران خواسته است، از مشروطه  تا كنون علت عقب افتادگی ما قدرت مطلقه، غير پاسخگو و غير مشروط است و اين قدرت تا وقتی كه محدود و پاسخگو نشد اميد پيشرفت برای كشور وجود ندارد.

قانون را ننوشتند تا آن جوری كه اين متحجرين امروز می‌خواهند با آن مردم را روز به روز در تنگنای بيشتری قرار دهند، خود كامگان در طول تاريخ احتياجی به تدوين قانون اساسی كه نداشته اند، قانون در اين كشور ترسيم شد برای اينكه حد و حدود حكومت ترسيم شود، برای اينكه بعد از تركمنچای تا مشروطه عموم نخبگان به اين نتيجه رسيدند كه عقب افتادگی ما برطرف نمی شود مگر اينكه در اولين گام ، خود كامگی مهار شود.

از مشروطه تا كنون می‌گويند راه نجات كشور در يك كلمه و آن كلمه قانون است در حالی كه در آن زمان هم جامعه فقير بود؛ در دوران ملی شدن صنعت نفت علاوه بر شعار ملی شدن شعار انتخابات آزاد داده شد در حالی كه آن موقع هم بيكاری و تورم بود، شعار انقلاب اسلامی نيز استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بود و مردم به سمت اين شعار رفتند و نه شعار نان و مسكن و كار ماركسيستها!

---

 آيت الله طاهری بعد از صحبت‌های تاج زاده گفت : تاج زاده هر آنچه در دل من بود را گفت و همه ناراحتی‌های من را بيان كرد.

آيت الله طاهری با انتقاد از شعارهای دولت احمدی نژاد گفت : در حالی كه هيچ تغييری در وضعيت گرسنگان و فقيران و بيچارگان ديده نمی شود مبالغ بسياركلانی به برخی نهادها و اماكن بخشيده می‌شود در صورتيكه آن نهادها به پول احتياجی ندارند.

حاشيه:

در اين جلسه آيت الله سيد جلال الدين طاهری امام جمعه سابق اصفهان و دكتر علی اصغرغروی، فرزند مرحوم آيت الله غروی نيز حضور داشتند. پس از پايان صحبتهای تاج زاده آيت ا.. طاهری با صدای بلند گفت : تاج زاده بيا تا لب و دهانت را ببوسم.