ديدگاه‌ها

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

چاه جمكران
در شبكه
اينترنت!
سيامك فريد

 
 
 
 
 

اين آخرين نامه‌ها را دور نريزيد. در اين نامه‌ها پيامی هست كه تنها با چشم بصيرت ميتوان ديد. پيامی كه نه در سياهی خطوط رسمی آن، بلكه در سپيدی خطهای نا نوشته ميتوان خواند .اينها ديگر نامه شكوائيه نيست، اينها آخرين اخطارهای خوشبين ترين بخش جامعه است. جامعه‌ای كه مايل است از خشونت دور باشد. جامعه‌ای كه می‌خواهد از زندگی و مواحب آن بهره جويد. آقای شاهرودی، در هفته گذشته دهها نفر به شما نامه نوشتند و پيش از آن نيز‌بی‌شمار نامه‌هايی از اين دست ، خطاب به شما و ساير مسئولين نوشته شد. اما دريغا كه در آخرين سخنانتان به هر چيزی پرداختيد به جز مواردی كه دراين نامه‌ها به خاطر آن مورد خطاب قرار گرفتيد. نظرات شما در مورد بحران هسته‌ای و راهپيمايی راهپيمايان حرفه ای! را شنيديم و اينكه بايد هزينه!! داد. پيام تسليت و همدردی شما دردی از هزاران قربانی زلزله پاكستان درمان نكرد و حد اكثر تعارفی ديپلوماتيك قلمداد شد. اگر اين آرزوهای نيك و دعاها اثری داشت، ميبايست شهر بم، اين زخم خون آلود در چهره وطن ما به بهشت مبدل ميگشت. گلد كوئيست و ديگر شركتهای هرمی با وجود تهديدهای شما ومصوبات مجلس، به راه خود ميروند. نه فتاوی و نه قوانين بازدارنده اين شركتها نخواهند بود. آقای شاهرودی، رابطه‌ای بين نامه نويسی به مسئولين و صفهای طولانی جمكران و افكندن نامه در چاه وظهور اين شركتها وجود دارد كه تا موفق به ديدن اين رابطه نشده باشيد از رفع اين مشكل عاجز خواهيد بود. رابطه‌ای كه ميان نامه‌های چاه جمكران و نامه به مسئولين وجود دارد رابطه‌ای معكوس است. هر چه چاه جمكران بيشتر از نامه انباشته شود، نامه‌هايی از جنس اصلاح طلبانه كاهش خواهد يافت. آری بخشی از مردم به ناچار اميد خود را در جايی ديگر می‌جويند. بخشی كه از همه جا مانده و از هر دری رانده شده اند، برای امام زمان مستقر در چاه نامه می‌نويسند و بخشی ديگر به هر سوئی، از جمله شركت گلدكوئيست و ديگر شركتهای هرمی ، دست دراز ميكنند. مردم به تجربه دريافته اند كه اين مسئولين محترم يا كاره‌ای نيستند و يا به هر دليل نمی خواهند كاری در جهت خواسته‌های واقعی مردم انجام دهند. جالب است كه رئيس دولت مهرورزی نيز به همين تجربه رسيده است. كمك قابل توجه نقدی كه ايشان به مسجد جمكران كرده اند ، نشانه آن است كه اين آقا هم اميدش به جمكران است و فكر ميكند، مگر آقا امام زمان خودش بيايد و به اين همه مشكل و بدبختی مردم رسيدگی كند. به هر حال واقعيت اين است كه سيل نامه‌ها به مسئولين كاهشی چشمگير يافته است و صف طولانی برای انداختن نامه در چاه جمكران فزونی ميابد. مردم برای احمدی نژاد نامه نمی نويسند و خوشبين ترين آدمها كه تعدادشان هر روز كمتر ميشود اگر نامه‌ای بنويسند خطاب به شماست.اگر به لحن اين آخرين نامه‌های ارسالی توجه كنيد، در می‌يابيد كه اين نامه‌ها هر بار خشكتر و نااميدانه تر نگاشته ميشوند. نامه حدود 150 نفر كه خطاب به شما انتشار يافت از اين دست است. شايد حداقل انتظار اين دوستان آن بود كه جوابی درخور در مورد معروف ترين زندانی سياسی ايران، اكبر گنجی از زبان شما بشنوند. اما ديديم كه به هر مسئله‌ای پرداختيد به جز موردی كه در حد وظيفه شما بود و قانونا و رسما بايد بدان پاسخ ميگفتيد. در عوض سخنگوی قوه قضائيه داستانی سر هم كرد كه مصداق روشنی از دوبيتی،« قافيه چو تنگ آيد / شاعر به جفنگ آيد» است. اين چنين پاسخی آن هم در مورد يك زندانی كه جهان به هر دليل مسائلش را دنبال ميكند، بيش از آنكه مايه تعجب باشد شك برانگيز است. بعيد ميدانم كه شما نام مجتبی سميع نژاد را خوانده و يا شنيده باشيد ولی حتما در مورد وبلاگنويسان چيزهايی شنيده ايد. آنها ديگر تمايلی به نوشتن نامه به شما ندارند و از خوشبين ترين آنها ديگر كسی اين فكر را مطرح نمی كند. جامعه به سمتی ديگر می‌رود، سمتی كه شايد برای هيچ كس ايده آل نباشد. نااميدی و ناچاری مردم را به خرافات می‌كشاند. حتما توجه كرده ايد كه بيماری كه از پاسخ پزشكان نااميد ميشود، دخيل ميبندد و امروز بخشی از مردم ما در جمكران و بخشی ديگر به گلد كوئيست دخيل ميبندند.اين نامه كه در جمكران اينترنت انداختم. شايد زودتر به رويت امام زمان برسد.