ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

گنجی
بانگ بلند خروس سحری
در روزگار گدائی غرور
 
                                 مهاجرانی ـ مكتوب

 
 
 
 
 

تصويرهای جمعيتي را ديدم كه در سعادت آباد در برابر خانه اكبر گنجی جمع شده، شمع روشن كرده، سرود خوانده‌اند و شعر.

به اكبر فكر مي‌كنم. به نظرم انسان‌هايی پيدا مي‌شوند كه قاعده و قرار زندگی را خود انتخاب مي‌كنند. و جمعيت عظيمی كه مطابق عادت زندگی مي‌كنند، نسخه‌ی زندگی را ديگران برای آنان مي‌نويسند. انسان‌های انتخاب‌گر مثل خروسی هستند كه با صدای بلند مي‌خوانند و سپيده را اعلام مي‌كنند و گروه دوم كه خوابشان سنگين است مي‌گويند اين خروس بی‌محل را بايد سر بريد. مثل خروس كوير شريعتی. مثل شريعتی كه خروس آوازه خوان زمانه‌ی خود بود ... گنجی هم مثل شمع است كه مي‌سوزد و آب مي‌شود و از جانش شعله و روشنايی سر مي‌كشد و هم صدايش، كه اين روزها به گوش دنيا رسيده است، يادآور آواز خروس كوير است.

ميلان كوندرا گفته است: "رمان نويس خانه‌ی زندگيش را ويران می‌كند، تا با سنگ‌ها خانه‌ی رمان خود را بسازد."

گنجی خانه‌ی تنش را ويران كرده است؛ مثل گنجی كه در ويرانه‌ای نهان است، خانه‌ای ساخته است برای آيندگان ... خانه‌ی داستان واقعی يك انسان در روزگار گدايی غرور ...