پيک هفته

   

پيک نت

پيوندهای پيک بايگانی پيک

hafteh@peiknet.com

 

    hafteh@peiknet.com

 

 

 

 

 

 

 

 

 

گزارش ويژه مراسم جايزه فيلم- تالار رودكی
تالار رودكی
يا
جبهه جنگی
"خيلی دور، خيلی نزديك"
انتخابی كم خطر!
افسانه نگاهی

 

شب برگزاری مراسم جايزه فيلم، ازدحام مقابل تالاررودكی نه مثل سابق ولی بازهم قابل ملاحظه بود. در ورود خانم‌ها تنگ  وعبور ازآن دشوار بود. نگهبانان جلوی در با صدای بلند، با هم مشورت می‌كردند:

مانتوش كوتاه است، يا بلند؟ مانتو كوتاه‌ها اجازه ورود نداشتند. بعد از عبور از ورودی اول، در مقابل يك دربچه كوچك عده‌ای جمع شده بودند كه با كارت‌های دعوتشان برای گرفتن شماره صندلی دست‌های خود را تا ميشد به درون دريچه درازكرده بودند. هنوز اين پايان مرحله ورود نبود. يكبار ديگر هم برای رفتن به داخل سالن خواهران زير و بالای خانم‌ها را گاه با چشم و گاه با دست برانداز و تفتيش می‌كردند.

داخل سالن ازدحام بود. بعضی خانم‌ها توانسته بودند مشكل اوليه ورود را با پوششی مثل مانتو بلند و يا چادرحل كرده و از ورودی كنترل بگذرند، اما درفرصتی مناسب مجددا از زير اين پوشش همان مانتوهای كوتاه آشكار شده بود. در آن گرما و فضا، جز اين نيز چاره‌ای نبود. خواهرها وبرادرها دستور اجرا كردند و خانم‌ها هم كلك را سوار. همه چيز به هم می‌آيد. البته بطوركلی شرط احتياط  را تاحدودی همه مراعات كرده بودند، بخصوص خانم‌های سينما گر. چنان كه بسياری ازآنها دراين جشنواره حضور نيافتند. مشتاقان ديدار هنرپيشگانی چون  نيكی كريمی، فاطمه معتمدی آريا، ليلا حاتمی كه كنار درهای ورود تالار رودكی مدت‌ها انتظار كشيده بودند، سرانجام محروم به خانه بازگشتند. اصولا امثال سينمای نسل جوان حضور چشمگيری نداشت. جای پارسا پيروزفر، محمدرضا گلزار.. نيز كه در جشن‌های گذشته حلقه‌های جوانان دورشان شكل می‌گرفت امسال خالی بود.

شجريان آمده بود وفلاش دوربين خبرنگاران روی او متمركز بود. از چهره‌های قديمی پروانه معصومی حضور داشت كه جايزه بهترين بازيگرزن را به فرشته صدرعرفايی برای بازی در"كافه ترانزيت" كاری از كامبيز پرتويی داد.

سعيد راد، امين تارخ ، عليرضا خمسه، مسعود كيميايی هم بودند. مجری برنامه متنی نچسب را درابتدای برنامه خواند كه در معرفی سينمای مردانه بود. نامی از هيچ زن سينمايی نبرد.

نماد امسال جشن سينمای ملی ايران، يك كشتی با بادبانهای برافراشته بود. كشتی در تمام طول جشن در ساكن بود و فضای تالار را سنگين كرده بود. مسئولين جديد سينمايی و دولتی با انگشترهای سنگين و سنگی، شكم‌های برآمده و ته ريش‌های پريشان و گفتمانی كه شما را " شوما" تلفط می‌كردند بيشتر يادآور شخصيت‌های "فيلمفارسی» بودند، بويژه با كت و شلواری كه در اين نوع فيلم‌ها داش‌ها می‌پوشند.

موزيك فيلم برخلاف بسيارازدوره‌های گذشته مانند دوره پنجم جشن خانه سينما كه اركستری را به رهبری مجيد انتظامی داشت، شبيه سازی از دورگردانی بود كه با فلوت و اكاردُن سر گذرگاه‌ها می‌نوازند. لباس همه، سر پا مشكی بود. انگاه در مراسم ختم سينمای ايران شركت كرده اند.

كليپ‌ها جالب و مبتكرانه بود. ولی نمايش ميانه خالی ازابتكاربود.

پسران ودختران سياه پوشی كه درتاريكی سينمای "جنگی – رزمی» بر پرده ظاهر شدند، كليپ‌هايی مستند قطع اعضای بدن رزمندگان و سپس الله اكبری كه فضای تالار را پر می‌كرد، همگی حكايت از فصل جديدی در ايران می‌دادند كه نه به فصل 8 ساله جنگ با عراق شبيه است و نه به فصل صلح 8 ساله اصلاحات. نمايشی برای ايجاد رعب و بازگشت به 20 سال قبل. چيزی كه اصلا زمينه اش در ايران يافت نمی شود.

بالاخره چراغها روشن شد و تنديس‌ها تقديم شد.

پرستويی به همراه كمال تبريزی برای اهدای تنديس به همكارانشان روی صحنه فراخوانده شد. بيشترين سوت و كف را برای او كشيدند و زدند. تمام اين محبوبيت را مديون فيلم "مارمولك" است. خودش هم اين را می‌داند. نه تنها می‌داند كه از كابوس عقوبت آن هم وحشت دارد و كمتر در باره مارمولك حرف می‌زند.

مجری برنامه گفت:

اولين فيلم طنزی كه اقای پرستويی با كمال تبريزی همكاری كرد " ليلی با من است"

پرستوئی حرفش را بريد و به طنز اضافه كرد:

نخير، طنز ديگر بود كه اسمش را الان فراموش كرده ام. (خنده حاضران و سوت وكف آنها كه می‌توانستند به يادش بيآورند: مارمولك )!

در استانه پنجمين جشن خانه سينما؛ تهمينه ميلانی به خاطر فيلم نيمه پنهان بازداشت شده بود و جو پنجمين دوره آنچنان در حمايت از ميلانی بود كه پناهی تنديس  پنحمين جشن خانه سينما برای فيلم "دايره" اش را به ميلانی اهداء كرد. دايره نيز هرگز اجازه نمايش نگرفت. در نهمين جشن خانه سينما ، روی فيلم گيلانه زياد مكث نكردند. شايد فيلم "خيلی دور، خيلی نزديك" با توجه به اينكه با سرمايه گذاری حوزه هنری بود انتخاب‌بی‌خطری بود!

در بخش انيمشن فيلم "جمشيد و خورشيد"، موزيكالی بود كه هرچند كه سازندگانش موفق به ساختن نقاشی متحركی شده بودند كه ازلحاظ فنی نزديك به كارهای غرب بود ولی كاملا برداشتی از كارهای كارتونی والت ديسنی بود.

بسياری سالن را زودتر از پايان مراسم ترك كردند. همه می‌دانستند، فضای ديگری بر سينمای ايران حاكم شده و بيش از اين حاكم خواهد شد. شايد در سالهای آينده جشن سينما، كيفيت و كميت امسال را هم نداشته باشد. فعلا همه منتظر شرايط بدتراند!