وقتی قرار شد آيه الله هاشمی شاهرودی رئيس قوه قضائيه شوند،همه تصميم گرفته بوديم كه از اين آمدن استقبال كنيم. بعد از نصب ايشان، آقای خاتمی وماها به همراهی ايشان از دفتر رئيس جمهور پياده برای تبريك به دفتر ايشان كه آن سوی خيابان بود رفتيم. دوربين رسانه­های داخلی و خارجی را هم خبر كرديم كه از اين ديدار گزارش تهيه كنند. آن روزها نقطه اصلی اشكال مخالفان هاشمی شاهرودی رياست سابق وی بر مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق بود. شمس الواعظين به من گفت مي­خواهيم از عنوان شاهرودی به جای هاشمی ياد كنيم كه اين شبهه كم رنگ شود. آقای شاهرودی در آن جلسه اول چشم انداز بسيار خوبی از آينده قوه قضائيه جديد ترسيم كردند. بعد ها هم كه تعبير معروف ويرانه قوه قضائيه را به كار بردند. اما درب قوه قضائيه بر اين پاشنه نگشت. حرف اساسی ما با قوه قضائيه جديد آن روز كه چندين بار حضوری با مشاوران رئيس قوه خودم در ميان گذاشتم اين بود كه قوه قضائيه بايد با حاكميت مطلق ماده قانونی ونه «سياست» اداره شود وادبيات صرفاً قضائی بايد واژگان ارتباطی آن قوه ومردم باشد تا نقش «حكميت» قوه قضائيه تثبيت و رفتار آنان اطمينان بخش جامعه باشد. اما نشد. بعد ها بدهكار هم شديم: يكی از تأثير گذاران قوه قضائيه جديد به من می گفت همين حمايت های آقای خاتمی وجناح اصلاح طلب از رئيس قوه قضائيه باعث شد كه ما نتوانيم در برنامه هامان توفيق پيدا كنيم.!!

ولی در اتفاقاتی مثل : بستن فله­ای روزنامه­ها، زندانی شدن جمعی فعالان ملی - مذهبی، پرونده قتل­های زنجيره ای و سپس شكنجه متهمان اين پرونده­ها ،احضار گروهی فعالان فرهنگی وهنری واينترنتی به اداره اماكن نيروی انتظامی، انتصاب دادستان فعلی عمومی و انقلاب، ماجرای دستگيری و آزار وبلاگ­نويسان، فعال شدن نيروهای اطلاعاتی موازی و نيروی انتظامی در سيستم قضائی و... نشانه­ی حضور پر رنگ سياست به جای قضا بود.

سخنان ديروز آيه الله هاشمی شاهرودی كه از پليس سالاری در قوه قضائيه، مهر قوه قضائيه را به صورت چك سفيد در اختيار ضابطان قراردادن، دستگيری افراد به جرمی و بازجوئی از مسائل اخلاقی و شخصی، وبد رفتاری و بي­انضباطی در مورد احضار شوندگان تكان دهنده بود. اگر در اين شرايط كه ديگر دوران آقای خاتمی رو به پايان است وحمايت او و اصلاح طلبان مانع كار نمي­شود، اين گزارش تكان دهنده رياست قوه قضائيه مورد فهم وقبول بخش قدرتمند سياسی قوه قضائيه قرار گيرد وافرادی كه لااقل در افكار عمومی عامل اصلی اين وضعيت دردناك شناخته مي­شوند جای خود را به «قضا مداران» بدهند، شايد بتوان اميد داشت كه رئيس اين قوه در آينده چنين گزارش­های تلخی ندهد و ده ها «انسان» قربانی اين رويه­ها نشوند. خود آقای شاهرودی در همين مصاحبه گفته اند: مگر جلب و هتك حرمت وحيثيت افراد شوخی است؟

كاش سردار قاليباف هم در بحبوحه فعاليت­های انتخاباتی فرصت كنند گزارش آيه الله هاشمی شاهرودی كه به دوران فرماندهی ايشان اشاره دارد را ببينند.