پيک هفته

   

پيک نت

پيوندهای پيک بايگانی پيک

hafteh@peiknet.com

 

    hafteh@peiknet.com

 

 
 
 

چرا فراموش کنیم؟
انقلاب پرتقال
بهار سرخ 74

سالازار، دیکتاتور پرتقال، به همراه ژنرال فرانکو در اسپانیا، آخرین بازمانده‌های دوران تلخ سلطه فاشیسم بر بخش مهمی از اروپا بودند.

 

در1932 ژنرال "آنتونیو اولیویرا سالازار" یک حکومت دیکتاتوری را که از فاشیسم ایتالیایی الهام می‌گرفت در پرتقال برپا داشت. دیکتاتوری سالازار مانند دیکتاتوری فرانکو در اسپانیا متکی به ارتش و اقتدار اخلاقی کلیسای پرتقال بود. سالازار هرگونه تحول و پیشرفت اجتماعی در درون کشور را سد کرد و از سوی دیگر جنبش‌های ملی در مستعمرات پرتقال را سرکوب کرد. او پس از سقوط فاشیسم در آلمان نیز توانست بر مسند قدرت باقی بماند و امریکا و حتی اروپای زخم دیده از فاشیسم، از بیم نفوذ کمونیست‌ها در پرتقال و اسپانیا، این دو ژنرال متحد هیتلر را حمایت کردند تا بر قدرت باقی بمانند و با موج سقوط فاشیسم از صحنه حذف نشوند. آنها بتدریج به دیکتاتورهای مصلح پرتقال و اسپانیا مشهور شدند! البته روی امواج خونی که در هر دو کشور از انقلابیون و نیروهای مترقی براه انداخته بودند.

سالازار در سال 1968 بیمار شد و در سال 1970 درگذشت. جانشین او "مارچلو کایتانو" قصد داشت همچنان سیاست‌های سالازار را ادامه دهد. این درحالی بود که مبارزه در مستعمرات پرتقال - که اتحاد شوروی و کوبا آن را قویا پشتیبانی می‌کردند - شرایط را برای حکومت نظامیان در بخش اسپانیولی اروپا سخت کرده بود. نارضائی مردم به صفوف نظامیانی که از زیر سایه دیکتاتوری سالازار بیرون آمده بودند راه یافته بود. سرانجام روی داد آنچه در دوران فرانکو و سالازار به خون کشیده شده بود تا روی ندهد: در 25 آوریل 1974 نظامیان ملی و میهن دوست پرتقال به همراه مردم  علیه حکومت قیام کردند و "سالازاریسم" سقوط کرد. قیام در فصل تهیه روغن خشخاش روی داد و به همین دلیل انقلاب پرتقال را "انقلاب خشخاش" نام دادند. دولت انقلاب به مستعمرات پرتقال استقلال داد و از 1976 با اعلام قانون اساسی تازه رسما به یک حکومت دمکراتیک تبدیل شد. فشار سنگین اقتصادی امریکا و فرانسه به دولت جدید از یکسو و رخنه از درون و متلاشی کردن اتحاد چپی که قدرت را بدست گرفته و دولت تشکیل داده بود، سرانجام گل‌های خار دار کاکتوسی را به بار آورد. انشعاب، درهم ریختن اتحاد، چپ روی برخی افسران انقلابی که شرایط را درک نکرده و بجای حفظ اتحاد به فکر تازاندن انقلاب افتاده بودند و بویژه نقش مخرب سوسیال دمکرات‌های راست پرتقال به رهبری "سوارش" کار خود را کرد و حتی بزرگترین ابتکارات و نرمش‌های "کونیال" رهبر وقت حزب کمونیست پرتقال نیز نتوانست جلوی سقوط دولت انقلابی را بگیرد. مرحله استحاله انقلاب و بازگشت گام به گام به عقب آغاز شد. ابتدا دولت به سوسیال دمکرات‌های منتظر قدرت رسید و در گام بعد این قدرت از آنها نیز باز پس گرفته شد و احزاب سرمایه داری به قدرت بازگشتند. زندان و حتی اعدام پنهانی یکبار دیگر به پرتقال بازگشت. افسران انقلابی از ارتش کنار گذاشته شدند و...

سوارش سمبل این فاجعه بود. این را مردم پرتقال در سالهای بعد چنان عمیق درک کردند که در انتخابات اخیر پرتقال که او پیرانه سر یکبار دیگر خود را کاندیدای ریاست جمهوری کرده بود، رسوا ترین رای "طرد" را به او دادند. با کمترین حداقل رای بازنده شد.

فیلمی را که به همراه سرود مردم پرتقال می‌شنوید، مربوط به روزهای قیام و انقلاب در پرتقال پس از سالازا و تشکیل دولت اتحاد ملی با حضور قاطع افسران ملی و چپ پرتقال است. تحمیل سکوت و فراموشی رویدادهای انقلابی و روزهای ملی و مردمی شیوه ضد انقلاب است( به لغو روز ملی شدن نفت درجمهوری اسلامی نگاهی بیاندازید) ما چرا سکوت کنیم؟