محمد خاتمی در ديدار نمايندگان گروه‌های اصلاح طلب با وی گفت:

مجموعه نظام نبايد از حضور جبهه نگران شود بلكه ما برای حفظ ايران و نظام فعاليت می‌كنيم. موقعيت كنونی فوق‌العاده و حساس است. آنچه در حال رخ دادن است پيروزی يك جناح و شكست جناحی ديگر نيست وضعيت نگران‌كننده‌ای است كه نسبت به موجوديت ايران ايجاد نگرانی می‌كند. قطعنامه صادر شده در شورای حكام عليه ما اهانت آميزترين قطعنامه است. در وضعيت كنونی اولين مرتبه بورس به وضعيت بحرانی رسيده است كه بايد چاره‌انديشی شود. بحث راست و چپ نيست، بلكه رسالت الهی است كه همه تلاش بكنند كه از اين وضعيت كشور سربلند بيرون بيايد.

الان جنگ سنتی و پويا نيست، جنگ نيروهايی است كه با ساپورت مالی بالا در مؤسساتی تربيت شده‌اند و تحجر را به شيوه امروزين تئوريزه كرده و به خورد جوانان و ... می‌دهند. اين امر می‌طلبد كه جبهه نيز اولويت خود را در تئوريزه كردن و كارآمد كردن اسلام ناب قرار دهد و بايد در اين راه اولاً منبع نظری‌اش منبع روحانی باشد و بتواند اسلامی را معرفی كند كه ادعای آن را دارد كه دنيا را اداره خواهد كرد. اين امر بايد با پاسخ درست به استقرار دموكراسی كه از پايين به بالاست و جمع آن با اراده‌ای كه از بالا در دين است بكند. بايد نسبت آزادی، حقوق بشر، حقوق زن و مرد با اسلام و حكومت بيش از پيش تبيين شود. ثانياً نيروهای كنار گذارده شده از مديران اجرايی با اساتيد دانشگاه‌ها هماهنگ شوند و مدل جمهوری اسلامی و كارآمدی آن را به شيوه جديدی ارائه كنند، ما می‌توانيم دو سه سال آينده مدلی برای كارآمدی حكومت داشته باشيم. ثالثاً بايد به ظرفيت بين‌المللی توجه كرد.

الان گفت‌وگوی تمدن‌ها يا جنگ تمدن‌هايی كه برخی می‌گويند بين بوديسم و اسلام عمده نيست. نسبت جنگ و گفت‌وگو بين اسلام و غرب است و متأسفانه نماينده‌های آن شده‌اند طالبان و آمريكا. بايد اين نمايندگی به نفع اسلام راستين در شرق و به نفع غرب راستين در غرب عوض شود و شكل بگيرد. ما بايد جا بياندازيم كه طالبان سخنگوی اسلام نيست. بايد معرفی كنيم كه سخنگوی حقيقی اسلام كيست. اگر بتوان از ظرفيت بين‌المللی در معرفی ويژگی‌های اسلام و چهره راستين آن استفاده كرد، مهم است.