ديدگاه‌ها

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  وبلاگ "كومه"
مدل رجائی
مارك احمدی نژاد
هادي
 
 
 
 

اين روز‌ها كم كم تغييرات هوا محسوس‌تر می‌شود و آن هوای شبه بهاری جايش را به سرما می‌دهد. آن هم سرمايی كه بايد خودمان را در مقابلش بپوشانيم. قضيه لباس پوشيدن هم داستانی دارد برای خودش. هر كس سليقه‌ای دارد. بعضی‌ها دنبال مد می‌روند و بعضی هم می‌خواهند هميشه تك باشند و منحصر به فرد. گروهی هم اصلا به اين چيز‌ها توجه نمی‌كنند. حتما چشم و هم‌چشمی‌ها را در انتخاب نوع پوشش ديده ايد. يك ماجرای جالبی هم برای من پيش آمد كه برايتان تعريف می‌كنم. فروردين همين امسال، يعنی 84، وقتی كه هوا نه آنقدر سرد بود كه با كاپشن‌های ضخيم بيرون بياييم و نه آنقدر گرم كه بدون آن و يا به قولی هوا برزخی بود، رفتم و بعد از ديدن چند مدل كاپشن بهارانه، يكی را خريدم و پوشيدم. انتخاب خوبی بود. هم از رنگش خوشم آمده بود و هم از طرحش. هوا كه گرم‌تر شد اين را گذاشتم كنار تا به وقتش بپوشم. گذشت تا اين كه اين برزخی دوم از راه رسيد و موسم پوشيدن همان لباس. لباس را از جايش درآوردم. اما اين بار مردد.

 حتما رئيس جمهور جديدمان را ديده‌ايد. همان كه كاپشن و كفشش معروف است و سعی دارد در پوشيدن كاپشن خودش را رجايی دوران بنامد. به هر صورت من الآن كاپشنی دارم كه از نظر طرح به كاپشن‌های مدل احمدی‌نژادی می‌ماند. آن زمانی كه من اين را خريدم اصلا احمدی‌نژاد صحبتش هم نبود و بيشتر به مزاحی می‌مانست كه رئيس جمهور شود. خلاصه دست و دلم می‌لرزيد كه كاپشنم را از گنجه بيرون بياورم. شد تف سربالا. يا به قولی مار از پونه بدش می‌آمد، در خانه‌اش سبز شد. هر جا می‌روم دوستان و آشنايان پشت‌بند فاميلی من يك نژاد هم می‌اندازند.
الآن دو راه بيشتر ندارم. يا اين‌كه سرما را تحمل كنم و يا اين‌كه كاپشنم را بپوشم و به جای سرما متلك‌های دوستان را تحمل كنم.