دو انفجار در بازار اهواز، كه به گزارش نشريه گاردين تاكنون 5 كشته و 140 مجروح داشته، عملا آغازگر فصل جديدی در جنوب ايران شد كه در پيوند است با حوادث شهرهای بصره و نجف. بمب‌ها در سطل زباله در بازار اهواز و به فاصله 50 متر از هم كارگذاشته شده بود و نتايج آن، همان فاجعه قربانی شدن مردم عادی در حوادث تروريستی عراق است.

اين ادعا كه از آنسوی مرزهای ايران و عراق اين حوادث سازماندهی می‌شود،‌بی‌اعتبار نيست، اما طراحان و اعتراف كنندگان به اين مسئله در حاكميت جمهوری اسلامی دو نكته اساسی را فراموش می‌كنند. دو نكته‌ای كه قبول آن از نتايج انفجارهای ديروز اهواز با اهميت تر است.

1- شورش ناشی از نارضائی مردم و سركوب آن توسط نيروهای نظامی، عملا زمينه داخلی عمليات تروريستی را فراهم ساخت كه اين تازه فصل ابتدائی آنست و ما در آينده شاهد حوادث مرگبار تر نيز خواهيم بود.

2- سياست اعزام عوامل ترور از ايران به داخل عراق، حمايت مالی از گروه‌های تروريست در عراق و ارسال سلاح و مهمات برای آنها كه رسما علی لاريجانی بعنوان يك تاكتيك برای مذاكره با امريكا بر سر ميز سياسی اعلام كرد( سه مصاحبه و سخنرانی قبل از انتخابات رياست جمهوری اخير) راه را برای اين نوع عمليات درايران باز كرد. امريكا و انگليس بسرعت سازمان‌های تروريستی دوران صدام حسين را تجديد سازمان دادند و دست بكار شدند.‌بی‌شك حمايت مالی و تجهيزاتی اين عوامل از سوی دو ارتش قدرتمند جهان، خيلی آسان تر و وسيع تر از همين حمايت از جانب سپاه پاسداران از حوادث و گروه‌های مشابه در داخل عراق است.

به اين ترتيب است كه مقابله و مبارزه سياسی و ملی عليه اشغال عراق و جلوگيری از سرايت اين اشغال به خاك ايران، با ماجراجوئی سپاه پاسداران و دولتی كه بر سر كار آورده است، تبديل شده و بيشتر از اين تبديل خواهد شد به عمليات تروريستی در ايران وعراق. سياست ستيز به اقوام عرب و اهل سنت ايران و نظامی كردن دستگاه اداری خوزستان كه فعلا در راس آن يك سردار سپاه را بعنوان استاندار دولت جديد گماشته اند، درخدمت اين آينده تيره و خونين است.